2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اخیراً یکی از دوستان گفت: "و من صادقانه می توانم پاسخ دهم که هنوز نمی دانم آیا برای من خوشایند است یا نه." این امر باعث شد در لحظاتی که ارتباطات سریعتر از آنچه می توانم احساساتم را نسبت به هر فرد خاص ، در مورد اعمال و گفتار او … به طور کلی ، در ارائه خود احساس کنم ، احساس ناراحتی کنم. گاهی اوقات تنها چیزی که می توان در مراحل اولیه به آن توجه کرد این است که در حالی که فقط یک فرد جدید در این نزدیکی ظاهر شده است ، و سپس دیده می شود …
این اتفاق می افتد که این سال "چرا ساکت نشسته اید و تفریح نمی کنید؟" بسیار وسوسه انگیز است برای پاسخ به "بله من تا به حال می ترسم ، عادت کرده ام ، از خودم مراقبت می کنم." اما به نوعی خیلی مورد قبول نیست ، ها؟ و سپس لبخندهای مصنوعی به نجات می رسند ، علاقه زودهنگام نشان داده می شود ، برخی جملات کلیشه ای برای "پیگیری با همه" و … احساس خشونت علیه خود.
اما من می خواهم متفاوت باشد … چطور؟
مطمئناً هریک از ما به طور دوره ای این احساس دلپذیر را در داخل تجربه می کنیم ، که می تواند با کلمات "اوه ، خوب نشستیم" ، "گفتگوی خوبی داشتیم" ، "بعد از مفصل ما احساس آرامش (یا رضایت ، شادی ، رضایت) می کنم ، توصیف شود… "(بیضوی خود را جایگزین کنید) … همه اینها زمانی اتفاق می افتد که تماس بین افراد اتفاق می افتد. تماس زمانی برقرار می شود که هر دو (یا بیشتر) به طور مخفیانه ، اما دو طرفه موافقت می کنند که در این نقطه از ارتباط با یکدیگر معتبر باشند.
بنابراین ، برای رسیدن به اصالت ، زمان زیادی طول می کشد: نگاه کردن به یکدیگر ، گوش دادن به دیگری و به خود ، به این واقعیت که "به طور کلی با او چگونه هستم؟" ، "آیا برای من امن است؟ بدون ماسک اجتماعی خود را به او ثابت کنم؟ "آیا می خواهم؟" در نهایت!
گاهی اوقات ممکن است تماس برقرار نشود ، حتی اگر واقعاً می خواسته اید ، و گاهی اوقات زمانی اتفاق می افتد که اصلا برنامه ریزی نشده بود ، با حداقل تلاش ، فقط بلوغ و همزمانی پیدا کرد. و غیرممکن است که یکبار برای همیشه تماس بگیرید و ایجاد کنید. این تجارت مانند اولین بار است ، حتی با یک شخص.
و همه اینها بین این دو بسیار دشوار است ، صادقانه بگویم … اگر این شرکت چطور؟ و اگر شما اصلا یکدیگر را نمی شناسید؟ آیا شایسته است که بگوییم "من هنوز نمی دانم آیا شما را دوست دارم" ، "من به زمان نیاز دارم تا بتوانم مشاهده کنم ، عادت کنم ، درک کنم" و غیره. اونجا چیه! گفتن "خوشحالم از ملاقات شما / ملاقات" آسان تر است - نه در غیر این صورت!
مد شیدایی هنوز در اوج است: انجام کاری ، دویدن در جایی ، اصلی این نیست که متوقف نشوید ، به طوری که خدای نکرده شما خودتان را ملاقات نکنید ، آسیب پذیری خود را به دیگران نشان ندهید … بنابراین ما رد می شویم گذشته از هر آنچه در داخل می گذرد و درباره آنچه روح هنگام برقراری رابطه با شخص دیگری زمزمه می کند. ما "بهترین دوستان جدید" را پیدا می کنیم که در یک سال نمی توان آنها را به یاد آورد. و چگونه دیگر وقتی در یک جنون مشترک ، به جز توهمات در مورد یکدیگر ، نمی توان چیزی ایجاد کرد. یا "عاشقان دوست داشتنی ، که به دلایلی با آنها نرفت" - اینقدر شور و اشتیاق - اینقدر شور ، و سپس بنگ ، و هیچ چیز! زیرا به سادگی زمانی برای نگاه کردن به فردی در پشت واژن / عضو وجود نداشت …
توصیه شده:
درباره روانکاوی معاصر و ماهیت دوگانه رابطه درمانی
سنت پترزبورگ به سختی می توان رویکرد روانکاوی مدرن را تصور کرد که ماهیت عمیقاً تعاملی شرکت روان درمانی را نفی کند. همه معتقدند که روانکاوی نوعی کمک روانشناختی است که از رابطه بین دو نفر حاصل می شود. عامل درمانی یک قرص نیست ، یک کتاب نیست.
نحوه برقراری ارتباط با افرادی که وضعیت خوبی ندارند
سختی های زندگی مزاج می شود. حداقل آنها باید - بسیاری از ادیان و ایدئولوژی ها این را گزارش می دهند. اعتقاد بر این است که فرد با مشکلات خاصی روبرو می شود ، توسعه می یابد ، دانش لازم را دریافت می کند و "بهتر" می شود. با این حال ، افرادی هستند که روی تجربیات خود تأکید می کنند:
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
درباره ماهیت زنانگی یا 4 قانون ساده برای زندگی مانند یک زن
در زمان ما ، عادت زن بودن دوباره باز می گردد. پس از چندین دهه تلاش برای برابری با مردان ، زنان متوجه ناهماهنگی چنین انتخابی شدند و بسیاری از زنان دوباره می خواستند زن شوند. اطلاعات بیشتر و بیشتری در مورد زنان و زنانگی در اینترنت و مجلات مد ارائه می شود.
درباره ماهیت نفرت و هنر ترمزگیری
نویسنده: جولیا لاپینا منبع: فروید بدون شک یک نابغه بود. در زمان خود ، صحبت درباره این واقعیت که دوران کودکی بر کل زندگی آینده تأثیر می گذارد و ناخودآگاه بر روال روزانه ما تأثیر می گذارد ، مانند صحبت در مورد جعبه های درخشان است که هر ساکن زمین با خود حمل می کند و اگر می خواهد صحبت کند از وین که با او در نیویورک ، فقط جعبه را به گوش خود بگذارید.