بدن جایی است که گذشته ما زندگی می کند

فهرست مطالب:

تصویری: بدن جایی است که گذشته ما زندگی می کند

تصویری: بدن جایی است که گذشته ما زندگی می کند
تصویری: ۱۰ نشانه که شما در گذشته زندگی کرده اید و دوباره متولد شده اید!!! (حتماً نگاه کنید) 2024, ممکن است
بدن جایی است که گذشته ما زندگی می کند
بدن جایی است که گذشته ما زندگی می کند
Anonim

هر یک از ما وضعیت بدنی خود را داریم ، منحصر به فرد است. توسط او است که می توانید فردی را از راه دور تشخیص دهید. از آن می توانید مطالب زیادی در مورد آنچه در زندگی تجربه کرده ایم بخوانید. اما لحظه ای فرا می رسد که می خواهیم راست شویم ، ادامه دهیم. و سپس می فهمیم که امکانات بدن ما بی پایان است و قادر است ، با تغییر ، قسمتهای گمشده و فراموش شده خود را برای ما آشکار کند. توسط روان درمانگر وینچنزو روسی.

وینچنزو روسی ، روان درمانگر ، مدیر مرکز درمان حرکت بدن ریوآبیرتو در ایتالیا ، نویسنده کتاب زندگی در حرکت. سیستم ریوآبیرتو »(Eterna، 2009)

شخصیت ما بسیار دقیق در بدن ما نشان داده می شود ، نحوه حرکت آن را مشخص می کند ، حالت خود را بیان می کند. ژست مانند زره ای می شود که در زندگی روزمره کاملاً محافظت می کند. وضعیت بدنی نمی تواند اشتباه باشد ، حتی اگر بدن به نظر پیچ خورده ، قوز کرده یا عجیب به نظر برسد.

این همیشه نتیجه یک پاسخ خلاقانه به شرایط اغلب نامطلوب است که ما در زندگی با آن روبرو بوده ایم. به عنوان مثال ، در گذشته من در عشق شکست خورده ام و بنابراین متقاعد شده ام که اگر دوباره قلبم را باز کنم ، ناامیدی و درد جدیدی برایم به همراه خواهد داشت. بنابراین ، کاملاً طبیعی و منطقی است که من ببندم ، قفسه سینه ام فرو رود ، شبکه خورشیدی مسدود شود و پاهایم سفت و متراکم شوند. در آن لحظه در گذشته من عاقلانه بود که برای مقابله با زندگی یک حالت دفاعی بگیرم. در موقعیت باز و قابل اعتماد ، نمی توانم دردی را که هنگام رد شدن تجربه کردم تحمل کنم.

در حالی که احساس آتروفی کیفیت خوبی ندارد ، اما به من کمک می کند از خودم دفاع کنم و از خودم مراقبت کنم. فقط در آن صورت دیگر "من" در تمامیت جلوه هایم نیست ، بلکه شخصیتی در بدن من نقش می بندد.

وقتی بدن دیگر محافظت نمی کند

بدن آنچه را که در حال حاضر هستیم ، آرزوها ، گذشته ما را بیان می کند - آنچه در مورد خود و زندگی فکر می کنیم. در نتیجه، هرگونه تغییر در سرنوشت ما و هر گونه تغییر در احساسات و افکار ما ، همواره با تغییراتی در بدن همراه خواهد بود.اغلب ، تغییرات ، حتی تغییرات عمیق ، در نگاه اول محسوس نیستند.

در برهه ای از زندگی ام ، ممکن است ناگهان متوجه شوم که وضعیت من دیگر نیازهای من در زندگی را برآورده نمی کند ، که زندگی من تغییر کرده است و می تواند حتی بیشتر تغییر کند و بهتر شود. ناگهان متوجه می شوم که می توانم زندگی جنسی شادی داشته باشم به جای اینکه از ایده این زندگی به عنوان سوء استفاده جنسی یا ناتوانی جنسی استفاده کنم. یا شاید من می خواهم کاملاً برای عشق باز شوم. این بدان معناست که زمان آن رسیده است که بلوک های قدیمی را بردارم ، بدنم را مانند یک ساز تنظیم کنم: یک سیم را بالا بکشم ، دیگری را شل کنم. من تصمیم دارم تغییر کنم ، نه فقط تصور کنم که در حال تغییر هستم ، یا بدتر از آن ، باور کنم که قبلاً تغییر کرده ام. یکی از اهداف کار با بدن از طریق حرکت ، تغییر است.

danse
danse

به خود اجازه می دهید 30 درصد زندگی کند

میزان نارضایتی ما از زندگی دقیقاً برابر میزان استفاده نشده است - یعنی قدرتی که با آن زندگی نمی کنیم ، عشقی که ابراز نمی کنیم ، توجه داشته باشید که ما آشکار نمی شوی

اما چرا حرکت برای ما بسیار دشوار است ، چرا سهولت تغییر خود را از دست داده ایم؟ چرا ما سعی می کنیم خودمان را در رفتار و عاداتمان ثابت کنیم؟

به نظر می رسد که یک قسمت بدن برای حمله به جلو می شتابد ، در حالی که قسمت دیگر عقب نشینی می کند و از زندگی پنهان می شود

از نظر شماتیک ، می توان آن را به شرح زیر نشان داد: اگر از عشق بترسم ، بدن من تنها 30 درصد از حرکاتی را دارد که خود را به عنوان آمادگی برای عشق و لذت زندگی نشان می دهد.من 70 درصد را از دست می دهم ، و این بر دامنه حرکت تأثیر می گذارد. بدن با کوتاه کردن ماهیچه های سینه ، که سینه را فشرده کرده و برای محافظت از ناحیه قلب تلاش می کند ، انزوای روانی را بیان می کند. قفسه سینه ، برای جبران ، در حفره شکم "می افتد" و اندام های حیاتی را فشرده می کند و این باعث می شود فرد از زندگی احساس خستگی مستمر کند و حالت چهره او خسته یا ترسناک می شود.

این بدان معناست که حرکات بدن که از این 30 درصد فراتر رود باعث تغییرات مربوطه در سطح ذهنی می شود. آنها می توانند قفسه سینه را باز کرده ، حرکات دست را صاف کرده و تنش نامحسوس اما خوانده شده را در ماهیچه های اطراف لگن برطرف کنند.

چه چیزی را می توان در بدن ما خواند؟

شاید ما مشکوک بودیم یا یکبار شنیدیم یا خواندیم که بدن مکانی است که در آن هر احساس ، هر اندیشه ، تمام تجربیات گذشته ما - به طور کلی ، کل زندگی ما ، نقش می بندد. این بار ، با پشت سر گذاشتن آثار ، به این ترتیب مادی می شود.

بدن ما - با پشت خمیده ، سینه فرورفته ، پاها به داخل ، یا سینه بیرون زده و نگاه نافرمان -چیزی درباره خودش می گوید یا بهتر است بگویم چه کسی در آن زندگی می کند. این درباره ناامیدی ، ناامیدی یا این واقعیت است که شما باید قوی ظاهر شوید و نشان دهید که می توانید هر کاری را انجام دهید.

بدن به ما درباره روح ، درباره ماهیت می گوید. این دیدگاه از بدن همان چیزی است که ما آن را خواندن بدن می نامیم.

پاها به ما نشان می دهند که چگونه یک فرد روی زمین تکیه داده و آیا با او در تماس است: شاید او این کار را با ترس ، با اعتماد به نفس یا انزجار انجام می دهد. اگر من به طور کامل به پاهایم تکیه نمی کنم ، به چه چیزهایی تکیه می کنم؟ شاید برای یک دوست ، شغل ، پول؟

تنفس در مورد رابطه با جهان خارج صحبت می کند ، و حتی بیشتر - در مورد رابطه با جهان درونی.

زانو به سمت داخل چرخانده شده ، عقب گردن لگن ، ابرو بالا رفته همه نشانه ها هستند ، یادداشت های زندگی نامه ای که ما را مشخص می کند و داستان ما را روایت می کند

یاد زنی در چهل سالگی می افتم. نگاه او و حرکات دستانش التماس می کرد ، و در همان حال لب بالایی خود را با یک صورت مضحک بالا آورد.و سینه را فشار داد دو سیگنال بدنی - "ببین چقدر به تو احتیاج دارم" و "من تو را تحقیر می کنم ، به من نزدیک نشو" - در تضاد کامل با یکدیگر بودند و در نتیجه ، رابطه او یکسان بود.

تغییر بدون توجه رخ خواهد داد

تضادهای شخصیتی را می توان در بدن مشاهده کرد. به نظر می رسد که یک قسمت از بدن برای حمله به جلو می شتابد ، در حالی که قسمت دیگر عقب نشینی می کند ، پنهان می شود ، از زندگی می ترسد.یا یک قسمت به سمت بالا متمایل می شود ، در حالی که قسمت دیگر به سمت پایین فشار می یابد: نگاهی هیجان زده و بدن تنبل ، یا چهره ای غمگین و بدن بسیار سرزنده. و در شخص دیگری ، تنها نیروی واکنشی آشکار می شود: "من همه آنها را که هستم نشان خواهم داد!"

اگر تنش را در ناحیه لگن آزاد کنید و ماهیچه های پاها را تقویت کنید ، احساسات جسمانی ایجاد می شود که در سطح ذهنی به عنوان اعتماد به نفس درک می شود

اغلب گفته می شود که تغییرات روانی منجر به تغییرات جسمانی می شود. اما حتی بیشتر اوقات برعکس است. هنگامی که ما بدون انتظارات خاصی با بدن کار می کنیم ، اما به سادگی از رهایی بلوک های بدن ، تنش و به دست آوردن انعطاف پذیری لذت می بریم ، ناگهان قلمروهای درونی جدیدی را در خود کشف می کنیم.

اگر تنش را در ناحیه لگن آزاد کنید و ماهیچه های پاها را تقویت کنید ، احساسات جسمی جدیدی ایجاد می شود ، که در سطح ذهنی به عنوان اعتماد به نفس ، تمایل به لذت بردن از زندگی ، رهایی بیشتر درک می شود. وقتی قفسه سینه را گسترش می دهیم ، همین اتفاق می افتد.

danse_212
danse_212

باید به خودت وقت بدی

امکانات بدن ما بی پایان است ، می توان از آن ، مانند کلاه جادوگر ، قسمتهای گمشده و فراموش شده خود را از آن بیرون کشید. بدن محدودیت های خود را دارد و بنابراین ، برای دستیابی به تن عضلانی بیشتر ، کشش بیشتر ماهیچه ها ، گاهی اوقات کار زیادی طول می کشد. شما باید به خود زمان بدهید ، صبورانه تکرار کنید ، بارها و بارها تلاش کنید ، تغییرات شگفت انگیز را جشن بگیرید ، گاهی اوقات غیر منتظره.

توصیه شده: