"من مشابه قبل هستم" و اشتباهات دیگر زنان در مورد زایمان

فهرست مطالب:

تصویری: "من مشابه قبل هستم" و اشتباهات دیگر زنان در مورد زایمان

تصویری:
تصویری: Коллектор. Психологический триллер 2024, ممکن است
"من مشابه قبل هستم" و اشتباهات دیگر زنان در مورد زایمان
"من مشابه قبل هستم" و اشتباهات دیگر زنان در مورد زایمان
Anonim

هر زنی ، صرف نظر از اینکه قصد مادر شدن دارد یا خیر ، عقاید و باورهای خود را در مورد فرزندان و به طور کلی مادر شدن دارد. محتوای این ایده ها و همچنین تجربه کودکی شخص ، تا حد زیادی تمایل یا عدم تمایل به بچه دار شدن را تعیین می کند. فرزندپروری مدرن از این نظر متفاوت است که علی رغم تمام جدیت و آگاهی در موضوع تولد و تربیت فرزندان ، بسیاری از زنان پس از تولد نوزاد بسیاری از اسطوره ها ، ایده ها و باورها در مورد کودک و در مورد مادر شدن را از بین می برند. عمومی.

رایج ترین تصورات غلط در مورد مادر بودن در زنان مدرن چیست؟

شما باید برای مادر شدن آماده باشید

به نظر می رسد: یک عبارت کاملاً منطقی ، در اینجا چه اشکالی دارد؟ البته ، میل آگاهانه به بچه دار شدن مهمترین جزء آمادگی برای مادر شدن است. اما در عین حال ، واقعیت زندگی با یک کودک به هر زنی نشان می دهد که با چیزی روبرو می شود که حتی فکر نمی کرد باید آماده شود. به هر حال ، مادر شدن فقط تسلط بر حرفه ای دیگر یا بارگیری ده ها کار جدید در خانه نیست. به دنیا آوردن فرزند به معنای کشف چیزی است که تا کنون در خود ناشناخته است ، یعنی - تغییر دادن خود. مادری در زندگی هر زن "قبل" و "بعد" خط می کشد ، شمارش معکوس جدیدی آغاز می شود و تجدید نظر در زندگی ، ارزش ها ، خود انجام می شود … روابط با همسرش ، با مادر و مادر مادرش قانون ، دوستان - گاهی اوقات ، به طرز باورنکردنی تغییر کنید! و آمادگی برای این بحران احساس خود به سادگی غیرممکن است. اما این نیز یکی از اجزای مادری است ، واقعیت جدید زندگی با یک کودک.

علاوه بر این ، آماده سازی برای تولد کودک برای بسیاری از مادران در قالب "آمادگی برای زایمان" به نظر می رسد: جمع آوری کیسه های بیمارستان زایمان ، خرید "جهیزیه" برای نوزاد ، یادگیری تکنیک های مختلف تنفس و اصول اولیه مراقبت از نوزاد تازه متولد شده اما در عمل ، معلوم می شود که تولد نوزاد فقط یک دانه شن در دریای حوادث ، احساسات و مسئولیت های مادر است ، که فقط باید در این فرایند تسلط یابد.

و این بدان معنا نیست که شما اصلا نیازی به آماده سازی ندارید! البته برنامه ریزی و آمادگی برای تولد نوزاد ضروری است. فقط در لحظاتی که با چیزی روبرو می شوید که حتی از آن اطلاع نداشتید ، نباید خودتان را به خاطر آمادگی ناکافی یا عدم آمادگی برای تولد فرزند سرزنش کنید. مادری حوزه ای است که فقط می توان آن را به صورت تجربی درک کرد.

مادری "عشق در نگاه اول" است

اوه ، این یکی از اولین ناامیدی های مادران تازه متولد شده است! یک ایده آرمانی وجود دارد که عشق به نوزاد در نگاه اول در چشم او بیدار می شود. اما ، برای اولین بار مادر شدن ، نجات یافتن از درد هنگام تولد و هنوز در حالت تغییر هوشیاری ، به ندرت هیچ زنی اعتراف نمی کند که احساسات فوراً بیدار شده برای نوزاد است. و این کاملاً طبیعی است ، زیرا قبل از اینکه عاشق شوید ، باید بدانید! به عنوان یک قاعده ، مادران اذعان می کنند که آنها عشق واقعی را برای اولین فرزندشان تنها زمانی احساس کردند که او را کمی آموختند ، و مهمتر از همه ، از او "بازخورد" دریافت کردند: ببینند چگونه مادرش را می شناسد ، لبخند می زند و شادی می کند. در او ، آرام می شود با او بر روی دسته ، به دنبال تماس است.

دانشمندان مدرن توافق دارند که حتی "غریزه مادری" بدنام نه در نتیجه تولد و تولد نوزاد ، بلکه در نتیجه تعامل با کودک بوجود می آید. بنابراین ، اگر ناگهان در مواقع زایمان تحت موجی از عشق قرار نگرفتید ، نگران نباشید - مطمئناً احساسات شما نسبت به نوزاد با گذشت زمان آشکار می شود! و اگر نوزاد تازه متولد شده "بیگانه" ، "غیرمعمول" ، "برخلاف" و حتی "زشت" به نظر می رسد ، این دلیلی برای ترسیدن ، سرزنش خود و برچسب زدن "وای مادر" نیست. فقط هر دوی شما هنوز به زمان نیاز دارید تا یکدیگر را بشناسید و عادت کنید.

من مثل قبل هستم

در جامعه متمدن مدرن ، متأسفانه ، هیچ "مد" برای مادر شدن وجود ندارد. خوب ، یا بهتر بگویم ، به نظر می رسد او آنجاست ، اما فقط یک مادر در این مادر بودن بسیار عالی است ، همه کارها را انجام می دهد ، زیبا به نظر می رسد. یعنی ، در واقع ، تصویر یک "زن موفق" از هر طرف به ما تحمیل می شود ، که زندگی او از زمان تولد فرزند کمی تغییر نکرده است! در زندگی او همه چیز قبل از آن وجود دارد ، فقط اکنون کودک نوپای شیک در عکس در شبکه های اجتماعی لبخند می زند. و این زن فوق العاده ، خدای ناکرده! ، به "سهمیه" تبدیل نشد ، پوند اضافی اضافه نکرد ، برای دوستان خسته کننده نشد ، او هنوز آزادانه در مورد آخرین روندهای مد و ژئوپلیتیک بحث می کند. اعتراف کنم که جدا از پوشک و واکسیناسیون ، یک مادر جوان در حال حاضر چندان به هیچ چیز علاقه ای ندارد ، به نوعی شرم آور و شیک نیست ، تا بگوید بزرگترین لذت روز این است که سرانجام مدفوع نوزاد به طور کلی ناشایست است!

و اغلب اتفاق می افتد که یک زن با به دنیا آوردن فرزند ، هنوز سعی می کند به خود و اطرافیان خود ثابت کند که قطعا به تمام معنی کلمه به چنین "شلخته خانگی" تبدیل نخواهد شد. که نه شیوه زندگی او ، نه علایق و نه ارزش های او تغییر نکرده است. و سپس می تواند در مادر شدن بسیار مشکل شود. زیرا سازگاری موفق با زندگی جدید با کودک دقیقاً با درک این واقعیت آغاز می شود که زندگی قطعاً تغییر کرده است. بهتر یا بدتر نشده است. او فقط اکنون متفاوت است و زن قطعاً مثل قبل نیست.

این بدان معنا نیست که یک مادر تازه متولد شده مطمئناً باید همه حوزه های زندگی را به جز مادر بودن فراموش کند! اما اولویت ها و لهجه ها قطعاً در حال تغییر است. تمام زندگی قدیمی باقی مانده است ، فقط اکنون شخص دیگری ظاهر شده است ، که باید با او هماهنگ شود. و مهم است که این را حتی از لحظه برنامه ریزی بارداری درک کنید. به دنیا آمدن فرزند ، خود جدیدی را در هر زنی نشان می دهد. تجربه مادری دانش را در مورد زندگی و خود تغییر می دهد ، ارزشها را دوباره تنظیم می کند ، روابط را تغییر می دهد. مادر شدن فقط ایجاد رابطه با یک فرد جدید نیست ، ایجاد رابطه جدید با خودتان است.

مادری یک شغل است

یک عبارت بسیار رایج این است که "فرزندپروری کار سختی است". وگرنه "مادری سخت ترین حرفه است". اعتراف می کنم که من واقعاً چنین چرخش هایی را دوست ندارم. زیرا ممکن است نشان دهد که مادر بودن چیزی است که می توان به طور کامل بر آن مسلط شد. یا تمام کنید و بروید. یا مکث کنید و مرخصی بگیرید. نه ، مادری یک حرفه نیست ، یک شغل نیست ، یک "تغییر در کارخانه" نیست. مادری ، اول از همه ، یک رابطه است! رابطه ای که هرگز پایان نمی یابد. و در هر مرحله از بزرگ شدن کودک ، این روابط نیاز به تجدید نظر ، وضع مجدد قوانین و محدودیت ها ، تغییر در توازن کنترل و اعتماد دارد. هیچ وقت نمی توانی از مادر بودن دست بکشی. برخلاف کار ، که نمی توانید به آنجا بیایید ، تعطیلات بگیرید یا به طور کلی ترک کنید.

خوب ، ما در تمام زندگی خود یاد گرفته ایم که مادر باشیم. زیرا مادر بودن یک نوجوان با مادر یک ساله بودن کاملاً متفاوت است. و مادر دو فرزند بودن اصلا شبیه یک بچه نیست. مادری یک مقام نیست. این حالتی است که با ما تغییر می کند و ما را تغییر می دهد.

کودکان خوشبختی هستند

البته بچه ها شادی زیادی را برای زندگی ما به ارمغان می آورند. حتی می گویم که برای من این شادی واقعی ترین است! اما یک "اما" وجود دارد که به دلایلی فراموش می کنند نام آن را ذکر کنند. کودکان فقط شادی نیستند. مادر شدن به ما احساسات بسیار متفاوتی می دهد ، از جمله ترس ، اضطراب ، ناراحتی ، تحریک ، ناامیدی ، پشیمانی ، خستگی ، عصبانیت ، گناه … همان مادر بودن ، و در رابطه با کودک.

مهم است بدانیم که در مادر شدن ، مانند هر رابطه دیگری ، بسیار متفاوت خواهد بود.و از آنجا که والدین ، قبل از هر چیز ، مسئولیت هستند ، پس از آن علاوه بر عشق ، اضطراب و تجربیات در تمام دوران کودکی و دوران بزرگ شدن یک کودک ، زنگ خطری خواهد بود. و باید با آمادگی و پذیرش با آن برخورد کرد.

و کودکان تنها خوشبختی نیستند. اگر زنی تنها معنا و هدف خود را در تولد فرزند می بیند ، این مسئولیت بزرگی را بر دوش کودک می گذارد. پس از همه ، آمدن به این دنیا برای خوشحال کردن کسی و معنای زندگی کار بسیار دشواری است ، شما باید موافقت کنید. و چنین وظیفه ای انتظارات زیادی را از فرد مسئول آن فراهم می کند.

کودک بزرگ می شود و آسان تر می شود

هر مادری به یاد می آورد که در حین بارداری ، این فکر در ذهنش می چرخید: "نکته اصلی اطلاع رسانی و زایمان سالم است." و به نظر می رسید که در آن زمان - همه چیز! در نهایت می توانید بازدم کنید و آرام باشید. بدترین و مسئولیت پذیرانه تمام شد! اما ، به عنوان یک قاعده ، هر مادر تازه متولد شده در ماه های اول زندگی خود می داند که "مهمترین و مهمترین چیز" تازه شروع شده است. و به محض اینکه نگرانی های مربوط به زایمان آرام می شود ، به محض اینکه شب های بی خوابی از قولنج یا دندان ها بگذرد ، ما با نگرانی ها و نگرانی های جدیدی پوشانده می شویم ، زیرا همه چیزهایی که در بزرگسالی کودک با آن روبرو می شویم همیشه برای اولین بار است. حتی اگر کودک اولین نفر نباشد.

و سپس دوباره این امید برق می زند که اصلی ترین سال اول است. و سپس آسان تر ، ساده تر ، واضح تر می شود. و به نظر می رسد که از یک سو اینطور است - مادر در حال حاضر به توانایی های خود اطمینان پیدا کرده است ، یاد می گیرد که فرزند خود را بهتر از دیگران در جهان درک کند ، او دیگر آنقدر درمانده و وابسته نیست. در عین حال ، هر مادری می داند که نمی توان از نگرانی در مورد کودک جلوگیری کرد. بله ، میزان شدت احساسات کاهش می یابد ، اضطراب دیگر در هر اقدام و تصمیمی نفوذ نمی کند. اما همچنان ، با افزایش سن ، س questionsالات و تجربیات جدیدی ظاهر می شود که قبلاً وجود نداشت. بیهوده نیست که والدین خردمند فرزندان بزرگسال می گویند: "کودکان کوچک مشکلات کوچکی هستند. بچه های بزرگ مشکلات بزرگی هستند. " و فقط باید توجه داشته باشید که البته در زندگی روزمره ، وقتی کودک بزرگ می شود ، آسان تر می شود. اما از نظر احساسی مزاحم ، همه چیز فقط غنی تر خواهد بود! همانطور که یکی از مادران آشنا دو فرزند به من گفت: "هر سال من کمتر و کمتر نقش مادر را درک می کنم" …

خوب ، راز این است که در زندگی روزمره آسان تر می شود نه زمانی که کودک یک ساله می شود یا نوزاد تمام شب را شروع به خواب می کند ، راه می رود یا صحبت می کند. وقتی مادر یاد می گیرد که با کودک زندگی کند: استراحت ، کار ، آشپزی ، نظافت ، مسافرت - و همه اینها با هم ، و نه در دوره ای بدون او. زیرا مادری برای همیشه است و در کل گامی دائمی فراتر از راحتی معمول است - همانطور که قبلاً بود. و وقتی سرانجام با این مسئله کنار می آیید و منتظر نیستید "کی از قبل؟!" - سپس "راحت تر" می آید. هنگام تغذیه نوزاد از یک مراسم کامل به سیر شدن گرسنگی تبدیل می شود. هنگامی که بازی با کودک فقط لذت متقابل خود به خود است و طبق دستورالعمل توسعه نمی یابد. هنگامی که کودک با زندگی و ریتم خانواده سازگار است ، و نه همه خانواده در اطراف کودک - هوی و هوس ها و علایق او - می چرخند. وقتی مادری با یک کودک زندگی می کند ، و فقط به او خدمت نمی کند و یک دنیای ویژه کودکان را سازماندهی می کند - آن وقت این کار آسان تر می شود. و این می تواند در ماه اول مادر شدن و در سال اول اتفاق بیفتد ، یا ممکن است اتفاق بیفتد که کودک همیشه به عنوان یک مشکل و محدودیت تلقی می شود.

مادران دیگر همه موفق هستند

در این جمله ساده ، من می خواهم به معنای واقعی کلمه هر کلمه را مشخص کنم! اول ، آنها چه کسانی هستند - "مادران دیگر"؟ بیش از 7 میلیارد نفر در سیاره زمین زندگی می کنند ، نیمی از آنها زن هستند ، و یک چهارم دیگر آنها ، من تصور می کنم ، مادر هستند. در کل ، حدود 1 میلیون "مادر دیگر" وجود دارد. آیا اصلاً می توان از آنها حداقل یک تصویر جمعی تقریبی تشکیل داد؟ بسیار بعید است.به همین دلیل من به یقین می دانم که "مادران دیگر" شخصیت های متنوعی هستند که در سر بسیاری از مادران زندگی می کنند و اغلب آنها خود را با آنها مقایسه می کنند ، و نه برای بهتر.

و ثانیاً ، دقیقاً "همه" این مادران افسانه ای زمان انجام چه کاری را دارند و ما در واقع چگونه از این موضوع مطلع هستیم؟ در واقع ، طبق تعریف ، "همه چیز" را هیچ کس نمی تواند انجام دهد ، اما انجام کار اصلی ممکن و مهم است. و این اصلی ترین چیز برای هریک از میلیون ها مادر است - مادر خودشان. از آنجا که جهان بسیار متنوع است ، ارزشها و رویکردهای زندگی برای تربیت فرزندان - نیز وجود دارد. و حتی با همکلاسی هایی که تمام دوران کودکی خود را با آنها مطالعه کرده بودیم و به نظر می رسید که در یک محیط فرهنگی بزرگ شده ایم ، گاهی اوقات دیدگاه های متفاوتی در مورد تربیت فرزندان و درک آنچه برای آنها بهترین است ، داریم. و این به این دلیل نیست که کسی باهوش تر است ، بلکه کسی احمق تر است. چون ما متفاوت هستیم. و مادری همه مهمترین لحظات زندگی را برای ما آشکار می کند ، و نه تنها در مورد کودکان ، بلکه به طور کلی زندگی. بنابراین ، شما نباید به اطراف خود نگاه کنید ، خود را با دیگران مقایسه کنید! هر مادری مشکلات خاص خود را دارد و هر کدام منابع خاص خود را برای کنار آمدن با آنها دارند. علاوه بر این ، ما هرگز واقعاً همه چیز را نمی دانیم) از این گذشته ، چقدر در پشت صحنه و پشت در اتاق خواب هر مادر باقی می ماند ، چگونه گاهی اوقات واقعیت او در عکس در شبکه های اجتماعی با روال روزمره و زندگی با نوزاد متفاوت است.

من مادر راست خواهم بود

کامل. بهترین! من بهترین ها را به فرزندم خواهم داد. جملات آشنا؟ همه چیز با یافتن کالسکه کامل و بهترین زایشگاه ، خرید گرم ترین لباس زمستانی و زیباترین لباس ، تهیه آمادگی مناسب برای زایمان و انتخاب یک متخصص اطفال فوق حرفه ای آغاز می شود. و من می خواهم همه اینها را به درستی انجام دهم ، به طوری که بهترین و مفیدترین باشد ، به طوری که در اینکه من مادر خوبی هستم شکی وجود نداشته باشد.

و سپس اتفاق می افتد! تجربه واقعی. این نشان می دهد که حتی بهترین زایشگاه ممکن است برخی از انتظارات را برآورده نکند ، و صالح ترین پزشک ناامید کننده باشد ، و متفکرانه ترین تصمیمات ممکن است در نهایت اشتباه باشد. و برای یک زن آشکار می شود که انتخاب بهترین ، اول از همه ، ضمانت کمال نیست. و ثانیاً ، در اصل غیرممکن است. از آنجا که یک میلیون معیار برای بهترین وجود دارد - و هر کس معیارهای خاص خود را دارد. خوب ، و همچنین یک مادر بالغ و بالغ درک می کند که هنوز اشتباهاتی خواهد داشت. زیرا پیشاپیش این امر که همیشه همه چیز را درست انجام دهیم غیر واقعی است. از آنجا که ما زنده هستیم - و ما تمایل به اشتباه داریم ، و این اشکالی ندارد. زیرا کامل بودن برای مادر شدن به خودی خود یک هدف نیست. و مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم ، فرزندان ما هنوز چیزی برای گفتن در مورد روان درمانگر خود خواهند داشت.)

توصیه شده: