چگونه به یک رابطه ناتمام پایان دهیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه به یک رابطه ناتمام پایان دهیم؟

تصویری: چگونه به یک رابطه ناتمام پایان دهیم؟
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
چگونه به یک رابطه ناتمام پایان دهیم؟
چگونه به یک رابطه ناتمام پایان دهیم؟
Anonim

من موضوع هک های زندگی که توسط دانشجویانم در دوره های آنلاین در مورد صور فلکی پیشنهاد شده است را ادامه می دهم.

بنابراین ، چه نوع تکنیکی ممکن است به سادگی گلابی کردن گلابی به نظر برسد ، اما فوق العاده م effectiveثر باشد؟

بنابراین درام رول. Life hack شماره 4 است تکنیکی برای پایان دادن به روابط با شرکای سابق.

همانطور که هر جراح قبرستان خود را دارد ، بنابراین هر فرد در سن 20-30-40-50 سالگی انبار روابط خود را دارد. بسیاری از آنها ناتمام مانده است.

شروع از مهد کودک!

ما برخی روابط را به خوبی به خاطر داریم. چگونه دوست داشتیم ، چگونه فرستاده شدیم ، چگونه رنج کشیدیم ، چگونه زخم های خود را لیس زدیم. همانطور که به خاطر دارم ، می لرزم.

"اوه!" زمانهایی وجود داشت ، اما اکنون لحظاتی وجود دارد …"

ما هیچ رابطه دیگری را به یاد نمی آوریم. زیرا ما در این رابطه آسیب ندیدیم ، بلکه شخص مقابل بود. ما از او فرار کردیم ، خودمان را توضیح ندادیم ، او را گیج کردیم: "چرا ممکن بود؟!" چرا چنین شرم آوری را به خاطر می آورید؟! وارد ناخودآگاهش شد به کمد پشتی.

"بدون انتظار پریتونیت به جهنم بروید."

ما اصلاً هیچ رابطه دیگری نمی شناسیم ، زیرا یک شخص ، نویسنده ، خلاق ، فیلمنامه نویس و کارگردان این روابط ، در یک زمان هرگز به ما نزدیک نشد ، احساسات خود را توضیح نداد. این یک رابطه از دور بود. روابط در یک سر واحد ، در تخیلات او وجود داشت.

"چقدر خوب است از دور زیباترین دختر جهان را دوست داشته باشی …"

یک شخص برای خودش زندگی می کند و نمی داند که در جایی در این جهان سه بعدی ، در وسعت پیوستار فضا-زمان ، در جایی مردی از تنهایی و مالیخولیا ناله می کند ، که قلب او از عدم درک شما شکسته است.

"عزیزم خوب ، خودت حدس بزن!" سما فقط به لوسی گفت: "سلام!" ، و لوسی در تخیل خود قبلاً سه فرزند به دنیا آورده است.

خوانندگان عزیز من ، خودتان می توانید لیست گزینه های روابط را ادامه دهید.

چرا این همه کار ناتمام خطرناک است؟

این واقعیت که در رختخواب خود با یک شریک یا همسر قانونی ممکن است تنها نباشید ، بلکه با یک اردوگاه کامل باشید.

چرا نمی توانید در میدان سرخ سکس داشته باشید؟ زیرا آنها با نصیحت شما را شکنجه خواهند کرد!

اغلب ، ناتمام ترین رابطه با والدین است.

"آیا سعی می کنید این کار را در سمت راست خود انجام دهید؟"

"چی؟! با مادرت روبرو می شوی؟"

همه اینها از تجربه ذات لحظه کنونی منحرف می شود. این کار به اندازه تماشای ویدیویی یک مسابقه فوتبال هنگام رانندگی با ماشین در حال حرکت خطرناک است. مملو است.

شریک چنین "تابوری" به او نگاه می کند و می گوید: "گرانقدر ، چرا با من نیستی؟ و اکنون در افکار خود با چه کسی هستید؟"

و به طور کلی می توان شریک زندگی را درک کرد. او ملاقات کرد ، رابطه برقرار کرد ، ازدواج کرد یا ازدواج کرد به این امید که 100٪ توجه طرف مقابل را به خود جلب کند. و در حقیقت ، ناخودآگاه ناتمام ، او فقط 412 ام است ، مانند یک مسکووی رنگ پسته.

آیا برای او خوب است؟ فکر میکنم نه!

راه حل ها کجا هستند؟

راه حل این است که همسر خود را (ای خوش شانس!) به عنوان شریک جایگزین یک رابطه ناتمام قبلی تعیین کنید.

به عبارت دیگر ، قرار ملاقات ممکن است بسیار ساده و خاص به نظر برسد: "لطفاً واسیا بمانید!" یا حتی ساده تر (مشخص نیست): "لطفاً فردی باشید که با او رابطه ای ناتمام دارم!"

در واقع ، صاحب یک موقعیت خاص باید شخص را با جزئیات به خاطر بسپارد ، تصویر خود را روی دستیار قرار دهد. این کار را با دقت زیاد انجام دهید. تقریباً چگونه ایلان ماسک موشک دیگری را برای پرتاب آماده می کند. فقط برخلاف ماسک ، ما نباید ماژول ها را برگردانده باشیم.

در مورد یک وضعیت غیر خاص ، فقط باید چشم ها و گوش های خود را باز کرده و فیزیوگرافی فرد تعیین شده را با دقت مشاهده کنید ، و سیگنال مورد نظر در چین های لب چشمک می زند. و نه با مغز خود ، بلکه با روح خود ، که اکنون با او صحبت خواهید کرد ، خواهید فهمید.

و بگویید: "واسیا عزیز (گزینه ها ، پتیا ، سوتا ، سونیا ، رومن ، پیتر …) ، من شما را می بینم. اومدم باهات حرف بزنم گفتگو جدی است. من و شما یک رابطه ناتمام داریم. این من را از ایجاد روابط با شریک فعلی (همسر) من باز می دارد.بنابراین ، امروز من رابطه خود را با شما با سپاس فراوان از شما برای این تجربه پایان می دهم. تجربه بسیار ارزشمندی بود. من این تجربه را برای خودم نگه می دارم. من تمام انرژی خود را از رابطه مان می گیرم. من انرژی شما را به شما برمی گردانم شما آزاد هستید (رایگان) و من آزاد هستم (رایگان). موفق باشید! شما کسی را پیدا خواهید کرد که با او خوشحال (خوشحال) خواهید شد ، من خوشحال خواهم شد!"

و این همه!

اگر این کلمات ساده جدایی با لطافت و لطافت گفته شود ، با جدیت و عمق نمک بزنید ، فلفل شکرگزاری را اضافه کرده و آب لیموترش را به آرامی بپاشید ، غذای خداحافظی را با گیاهان همدردی و همدلی شیرین کنید و همه را سرما بخورید. بشقاب عقل سلیم و عقل سلیم ، شریک می تواند آن را بخورد …

قبلاً ، زنان قزاق ، اگر از دوست پسر خودداری می کردند ، به عنوان نشانه تسلی ، به او یک هندوانه شیرین می دادند. یک عمل معمول

فقط چند کلمه به شرکای سابق با لحنی محترمانه گفته می شود ، و شما آزاد هستید! و جریان تازه جدیدی وارد رابطه فعلی می شود. تنها دو نفر از شما در رختخواب هستید. بدون اردوگاه او ، بدون اردوگاه او. شما همدیگر را مانند بار اول می بینید. ای معجزه شگفت انگیز ، شگفت انگیز! اگر فقط تخت روی تخته ها خرد نمی شد!

توصیه شده: