2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آیا تا به حال فکر کرده اید که می توانید براساس رویدادهایی که در زندگی شما رخ داده است رمان بنویسید؟! بسیار هیجان انگیز و هیجان انگیز ، پر از داستانهای غم انگیز و زیبا از زندگی و عشق ، دوستی صمیمانه یا خیانت ناامید کننده. شما این داستانها را در حافظه و قلب خود حمل می کنید ، مجذوب آنها می شوید و دیگران را مجذوب خود می کنید ، آنها حتی روح حساس ترین و آسیب پذیرترین افراد را لمس می کنند ، نزدیکان و عزیزان شما را نگران خود می کنند و روشنفکران از پیچیدگی در هم آمیختن ، سردرگمی و عزت و شجاعت شما. اگر همه چیز مربوط به شماست ، ادامه مطلب را بخوانید
با این حال ، اگر میل و فرصت کافی برای ترجمه داستان خود به نسخه ای دارید ، حتی اگر آن را بخوانید ، این قبلاً خوب است ، اگر دیگران آن را ببینند ، به سادگی فوق العاده است. نکته اصلی این است که به طور دائم در این رمان زندگی نکنید ، همانطور که اغلب در مورد کسانی که دوست دارند کتاب بخوانند. به هر حال ، غریبه ها در تاریخ شما غرق شده و غرق می شوند ، و شما قبلاً عمیقا در آن هستید و برای زندگی متصل هستید. به همین دلیل مهم است که یک داستان خاص ، حتی مهمترین و دلخراش ، را مجلدی جداگانه از زندگی خود قرار دهید و آن را در قفسه خاطرات قرار دهید ، و آن را روی دسکتاپ خود نگه ندارید یا همیشه آن را همراه خود نداشته باشید! بنابراین ، شما می توانید سلامت روحی و جسمی خود را بدون حمل این بار از خاطرات ، حتی بسیار دلپذیر ، مانند وضعیت واقعی زندگی فعلی خود حفظ کنید. من فکر می کنم ارزش تصمیم گیری در مورد برخی "نشانگرها" را دارد که گذشته واقعاً گذشته شده است. اینها یک سری رفتارهای متمایز و توصیه های کوچک خواهند بود.
شما هر روز این شخص را به یاد نمی آورید که از خواب بیدار شده و به خواب رفته بود. مهم نیست که چقدر برای شما فردی از گذشته ، در مورد خود و نیازهای شما عزیز است
شما باید بیشتر فکر کنید و از زندگی خود لذت ببرید.
شما در بین رهگذران به دنبال فردی مانند او (او) نیستید. وقتی می خواهید لذت خاطرات خاص را طولانی کنید ، دیدن یک شخص بسیار مشابه (هرچند برعکس ، ممکن است به طرز غیرقابل تحملی دردناک باشد) با کسی که زمانی تمام افکار و احساسات شما را درگیر کرده بود ، بسیار خوشایند است. حداکثر کاری که می توانید انجام دهید این است که لبخند بزنید و با خود بگویید: "این بود ، بود …" و ادامه دهید و در جستجوی تماس یا لمس تصادفی خیره نشوید. مردم فقط ممکن است چنین چیزی باشند.
شما از مکان های "عمومی" دیدن نمی کنید. هر روز سفر به محل کار ، مطالعه ، استراحت می تواند به همان روشی انجام شود که قبلاً با هم بودید. سعی کنید حداقل برای اولین بار ، مسیر را تغییر دهید ، اما آن را حذف نکنید (این اساساً مهم است!). گاهی اوقات این خطر را داشته باشید که در یک مکان قدم بزنید و به احساسات خود گوش دهید ، سعی کنید احساسات خود را "اینجا و اکنون" از تجربیات مشترک گذشته جدا کنید.
شما به طور منظم عکس های او (او) را مشاهده نمی کنید. ارزش این را دارد که اجازه ندهید اطلاعات مدتی در حافظه شما نقش ببندد ، زیرا ممکن است این احساس را داشته باشید که شخصی هنوز در زندگی ما است. خیلی خوب ، با نگاه کردن به عکس ها ، ویژگی های صورت مورد علاقه خود را مطالعه کردیم. به حافظه خود فرصت استراحت و به قلب خود بدهید تا خاطرات را خسته کند. به طوری که بعداً با دیدن عکس ها ، می توانید فقط لبخند بزنید.
شما زندگی شخصی را در رسانه های اجتماعی دنبال نمی کنید. برای من ، این یک بیماری مدرن است که از طریق شبکه های اجتماعی به مغز و آگاهی انسان نفوذ می کند. این می تواند شبیه یک وسواس باشد و هیچ چیز خوب و خوشایند را به همراه نداشته باشد ، توهم دانستن زندگی شخص دیگر و کنترل رویدادها را ایجاد می کند. من بیش از یک مقاله در این مورد نوشتم.
شما به وضعیتی که در گذشته اتفاق افتاده فکر نمی کنید ، هر روز یا چند بار در روز. این تراژدی یا برعکس ، یک لحظه شیرین می تواند تمام وجود شما را اشغال کند و ظاهراً در اعماق ناخودآگاه شما نفوذ کند. شما می توانید با خاطرات خود یکی را احساس کنید. سعی کنید تا آنجا که ممکن است حواس شما از فعالیت ها و فعالیت های دیگر پرت شود.اگر خودتان نمی توانید این کار را انجام دهید ، از او کمک بخواهید ، زیرا این کار بسیار دشوار است.
خانه شما با عکس و هدیه پوشانده نشده است. خانه و محل تحصیل شما نباید موزه باشد! فضای بیشتری برای زندگی واقعی بگذارید!
!!!
وقتی از شما در مورد شخصی که زمانی برای شما مهم بود س askedال می کنید ، احساس می کنید که او از گذشته است! توصیف آن با کلمات دشوار است ، اما این زمانی است که احساس می کنید او بود ، و اکنون نیست!
امیدوارم وقتی احساس کردید منظورم را بفهمید.
برای شما "شفا" و تسکین سریع آرزو می کنم! به طوری که افرادی که مدت زیادی در زندگی ما بوده اند ، یک خاطره خوشایند باقی می مانند و نه یک درد حاد ، هنگام یادآوری آنها ، می توانیم به سادگی و به راحتی لبخند بزنیم.
توصیه شده:
چگونه می توان فهمید که در حال توسعه هستید و درگیر فریب خود نیستید؟ 17 معیار
موضوع توسعه خود ، به دلیل شیک بودن ، محبوبیت و مبهم بودن آن ، با حجم عظیمی از اسکیزا ، توهم ، دزدی ، خودفریبی و غیره پر شده است. چگونه می توان فهمید که شما واقعاً در حال رشد هستید و درگیر "هل دادن آب در هاون" و "ریختن از خالی به خالی"
رابطه مرده چگونه می توان فهمید که "اسب مرده است"؟
همه احتمالاً عبارت "اگر اسب مرده است ، پیاده شوید" را شنیده اند. همه اینها صحیح است و بسیاری با تکان دادن موافقت می کنند. اما چگونه می توان تشخیص داد که اسب قطعاً مرده است و هیچ فرصتی برای احیا وجود ندارد؟ در کجای دیگر می توان با از بین بردن مجموعه ای از مشکلات یک رابطه را احیا کرد؟ و همه چیز کجاست ، basta ، finita la comedy؟ در اینجا چند معیار برای یک رابطه مرده وجود دارد که به شما کمک می کند تشخیص اسب خود را تأیید کنید.
آیا من به این مرد نیاز دارم!؟ یا چگونه می توان فهمید که یک احمق بی ارزش نزدیک شماست؟
برای هر زنی ، تشکیل خانواده بالاترین اولویت است. اتفاق می افتد که در پی حلقه ازدواج ، و اخیراً همچنین برای وضعیت "متاهل" در شبکه اجتماعی ، خانم های جوان توجه نمی کنند که آیا انتخاب شده واقعاً برای آنها برای زندگی مناسب است و آیا او واقعاً شوهر با کیفیت باشید بنابراین ، اگر در انتخاب خود شک دارید یا فقط می خواهید بفهمید که می خواهید چه نوع مردی را در کنار خود ببینید ، پس اجازه دهید سوالات زیر را بررسی کنیم.
روان تروما در کودک چگونه می توان فهمید؟ چه باید کرد؟
در حین مشاوره ، والدین اغلب می پرسند چه رویدادها و موقعیت هایی می توانند از نظر روانی کودک را دچار آسیب کنند. بیشتر اوقات ، والدین معمولی بر اساس تجربه و تجربیات خود احتمال آسیب را ارزیابی می کنند. ایجاد توازن بین اجازه دادن به کودک برای تجربه تجربیات خود و توجه به مشکلات در زمان دشوار است.
چرا شما ممکن است هرگز ندانید که واقعاً با کودک شما در مهد کودک چگونه رفتار می شود (و چگونه می توان فهمید)
قسمت 1. چرا شما هرگز نمی توانید بفهمید که چگونه با کودک شما در مهد کودک رفتار می شود کودکان اغلب آنچه را که در مهد کودک اتفاق می افتد به والدین خود نمی گویند. و به ویژه اگر والدین به کودک القا کنند که "باید از بزرگسالان اطاعت کرد"