نه ، نه ، من به پول احتیاج ندارم

فهرست مطالب:

تصویری: نه ، نه ، من به پول احتیاج ندارم

تصویری: نه ، نه ، من به پول احتیاج ندارم
تصویری: زمان بازگشت من-آخرین فیلم نیجریه در سال 2020 2024, ممکن است
نه ، نه ، من به پول احتیاج ندارم
نه ، نه ، من به پول احتیاج ندارم
Anonim

هفت سال پیش ، زمانی که من تازه شروع به تمرین به عنوان مربی کردم ، اولین پروژه خود را راه اندازی کردم ، که افراد از سراسر جهان به سرعت شروع به عضویت در آن کردند. من از این موفقیت مات و مبهوت شدم. من درخواست کردم که هزینه مشارکت در پروژه را به کارتم منتقل کنم. با مشخص کردن شماره کارت در پیام های شخصی ، بارها و بارها در اعداد اشتباه کردم. دستانم می لرزید ، قلبم از سینه بیرون می پرید …

آیا کار من واقعاً ارزش پول دارد؟..

اسطوره مزخرفات

"کار عادی این است که در دستگاه در کارخانه بایستید یا به عنوان حسابدار در دفتر کار کنید."

در کار با مشتریان ، با انواع مختلف "مزخرف" روبرو شده ام. شما هیچ ایده ای ندارید که مردم می توانند "مزخرف" را در نظر بگیرند: عمل پزشکی ، مشاوره روانشناسی ، طراحی ، کار سبک ، مشورت با استاد فنگ شویی ، همراهی با مربی ورزش ، ویزیت مشاور شیردهی.

در فیلم قدیمی شوروی "پنجره ای به پاریس" ، قهرمانان اتحاد جماهیر شوروی در دهه نود به طرز جادویی خود را در آپارتمانی در پاریس می بینند. صاحب آپارتمان ، یک زن پاریسی پیچیده ، با دوام دادن به حیوانات خانگی ترک شده زندگی خود را تأمین می کند ، او حیوانات شکم پر را از آنها به عنوان یادگاری برای صاحبانش می سازد. زباله های کامل در نظر یک فرد شوروی ، اما آنچه شگفت آور است - او برای آن پول می گیرد! او مورد قدردانی و دوست داشتن است ، او متخصص در زمینه خود است.

اگر برای کار خود دستمزد می گیرید ، اگر مشتریان شما از شما قدردانی می کنند ، بگذارید صد بار مزخرف باشد.

کمک همیشه باید رایگان باشد

"من به مردم کمک می کنم تا مشکلات خود را حل کنند ، من شخص خوبی هستم و واقعاً برای من سخت نیست …"

تحت "کمک" می توان ایجاد یک پروژه طراحی برای محل ، خدمات یک سبک ، هر گونه مشاوره ، ملاقات با یک مادر جوان برای کمک به او در راست شدن سینه ها … هر چیزی ، هر خدمتی "کمک به کسانی است که در نیاز "در این کمک. "و کمک باید بی علاقه باشد." اما نه آن کسی که نان خود را با آن به دست می آورید.

در یکی از تخصص های روانشناسی ، معلم ما از روانشناسان خواست که دستان خود را بالا ببرند. سپس او تصریح کرد - "کسانی که توصیه می کنند و برای آن پول دریافت می کنند" ، از جنگل دست چند نفر لاغر بودند. تحصیل کرده یا علاقه مند به روانشناسی شما را به عنوان یک روانشناس تبدیل نمی کند. روانشناس یک حرفه است. و فعالیت حرفه ای به معنای پرداخت است.

احتمالاً گران است …

طبق تجربه من ، می تواند به همان اندازه گران باشد که شما می خواهید. و دویست روبل می تواند گران باشد و بیست هزار برای شما کاملاً قابل قبول است. مهم است که قیمتی را که مایل به کار هستید تعیین کنید.

پول دستها را می سوزاند …

من بسیاری از موارد را از روی عمل می دانم که افراد پول را از دست می دهند ، عمداً آن را دور می اندازند ، ناخودآگاه آن را در چیزی ریخته اند - هزینه پرداخت می شود و نمی رود ، درگیر تعمیرات غیرقابل تصور می شود ، چیزها را از دست می دهد ، کارت های بانکی ، نیمی از درآمد خود را به پیرزنهای نزدیک مترو - به طور کلی ، آنها همه کارها را انجام دادند تا در اسرع وقت از پول منفور خلاص شوند.

وقتی می توان فهمید که چرا ناگهان این اتفاق می افتد ، گزینه هایی پیش می آید: "من احساس می کنم این پول را دزدیده ام" ، "من مردم را فریب دادم" ، "من هنوز متخصص کافی برای گرفتن پول برای پول خود نیستم. کار "،" کدام یک از من حرفه ای است …"

چه پولی؟ رحم کن مادر …

"یک فرد عادی باید همیشه پول داشته باشد ، هرگز نباید به آن نیاز داشته باشد." اما در عین حال ، او نباید برای خدمات خود نیز درخواست پول کند. و خدای نکرده قیمت را نام ببرید.

"به هر حال از یک متخصص خوب قدردانی خواهد شد" این اعتقاد ناشی از رشوه و پول در جیب پزشکان بود - این قابل درک است که پول "پرداخت" نیست ، بلکه "سپاسگزاری" است.

از همان اپرا ، نمی توان قیمت آن را نام برد ، شرم آور است. اما غالباً متخصصان ، بدون ذکر قیمت ، امیدوارند مبلغ بیشتری برای کارشان از آنچه که نام می بردند پرداخت شود. تمرین نشان می دهد که برعکس بیشتر اتفاق می افتد. یا برای مقدار زیادی آنها منتظر چیزی هستند که شما قرار نبود بدهید.

"شما نمی توانید حریص ، چنگ زن ، هکر ، باید کارهای زیادی انجام دهید و کمی درخواست کنید. خداوند (جهان) همه چیز را می بیند و پاداش می دهد."

من 11 سال رئیس یک سازمان خیریه بودم که به کودکان و خانواده های رها شده در بحران کمک می کرد. کارهای خوب برای سه نسل آینده. اما من فقط وقتی پول داشتم که آن را به عنوان گفتاردرمانگر ، نقص شناس ، نویسنده یک برنامه تلویزیونی ، مربی ، روان درمانگر به دست آوردم.

هیچ کس به شما پول خوبی نمی دهد تا فرد خوبی باشید. شما برای کار و کار با کیفیت انجام شده دستمزد دریافت می کنید.

ترس از حسادت

به عنوان یک قاعده ، برای ما آسان نیست که حضور دیگری را در آنچه واقعاً به آن نیاز داریم تجربه کنیم. در این مورد ، جهان بی انصاف به نظر می رسد و این شخص فقط یک حرومزاده است که بی عدالتی این جهان را تأیید می کند. معلوم نیست چرا جهان و خدا همه نعمت های دنیا را به او می دهند ، اما من نمی دهم. چرا؟ چه مرگمه؟! درد می کشد ، تنها ، شرم آور شکننده … و این مرد خوش شانس (که پول دارد) جلوی چشمان من ظاهر می شود … او با شادی خود دور می شد … تا درد من را برانگیزد.

اگر این رابطه برای شما ارزشمند است ، مهم است که یک گفتگو داشته باشید. و بگویید - رسیدن به آنچه در حال حاضر دارید برای شما چقدر هزینه دارد. به عنوان یک قاعده ، پشت همه چیز "ناگهان و یکباره" سرمایه گذاری وجود دارد و همه چیز قیمت خاص خود را دارد.

اگر این رابطه نزدیک نیست ، فقط به داشته های خود افتخار نکنید.

اثر عفونت با دوستان نزدیک به خوبی کار می کند - برخی از دوستان مطمئناً از موفقیت های شما الهام خواهند گرفت و شما اولین علامت آنها خواهید شد ، چراغ راه ، اثبات اینکه همه چیز ممکن است ، اصلی این است که آرزو کنید و بروید.

ترس از خواسته ها و انتظارات عزیزان و دوستان. شرم و گناه

ممکن است مامان بیش از آنچه من در حال حاضر به او می دهم مطالبه کند. امتناع از حمایت از برادر را می توان با خصومت درک کرد. دوستان تصور می کنند که از آنجا که من پول در می آورم ، می توانم (و باید) هر مبلغ را برای مدت نامحدود وام بگیرم. اگر آمادگی ندارم در حال حاضر یک تکه از پای خانواده ام را به اهداف خوب اهدا کنم ، همسایه خیریه مرا سرزنش می کند.

پسران و دختران خوب باید با هم اشتراک بگذارند. هم اکنون به اشتراک بگذارید!

"آیا آن را دارید ، آن را با برادر خود به اشتراک بگذارید!"

"مامان اینقدر برایت کار کرده است ، می توانی برایش لباسی بخری؟"

"کودکان باید از والدین خود حمایت کنند. اگر پول دارید ، تمام امور والدین خود را بر عهده بگیرید."

جامعه از موفقیت شما مالیات می گیرد.

اما در مورد مالیات اخلاقی ، این شما هستید که تصمیم می گیرید چه کسی و چه مقدار به شما بدهد.

هرچه بیشتر کار کنم ، دلایل کاملاً شگفت انگیزی را کشف می کنم که چرا مردم ، با داشتن فرصت ، پول ندارند.

من موافقم ، مواردی وجود دارد که گربه برای فرصت ها فریاد می زند ، هنگامی که شما برای داشتن این پول باید تلاش زیادی کنید. اما اغلب ما در مقابل یک دیوار سنگی اعتقادات خود می ایستیم ، که از ترس ، شرم و گناه رنج می بریم.

توصیه شده: