2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بنابراین ، آنچه در روان درمانی عادی اتفاق می افتد (و باید باشد) و در هیچ موردی نباید باشد.
اول ، یک سلب مسئولیت مهم ، به نظر من: متأسفانه ، اکثر ما ، به هر شکل ، در دوران کودکی با خشونت روبرو بودیم و همچنان در زندگی با آن روبرو هستیم. احتمالاً می توانیم این را بگوییم خشونت نوعی "عادت" است و بنابراین ، آن: الف) تشخیص مشکل است و ب) منجر به تعدادی "عجیب" و غیر اکولوژیکی می شود ایده هایی در مورد خود و زندگی … به عنوان مثال ، ممکن است این اعتقاد وجود داشته باشد که "اگر مشکلی پیش بیاید ، در مورد من" چیزی اشتباه است "، این باور که" اختلاف نظر احساسی و انواع مشکلات نشان دهنده "درستی" آنچه در حال رخ دادن است ، که به خاطر نتیجه صحیح ، لازم است چیزی را در خود "هک" کنید (حفاظت روانی ، مقاومت).
به طور کلی ، این منجر به این واقعیت می شود که آموزشهای ناایمن ، مجریان اقتدارگرا و غیر اکولوژیکی به عنوان "خانه" تلقی می شوند ، که بلافاصله به درک غیر انتقادی کمک می کند ، از این گذشته ، شخص اساساً خود را در یک محیط شناخته شده دوران کودکی خود می بیند ، و به عبارت دقیق تر ، اگر مادر و پدر "می توانند" سر من فریاد بزنند ، پس چرا مجری نباید () یک شخصیت جدید اقتدار)؟
اکنون من نکاتی را مرور خواهم کرد که بسیار مطلوب است که هنگام ملاقات با مجری جدید ، روانشناس ، درمانگر و هرکسی که خدمات خود را در سفری وسوسه انگیز به عمق خود ارائه می دهد ، توجه زیادی به آن داشته باشید:
1. درخواست
2. پول
3. شفافیت ، واقع گرایی و وضوح نتیجه
4. "هک" و مقاومت
5. کلمه مهم "توقف"
6. لمس (و مرزها)
7. احساسات شخصی شما
درخواست: همان درخواست مشتری که درمانگر ، روانشناس ، مربی باید حداقل در مورد آن بپرسد. و از نظر تئوری ، شما به عنوان فردی که می خواهید برای خدمات خود درخواست دهید ، باید داشته باشید. روان درمانی به خودی خود چیز چندان دلپذیری نیست ، بنابراین آنها بدون درخواست به آن نمی آیند. علاوه بر این ، من معتقدم که روان درمانی (به معنای وسیع کلمه) به بهبود آگاهانه کیفیت زندگی شما کمک می کند - و از این رو می توانید برای انگیزه خود کار کنید ، و این چیزی است که هر متخصص عاقل اول از همه به آن علاقه مند خواهد بود - "شما به عنوان یک مشتری ، چه می خواهید؟" در عین حال ، کاملاً طبیعی است که به احساسات نامشخص در کلمات خاص کمک کنید و سپس مطمئن شوید که این ، در چارچوب ، واقعاً همان چیزی است که مشتری می خواهد.
محتاط بودن هنگامی که "روانشناس" نقش یک فالگیر و یک فالگیر را بر عهده می گیرد ، می ایستد و می گوید که او اکنون همه چیز (درست از ورودی درب) در مورد مشکلات شما و آنچه شما نیاز دارید را به شما خواهد گفت. راش ("خوب ، همه چیز واضح است ، بیایید شروع کنیم") یا وعده های غیرواقعی مانند "هرگونه هوس برای پول شما" نیز باید نگران کننده باشد. کلی ترین قاعده در اینجا: در حالی که من کاملاً نمی دانم که در نتیجه کار [که توسط یک رهبر / متخصص خاص به من پیشنهاد شده است] چه می خواهم و چه چیزی به دست خواهم آورد ، من هیچ درمانی را شروع نمی کنم.
ترتیبات پولی باید تا حد امکان شفاف و شفاف باشد. وظیفه روانشناس است که قیمت را نام ببرد (به عنوان مثال ، من هزینه خدمات خود را در هر ساعت می دهم و متوسط مدت تقریبی یک جلسه استاندارد درمانی را به روشی که با آن کار می کنم گزارش می کنم). هر گونه تغییر قیمت نیز به طور واضح و از قبل مذاکره می شود + یک متخصص باید برای بحث در مورد موضوع پولی باز و در دسترس باشد. هر گونه تردید و تردید ، و همچنین افزایش ناگهانی قیمت ، باید نگران کننده باشد.
در اینجا ، دوباره ، یک م culturalلفه فرهنگی وجود دارد - در کشور ما مرسوم نیست که درباره پول صحبت کنیم ، و به همین دلیل است که این مورد یکی از موارد خوب است شاخص های کفایت یک متخصص … اگر شخصی در این زمینه وسیع (و مطالعه آن دشوار) با "سوسک" های خود برخورد کرده است ، این نشان دهنده مسئولیت است.
آنچه "تماس" می تواند در اینجا باشد: رایگان (اگر در مورد خدمات دولتی و سازمان های خیریه صحبت نمی کنیم) ؛ تأکید بیش از حد بر روی موضوع یا احساسات نامناسب (نارضایتی ، کاهش ارزش پول ، اظهارات تحقیرآمیز و غیره) ، دستکاری قیمت (من مواردی را خوانده ام که درمانگر با افزایش مقاومت مشتری مدعی افزایش قیمت شده است ؛ شکایت از مشتری با ذکر جنبه مالی پرونده و غیره))
نتیجه.
قاعده کلی این است هرچه آموزش یا درمان کوتاه تر باشد ، نتیجه دقیق تر و محلی تر باید باشد … در اینجا می توانید واقع گرایی کلی آنچه به شما پیشنهاد می شود را ارزیابی کنید - به عنوان مثال ، آیا واقعاً می توانید کل سیستم اعتقادات و ارزش های خود را مثلاً در 3 روز تغییر دهید؟ بدیهی است که نه ، زیرا این سیستم در طول سالها شکل گرفته است و نه تنها از باورهای خود شخص ، بلکه از ارزشهای خانواده والدین وی نیز تشکیل شده است و بر مفهوم مهمی مانند وفاداری به خانواده تأثیر می گذارد.
اگر تسهیل کننده / روانشناس یک تمرین را انجام دهد ، باید بتواند توضیح دهد که شرکت کنندگان در پایان چه چیزی دریافت خواهند کرد ، دقیقاً چه چیزی را "به خانه خواهند برد" و چه فایده ای از این تمرین دارد. و هیچ "رمز و راز" و "محرمانه" (طبق اصل "ابتدا انجام دهید ، سپس خواهید دید") در اینجا مناسب نیست ، و همچنین توضیحات مبهم. البته ، هر تکنیکی ، هر تمرینی دارای تفاوت های ظریف است و به عنوان یک تسهیل کننده نمی توانم از قبل بدانم که هر شرکت کننده برای خود چه چیزی کشف خواهد کرد ، اما می توانم با اطمینان بگویم "در این تمرین ما در حال بررسی شکل پشتیبانی داخلی خود هستیم" یا "ما هستیم با نگاهی به اجزای شخص خود و از طریق تماس با خود ، راه جدیدی برای تعامل با دیگران پیدا می کنیم "، و من در مورد الگوریتم تمرین توضیحاتی ارائه خواهم داد و سعی می کنم تا آنجا که ممکن است به تمام سوالات پاسخ دهم ، راهنمایی و کمک کنم. روند پیاده سازی و غیره
به نظر من ، در اینجا ارزش توجه را دارد تحریک - این که آیا از رهبر / درمانگر در پاسخ به س questionsالات و درخواستها برای روشن شدن چیزی ناشی می شود ، آیا شخص سعی می کند از پاسخ گریزان باشد ، به سوال بخندد ، به طریقی فرار کند - به طور کلی ، این چیست؟ رفتار رهبر / روانشناس در لحظه ای که مشتری چیزی نامشخص است.
بیشتر بسیار مهم: "فقط تقویت احساسات" نمی تواند هدف باشد (و نتیجه) درمان یا آموزش کافی! اولاً ، این خطرناک است و سازگار با محیط زیست نیست (تا ورود به یک بیمارستان معمولی یا روانپزشکی) ، و ثانیاً این س askال را مطرح کنید که اگر چیزی در طول "نوسان احساسی" در داخل "شکسته" ، چه کسی "همه اینها را برطرف می کند"؟ تنها یک استثنا وجود دارد - درخواست خاص مشتری برای "نوسان" و تجربه حالتهای اوج بدون هیچ گونه تعدیل پس از آن.
"هک" و غیره
یکی از مهمترین نکات ، زیرا وجود چنین اصطلاحاتی در گفتار یک متخصص در حال حاضر نگران کننده است. در روان درمانی کافی ، هیچ کس چیزی را "نمی شکند" ، دفاع روانی مورد احترام است ، از مقاومت احتمالی به وضوح صحبت می شود و در صورت امکان ، از قبل ، به مشتری هشدار می دهد که می تواند باشد و دقیقاً به نظر می رسد که چگونه به نظر می رسد و چه احساسی دارد. همین امر در مورد همه نوع تحریک ، دستکاری و فشار صادق است.
برای ایمنی مشتریان و / یا شرکت کنندگان در آموزش ، یک قاعده هنجاری وجود دارد - در هر زمان که فرد می تواند متوقف شود - یا به طور کامل یا برای مدتی برای "نفس کشیدن". می توانید از یک متخصص در مورد چنین توقفی در طول فرایند از قبل بپرسید و به عنوان یک قاعده ، روشها و تمریناتی که به معنای توانایی وقفه است ایمن تر (قابل کنترل) هستند. مثالها عبارتند از بینش بدن (ما می توانیم در طول جلسه بدون تأثیر بر نتیجه وقفه ایجاد کنیم) ، شادابی. نمونه ای از فرآیندی که نمی توان آن را قطع کرد ، تولد دوباره است (و بنابراین این روش دارای محدودیت ها و موارد منع مصرف نسبتاً سختی است).
و البته ، اگر اعلام شود که شخصی "حق ندارد" آموزش را ترک کند / برنامه را قطع کند - این یک نشانه بسیار نگران کننده است.
خوب نشانگر کفایت رابطه با مرزهای فیزیکی است مشتریان / شرکت کنندگان قانون کلی (و برای فرآیندهای عادی) - هیچ کس حق ندارد بدون اجازه شما را لمس کند و به هر نحوی از نظر فیزیکی بر شما تأثیر بگذارد. آن ها این یک ممنوعیت مستقیم و بدون ابهام در مورد خشونت است که باید توسط تسهیل کننده / روانشناس بیان شود.
نکته آخر: در فرهنگ خشونت ، القاء عادت گوش دادن به خود در کودک بسیار سودآور نیست. به طور کلی به احساس من توجه کنید و از همه مهمتر احساساتم را باور کنید. با این حال ، احساسات ما ، وضعیت کلی ما در طول / بعد از ارتباط با شخص ، بهترین مشاور ما است. بدن دروغ نمی گوید ، و اگر ناراحتی جسمانی را تجربه می کنید ، این روشن ترین "زنگ" است که "چیزی اشتباه است" در حال رخ دادن است. در عین حال ، اصلاً ضروری نیست که متخصص "متخصص" باشد ؛ شاید این شخص به شخصه حتی به عنوان یک حرفه ای مناسب شما نباشد.
بنابراین ، من این نکته را از همه مهمتر می دانم - احساسات بدن به شما چه می گویند ، پس از ملاقات با یک فرد - مجری ، روانشناس ، حالت عاطفی عمومی شما چگونه است؟ به نظر من ، این منطقی است که به خود زمان دهید تا احساس بهتری داشته باشید ، آیا تمایلی به برقراری ارتباط / کار بیشتر دارید یا با تمام وجود سعی می کنید خود را متقاعد کنید که به نظر شما "به نظر می رسید" و "خیلی بد نبود" "؟ یک "بله" بی چون و چرا همیشه به عنوان آسایش ، آرامش ، حتی شادی احساس می شود ، اما "نه" گاهی اوقات اشکال مختلفی از "مذاکرات" طولانی را در سر می پروراند - و این همچنین می تواند اشاره ای به شروع یا ادامه آن باشد.
توصیه شده:
بار دیگر در مورد عشق روان رنجور
چرا مردم عاشق می شوند؟ بسیار ساده است: آنها ناگهان بازتاب خود را در شخص دیگری می بینند. این همدلی ما را توضیح می دهد. اما همدردی با عاشق شدن در این تفاوت است که شباهت بسیار ضعیف تر است ، به طوری که وجود را بدون دو برابر آن تصور نمی کند. عشق بحث دیگری است.
بار دیگر در مورد بخشش
سالهاست که من نیاز به بخشش را عذاب می دهم ، که کتابهای هوشمندانه مختلف ، افکار عمومی و اخلاق مسیحی به طرز رقت انگیزی به من القا کرد. به نظر من این نوعی کمین جهانی بود ، زیرا من نمی توانستم برخی از شخصیت ها را ببخشم و احساس گناه با موفقیت افزایش یافت - خوب ، چگونه می تواند باشد ، زیرا افراد باهوش می نویسند ، اما من نمی توانم.
من دیگر نمی خواهم مردی در لباس زیر باشم - در مورد تعادل انرژی زنان و مردان
اخیراً بسیاری از زنان با درخواست زیر آمده اند - خسته از مرد دامن دار ، خسته از شخم زدن مانند اسب. من می خواهم زن باشم ، احساس زن بودن کنم. به من کمک کنید تا با طرف زنانه شما تماس بگیرم ، انرژی زنانه را بازیابی کنم ، در غیر این صورت من مردانگی زیادی دارم.
اولین بار است که به روان درمانگر مراجعه می کنید؟ در مورد جلسه اول
بنابراین ، فرض کنید شما قبلاً تصمیم گرفته اید که می خواهید به چه کسی برسید. شما ممکن است یک س questionال یا س questionsالاتی را ثبت کرده باشید که در آن از روان درمانگر انتظار کمک دارید. همانطور که کارشناسان می گویند روز اولین جلسه یا مصاحبه اولیه فرا رسیده است.
یک صحنه دیگر: در مورد آسیب جمعی
"ما نه تنها از چشم اجدادمان به جهان نگاه می کنیم ، بلکه با اشک آنها گریه می کنیم" دان وان کامپنهوت فروید ، بنیانگذار روانکاوی ، ناخودآگاه را "مرحله دیگری" نامید که بر روی آن "اجراهای دیگر" در پشت صحنه با زمینه پیچیده و گیج کننده خود می توان بازی کرد.