5 نکته مهم: چگونه به یک رابطه خسته کننده پایان دهیم

فهرست مطالب:

تصویری: 5 نکته مهم: چگونه به یک رابطه خسته کننده پایان دهیم

تصویری: 5 نکته مهم: چگونه به یک رابطه خسته کننده پایان دهیم
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, آوریل
5 نکته مهم: چگونه به یک رابطه خسته کننده پایان دهیم
5 نکته مهم: چگونه به یک رابطه خسته کننده پایان دهیم
Anonim

همه چیز سپری می شود ، و این نیز … - طبق افسانه ، کتیبه روی حلقه سلیمان ، یکی از خردمندترین پادشاهان تاریخ ، گفته شده است.

دو طرف حلقه خارجی و داخلی هستند. دو استراتژی: برای حال و آینده.

هنگامی که یک رابطه شروع می شود ، همیشه یک چلپ چلوپ و تلفیق بهترین ها در شرکا است. هر دو نفر تلاش می کنند خود را نشان دهند ، آنچه را که آنها را متحد می کند بیابند ، به نظر یکدیگر "نیمه" ، "باریک" ، "سرنوشت" …

و سپس "همه چیز می گذرد" … زمان اجازه می دهد تا واقعیت خود را نشان دهد ، و اغلب کسی به یک وزغ تبدیل می شود ، کسی - به یک هیولا. یا در خلاء ، در کنار آن هیچ چیز را تجربه نمی کنید. و توسعه ای در کار نیست. اما جایی برای عصبانیت ، عصبانیت ، طرد شدن ، نفرت وجود دارد.

بیایید به پنج موقعیتی که در آن یک رابطه واقعاً باید به پایان برسد و پنج توصیه برای کاهش درد آن نگاه کنیم.

البته ، تصمیم همیشه با شما است و هیچ کس بهتر از شما نمی داند که چگونه کار درست را انجام دهید. اما توصیه های خوب در زمان مناسب می تواند مفید باشد.

شرایط فوق و راه های برون رفت از آنها واقعی هستند و در عمل آزمایش شده اند.

1. رابطه طولانی مدت

شما سالها با هم بوده اید و جزئی از زندگی یکدیگر شده اید. بسیار مشترک است ، شاید بچه هایی در حال حاضر وجود داشته باشند … اما سالهاست که شریک زندگی شما را آزار می دهد. وحشیانه

معمولاً به دلیل ناتوانی در شکستن دور باطل (دلایل زیادی وجود دارد: کودکان ، مسکن ، جامعه ، ترس از جدید) ، یکی از طرفین می تواند معشوقه (معشوقه) داشته باشد. مجازی ، واقعی ، اختراع شده … می توانید به این امید خود را تسلی دهید که این از خستگی ناشی شده است ، برای "احیای" رابطه به چیز جدیدی نیاز دارید. در واقع ، اولین کاری که باید انجام دهید این است که خود را احیا کنید. و توهم "این موقتی است" نقش عمده ای در این وضعیت بر عهده می گیرد.

در این زمان ، ناخودآگاه شما می داند که چگونه وضعیت را حل کند. سیگنال هایی را به شکل رویاها می دهد. و اغلب - و بیماری ها.

یک زن جوان که به دیدن من آمد گفت: "من دچار آریتمی هستم. من 26 ساله هستم. هر بار که او به خانه می آید ، احساس بدی دارم. نمی توانم نفس بکشم. شب ها نمی توانم بخوابم. من می خواهم او مرا داشته باشد. "بغل کرد … این تماس … آیا من همسر بدی هستم؟ آیا من مادر بدی هستم؟"

در روانشناسی خوب یا بد وجود ندارد. آنجا سوخته است منبع از دست رفته بی اثر.

استفان کریگ ، روانشناس آمریکایی در کتاب خود "شش شوهر برای هر همسر" می گوید که در یک زن و شوهر ، هر دو نفر باید دائماً و به طور مساوی تغییر کنند. اگر کسی متوقف شود ، وقفه ای رخ می دهد.

چگونه بشکنیم؟

درک کمک می کند: این شخص تغییر نمی کند. او (او) همان خواهد ماند. اگر شما یا شرایط سالهای زیادی شریک زندگی خود را به پیشرفت وادار نکرده اید ، پس او نیازی به این کار ندارد. علاوه بر این ، هر شخصی حق دارد در سطح توسعه ای باشد که در آن راحت است. ما با ارزیابی آنچه برای ما مناسب است ، انتخاب می کنیم. و تلاش برای انتخاب شریک ، بازسازی او همیشه منجر به نتایج فاجعه بار و نفرت متقابل می شود.

خود را از نظر ذهنی برای گفتگو آماده کنید. البته ، قطع رابطه طولانی مدت بسیار دردناک است و می تواند وسوسه انگیز باشد که تصمیم را به طور نامحدود به تأخیر بیندازید. برای مدت زمانی که باید فکر کنید ، محدودیت زمانی تعیین کنید. و مطمئن باشید که به قول خود وفادار هستید. در صورت داشتن فرزندان یا روابط مشترک ، برنامه دیگری را برای ارتباط با این شخص پس از جدایی در نظر بگیرید. مراقب احساسات همسرتان باشید ، حتی اگر برخی از نتیجه گیری های او برای شما ناخوشایند باشد.

در وضعیت این زن جوان ، بدن همه چیز را برای خود تعیین کرد. به محض اینکه آنها مدتی از شوهرش جدا شدند ، همه بیماریها ناپدید شدند. این به عنوان اثبات غیرقابل انکاری است که نشان می دهد بهتر است به موقع از هم جدا شوید و فرصتی برای یک رابطه جدید و سالم از هر نظر رابطه در آینده داشته باشید.

2. رابطه ادغام

شریک زندگی شما در اصل چیزی "از بالا" بود ، "بهتر" برای شما. همه شما شادی خود را باور نداشتید. او (او) خواسته های شما را حدس زد ، افکار شما را خواند و چه دنیای معنوی! چه طرز فکری! زیبایی! کاورهای عشق. شما در او (او) انحلال کامل را تجربه می کنید. و سپس ترس ظاهر می شود.ناخودآگاه زمزمه می کند: اگر او (او) بهتر پیدا کند چه؟ شاید قبلاً آن را پیدا کرده اید؟ شاید او از دوست داشتن (a) دست کشید؟

همه چیز نگران کننده است: او با صداقت گفت ، بی تفاوت نگاه کرد … معیار اصلی این رابطه سرد بودن او (او) است.

چنین روابطی نیز توسعه ای ندارد. چرا؟ زیرا در ابتدا نیروها نابرابر بودند. برخی بهتر هستند ، برخی بدتر. کسی زیباست. و کسی همین نزدیکی است

چه باید کرد؟

این مشکل ترین حالت خودشکستگی است. از طرف شما ، تلاش برای یک شخص وجود دارد - اما تلاشی که دارای ویژگی هایی است که برای شخصیت مخرب است. این وضعیت اغلب مملو از افسردگی و افکار خودکشی است. بنابراین ، شما باید با شریک خود صحبت کنید. می توانید برای گفتگو آماده شوید. به احتمال زیاد ، او (او) با وقفه موافقت می کند یا صحت چنین راهی را برای خروج از موقعیت تشخیص می دهد.

فقط تحت هیچ شرایطی ترتیب "خداحافظی جنسی" را ندهید. این باعث ایجاد توهم بیشتر و افزایش درد می شود.

و یک سرگرمی جدید به شما کمک می کند تا با درد جدایی کنار بیایید. نه توسط کسی. اما چیزی. یک سرگرمی برای خود ترجیحاً با فعالیت بدنی ایجاد کنید تا استرس از طریق بار روی بدن آزاد شود.

3. "طرف معکوس"

شخص کنار شما ادغام شده است و نمی خواهد (نمی تواند) او را رها کند. متوجه می شوید که دیگر او (او) را دوست ندارید ، اما می ترسید که این را آشکارا بگویید ، زیرا واکنش ها می توانند ناسالم باشند.

چه باید کرد؟

صحبت کردن مهم است در چنین شرایطی ، گفتگو بسیار ضروری است ، حتی می توان آن را اندیشید و تجویز کرد. شریک زندگی شما بسیار حساس و آسیب پذیر است ، هر کلمه ای را می توان به دو صورت تفسیر کرد.

در تصمیم گیری صادق و قاطع باشید. با حوصله به همه س questionsالات پاسخ دهید ، مطمئن باشید که در مورد همه موضوعات با آرامش صحبت می کنید ، حتی اگر شریک زندگی شما بسیار عصبی است و واکنش خشونت آمیزی نشان می دهد. او باید اینگونه واکنش نشان دهد. به درد او می خورد. اما اگر کشیدن و عقب نگه داشتن خود را ادامه دهید ، درد بیشتری خواهد داشت. اگر می توانید صادقانه و صادقانه بگویید که دیگر هیچ احساسی وجود ندارد ، زمان وقوع این اتفاق را توضیح دهید - نه بلافاصله ، اما بعد از مدتی شریک زندگی شما را رها می کند. علاوه بر این ، آنچه مهم است ، از نظر ذهنی رها می شود. وقتی متوجه اجتناب ناپذیری و یک طرفه بودن احساسات خود می شود.

4 ، 5. روابط بدون آینده

نوع دیگری از روابط ، بدون توسعه. ممکن است چندین گزینه وجود داشته باشد:

1) یک رابطه در ابتدا بدون آینده ؛

2) مخفی ، دارای یک طرف دوم.

گزینه اول راحت تر است. اگر گفتید موقتی است ، بدون ازدواج (ازدواج) ، فرزندان و … و زمان آن فرا رسیده است ، به این معنی که رها کردن یا خداحافظی مهم است. این تنها گزینه ای است که "خداحافظی جنسی" مناسب است ، اما نه به عنوان توصیه ، اما اگر هر دو به خداحافظی "گرم" نیاز داشته باشند. نکته اصلی در این مورد صداقت با خود است. درک اینکه کجا می روید ، چرا ، و آنچه در پیش است به شما قدرت می بخشد.

چرا پاره کردن

اگر قدرت توسعه بیشتر و بیشتر را احساس می کنید ، محدودیت ها می توانند پتانسیل داخلی را حلقه کرده و انرژی را صرفاً برای مصرف به توسعه بسپارند. مهم نیست که چقدر به فردی وابسته هستید ، اگر به دلایلی نتواند آنچه را که نیاز دارید به شما بدهد ، زمان خداحافظی فرا رسیده است.

- روابط پنهان شبیه به ادغام روابط است. شما متوجه شدید که او (او) متاهل یا مطلقه است و نمی خواهد رابطه جدی داشته باشد … و این شخص را دوست داشته باشید … شما هنوز باید جدا شوید. به چندین دلیل:

- شخص صادقانه به شما گفت که نمی خواهد (آمادگی ندارد) برای آینده ای با شما ،

- مرد فریب داد و اعتراف کرد ، اما گفت که باید منتظر بماند.

اگر شخصی نتواند آنچه را که می خواهید به شما بدهد ، بی معنی است که او را مانند گلابی تکان دهید و منتظر بمانید تا برسد … او درختی کاملاً متفاوت است - بدون میوه. و میوه ها ناگهان روی آن ظاهر نمی شوند. شما می توانید برای مدت کوتاهی "در سایه آن استراحت کنید" ، اما سپس باید بلند شوید و حرکت کنید. در غیر این صورت ، شما در معرض خطر ماندن برای همیشه در سرزمین توهم هستید ، جایی که هیچ چیز شادی ملموس واقعی را به ارمغان نمی آورد. لذت با هم بودن. لذت به اشتراک گذاشتن مشارکت.

خداحافظی کنید ، متشکرم و پیش بروید. شاید در ابتدا ترسناک ، تاریک و غیرقابل درک باشد. اما زندگی و تمرین نشان می دهد که همیشه می توانید به آنچه می خواهید برسید.نکته اصلی این است که بدانید چه می خواهید و از روشهای مناسب برای افراد مناسب استفاده کنید. با افرادی که قادرند در ریتم زندگی شما قدم بزنند ، و مهمتر از همه ، آنها می خواهند و می توانند این کار را انجام دهند.

خوشبختانه ، روابطی که خود مخرب هستند و نیاز به پایان فوری دارند ، در واقع چندان رایج نیستند. اغلب اوقات اتفاق می افتد که اتحادیه هر دو شریک را غنی می کند که آماده مبارزه برای آن هستند ، حتی اگر خسته و در بحران باشند.

توصیه شده: