بار دیگر در مورد امنیت

فهرست مطالب:

تصویری: بار دیگر در مورد امنیت

تصویری: بار دیگر در مورد امنیت
تصویری: فیلم فوق هیجانی‌ محافظ دوبله فارسی‌ 2024, ممکن است
بار دیگر در مورد امنیت
بار دیگر در مورد امنیت
Anonim

بنابراین ، آنچه در روان درمانی عادی اتفاق می افتد (و باید باشد) و در هیچ موردی نباید باشد.

اول ، یک سلب مسئولیت مهم ، به نظر من: متأسفانه ، اکثر ما ، به هر شکل ، در دوران کودکی با خشونت روبرو بودیم و همچنان در زندگی با آن روبرو هستیم. احتمالاً می توانیم این را بگوییم خشونت نوعی "عادت" است و بنابراین ، آن: الف) تشخیص مشکل است و ب) منجر به تعدادی "عجیب" و غیر اکولوژیکی می شود ایده هایی در مورد خود و زندگی … به عنوان مثال ، ممکن است این اعتقاد وجود داشته باشد که "اگر مشکلی پیش بیاید ، در مورد من" چیزی اشتباه است "، این باور که" اختلاف نظر احساسی و انواع مشکلات نشان دهنده "درستی" آنچه در حال رخ دادن است ، که به خاطر نتیجه صحیح ، لازم است چیزی را در خود "هک" کنید (حفاظت روانی ، مقاومت).

به طور کلی ، این منجر به این واقعیت می شود که آموزشهای ناایمن ، مجریان اقتدارگرا و غیر اکولوژیکی به عنوان "خانه" تلقی می شوند ، که بلافاصله به درک غیر انتقادی کمک می کند ، از این گذشته ، شخص اساساً خود را در یک محیط شناخته شده دوران کودکی خود می بیند ، و به عبارت دقیق تر ، اگر مادر و پدر "می توانند" سر من فریاد بزنند ، پس چرا مجری نباید () یک شخصیت جدید اقتدار)؟

اکنون من نکاتی را مرور خواهم کرد که بسیار مطلوب است که هنگام ملاقات با مجری جدید ، روانشناس ، درمانگر و هرکسی که خدمات خود را در سفری وسوسه انگیز به عمق خود ارائه می دهد ، توجه زیادی به آن داشته باشید:

1. درخواست

2. پول

3. شفافیت ، واقع گرایی و وضوح نتیجه

4. "هک" و مقاومت

5. کلمه مهم "توقف"

6. لمس (و مرزها)

7. احساسات شخصی شما

درخواست: همان درخواست مشتری که درمانگر ، روانشناس ، مربی باید حداقل در مورد آن بپرسد. و از نظر تئوری ، شما به عنوان فردی که می خواهید برای خدمات خود درخواست دهید ، باید داشته باشید. روان درمانی به خودی خود چیز چندان دلپذیری نیست ، بنابراین آنها بدون درخواست به آن نمی آیند. علاوه بر این ، من معتقدم که روان درمانی (به معنای وسیع کلمه) به بهبود آگاهانه کیفیت زندگی شما کمک می کند - و از این رو می توانید برای انگیزه خود کار کنید ، و این چیزی است که هر متخصص عاقل اول از همه به آن علاقه مند خواهد بود - "شما به عنوان یک مشتری ، چه می خواهید؟" در عین حال ، کاملاً طبیعی است که به احساسات نامشخص در کلمات خاص کمک کنید و سپس مطمئن شوید که این ، در چارچوب ، واقعاً همان چیزی است که مشتری می خواهد.

محتاط بودن هنگامی که "روانشناس" نقش یک فالگیر و یک فالگیر را بر عهده می گیرد ، می ایستد و می گوید که او اکنون همه چیز (درست از ورودی درب) در مورد مشکلات شما و آنچه شما نیاز دارید را به شما خواهد گفت. راش ("خوب ، همه چیز واضح است ، بیایید شروع کنیم") یا وعده های غیرواقعی مانند "هرگونه هوس برای پول شما" نیز باید نگران کننده باشد. کلی ترین قاعده در اینجا: در حالی که من کاملاً نمی دانم که در نتیجه کار [که توسط یک رهبر / متخصص خاص به من پیشنهاد شده است] چه می خواهم و چه چیزی به دست خواهم آورد ، من هیچ درمانی را شروع نمی کنم.

ترتیبات پولی باید تا حد امکان شفاف و شفاف باشد. وظیفه روانشناس است که قیمت را نام ببرد (به عنوان مثال ، من هزینه خدمات خود را در هر ساعت می دهم و متوسط مدت تقریبی یک جلسه استاندارد درمانی را به روشی که با آن کار می کنم گزارش می کنم). هر گونه تغییر قیمت نیز به طور واضح و از قبل مذاکره می شود + یک متخصص باید برای بحث در مورد موضوع پولی باز و در دسترس باشد. هر گونه تردید و تردید ، و همچنین افزایش ناگهانی قیمت ، باید نگران کننده باشد.

در اینجا ، دوباره ، یک م culturalلفه فرهنگی وجود دارد - در کشور ما مرسوم نیست که درباره پول صحبت کنیم ، و به همین دلیل است که این مورد یکی از موارد خوب است شاخص های کفایت یک متخصص … اگر شخصی در این زمینه وسیع (و مطالعه آن دشوار) با "سوسک" های خود برخورد کرده است ، این نشان دهنده مسئولیت است.

آنچه "تماس" می تواند در اینجا باشد: رایگان (اگر در مورد خدمات دولتی و سازمان های خیریه صحبت نمی کنیم) ؛ تأکید بیش از حد بر روی موضوع یا احساسات نامناسب (نارضایتی ، کاهش ارزش پول ، اظهارات تحقیرآمیز و غیره) ، دستکاری قیمت (من مواردی را خوانده ام که درمانگر با افزایش مقاومت مشتری مدعی افزایش قیمت شده است ؛ شکایت از مشتری با ذکر جنبه مالی پرونده و غیره))

نتیجه.

قاعده کلی این است هرچه آموزش یا درمان کوتاه تر باشد ، نتیجه دقیق تر و محلی تر باید باشد … در اینجا می توانید واقع گرایی کلی آنچه به شما پیشنهاد می شود را ارزیابی کنید - به عنوان مثال ، آیا واقعاً می توانید کل سیستم اعتقادات و ارزش های خود را مثلاً در 3 روز تغییر دهید؟ بدیهی است که نه ، زیرا این سیستم در طول سالها شکل گرفته است و نه تنها از باورهای خود شخص ، بلکه از ارزشهای خانواده والدین وی نیز تشکیل شده است و بر مفهوم مهمی مانند وفاداری به خانواده تأثیر می گذارد.

اگر تسهیل کننده / روانشناس یک تمرین را انجام دهد ، باید بتواند توضیح دهد که شرکت کنندگان در پایان چه چیزی دریافت خواهند کرد ، دقیقاً چه چیزی را "به خانه خواهند برد" و چه فایده ای از این تمرین دارد. و هیچ "رمز و راز" و "محرمانه" (طبق اصل "ابتدا انجام دهید ، سپس خواهید دید") در اینجا مناسب نیست ، و همچنین توضیحات مبهم. البته ، هر تکنیکی ، هر تمرینی دارای تفاوت های ظریف است و به عنوان یک تسهیل کننده نمی توانم از قبل بدانم که هر شرکت کننده برای خود چه چیزی کشف خواهد کرد ، اما می توانم با اطمینان بگویم "در این تمرین ما در حال بررسی شکل پشتیبانی داخلی خود هستیم" یا "ما هستیم با نگاهی به اجزای شخص خود و از طریق تماس با خود ، راه جدیدی برای تعامل با دیگران پیدا می کنیم "، و من در مورد الگوریتم تمرین توضیحاتی ارائه خواهم داد و سعی می کنم تا آنجا که ممکن است به تمام سوالات پاسخ دهم ، راهنمایی و کمک کنم. روند پیاده سازی و غیره

به نظر من ، در اینجا ارزش توجه را دارد تحریک - این که آیا از رهبر / درمانگر در پاسخ به س questionsالات و درخواستها برای روشن شدن چیزی ناشی می شود ، آیا شخص سعی می کند از پاسخ گریزان باشد ، به سوال بخندد ، به طریقی فرار کند - به طور کلی ، این چیست؟ رفتار رهبر / روانشناس در لحظه ای که مشتری چیزی نامشخص است.

بیشتر بسیار مهم: "فقط تقویت احساسات" نمی تواند هدف باشد (و نتیجه) درمان یا آموزش کافی! اولاً ، این خطرناک است و سازگار با محیط زیست نیست (تا ورود به یک بیمارستان معمولی یا روانپزشکی) ، و ثانیاً این س askال را مطرح کنید که اگر چیزی در طول "نوسان احساسی" در داخل "شکسته" ، چه کسی "همه اینها را برطرف می کند"؟ تنها یک استثنا وجود دارد - درخواست خاص مشتری برای "نوسان" و تجربه حالتهای اوج بدون هیچ گونه تعدیل پس از آن.

"هک" و غیره

یکی از مهمترین نکات ، زیرا وجود چنین اصطلاحاتی در گفتار یک متخصص در حال حاضر نگران کننده است. در روان درمانی کافی ، هیچ کس چیزی را "نمی شکند" ، دفاع روانی مورد احترام است ، از مقاومت احتمالی به وضوح صحبت می شود و در صورت امکان ، از قبل ، به مشتری هشدار می دهد که می تواند باشد و دقیقاً به نظر می رسد که چگونه به نظر می رسد و چه احساسی دارد. همین امر در مورد همه نوع تحریک ، دستکاری و فشار صادق است.

برای ایمنی مشتریان و / یا شرکت کنندگان در آموزش ، یک قاعده هنجاری وجود دارد - در هر زمان که فرد می تواند متوقف شود - یا به طور کامل یا برای مدتی برای "نفس کشیدن". می توانید از یک متخصص در مورد چنین توقفی در طول فرایند از قبل بپرسید و به عنوان یک قاعده ، روشها و تمریناتی که به معنای توانایی وقفه است ایمن تر (قابل کنترل) هستند. مثالها عبارتند از بینش بدن (ما می توانیم در طول جلسه بدون تأثیر بر نتیجه وقفه ایجاد کنیم) ، شادابی. نمونه ای از فرآیندی که نمی توان آن را قطع کرد ، تولد دوباره است (و بنابراین این روش دارای محدودیت ها و موارد منع مصرف نسبتاً سختی است).

و البته ، اگر اعلام شود که شخصی "حق ندارد" آموزش را ترک کند / برنامه را قطع کند - این یک نشانه بسیار نگران کننده است.

خوب نشانگر کفایت رابطه با مرزهای فیزیکی است مشتریان / شرکت کنندگان قانون کلی (و برای فرآیندهای عادی) - هیچ کس حق ندارد بدون اجازه شما را لمس کند و به هر نحوی از نظر فیزیکی بر شما تأثیر بگذارد. آن ها این یک ممنوعیت مستقیم و بدون ابهام در مورد خشونت است که باید توسط تسهیل کننده / روانشناس بیان شود.

نکته آخر: در فرهنگ خشونت ، القاء عادت گوش دادن به خود در کودک بسیار سودآور نیست. به طور کلی به احساس من توجه کنید و از همه مهمتر احساساتم را باور کنید. با این حال ، احساسات ما ، وضعیت کلی ما در طول / بعد از ارتباط با شخص ، بهترین مشاور ما است. بدن دروغ نمی گوید ، و اگر ناراحتی جسمانی را تجربه می کنید ، این روشن ترین "زنگ" است که "چیزی اشتباه است" در حال رخ دادن است. در عین حال ، اصلاً ضروری نیست که متخصص "متخصص" باشد ؛ شاید این شخص به شخصه حتی به عنوان یک حرفه ای مناسب شما نباشد.

بنابراین ، من این نکته را از همه مهمتر می دانم - احساسات بدن به شما چه می گویند ، پس از ملاقات با یک فرد - مجری ، روانشناس ، حالت عاطفی عمومی شما چگونه است؟ به نظر من ، این منطقی است که به خود زمان دهید تا احساس بهتری داشته باشید ، آیا تمایلی به برقراری ارتباط / کار بیشتر دارید یا با تمام وجود سعی می کنید خود را متقاعد کنید که به نظر شما "به نظر می رسید" و "خیلی بد نبود" "؟ یک "بله" بی چون و چرا همیشه به عنوان آسایش ، آرامش ، حتی شادی احساس می شود ، اما "نه" گاهی اوقات اشکال مختلفی از "مذاکرات" طولانی را در سر می پروراند - و این همچنین می تواند اشاره ای به شروع یا ادامه آن باشد.

توصیه شده: