2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
درباره کانالهای پذیرش و دادن پول
اطلاعاتی که یک فرد چقدر راحت با پولهای دریافتی کار می کند و به همین راحتی اجازه می دهد - به همان اندازه ثروتمند است ، اولین بار 4 سال پیش در یک جلسه آموزشی شنیدم.
در آنجا با کلمات باطنی "انرژی" ، "جریان" بحث شد.
من طبیعتاً شکاک هستم و بنابراین (هنگامی که با مشتریان در زمینه بلوک های روانی پولی کار کردم) این ایده را در عمل آزمایش کردم.
در واقع ، بین سطح درآمد فرد و نگرش روانشناختی وی نسبت به دریافت و مصرف پول رابطه روشنی وجود دارد.
بنابراین مورد 1. مرد ، 34 ساله ، حقوق 620 دلار. بعضی اوقات پاداش ها 230 دلار است
من درخواست واکنش احساسی نسبت به وضعیت دریافت حقوق دارم. منفی است.
او به این س:ال: "چرا اینطور است؟" ، او پاسخ می دهد: "چرا باید شادی کنیم؟ این پول کافی نیست ، بنابراین شما به این و این نیاز دارید … برای یک ماه کامل پرداخت شده ، ما می توانستیم هزینه بیشتری بپردازیم."
من هنگام جدایی از پول ، واکنش احساسی می خواهم. به شدت منفی.
پرداخت هزینه برای چیزی راحت نیست. بهتر است هزینه های کمتری وجود داشته باشد.
مورد 2. زن ، 38 ساله. درآمد ماهیانه شناور 1400-2100 دلار
پول گرفتن خوب است. این راحتی است ، این لذت است.
جدا شدن از پول یک واکنش احساسی در جایی مثبت (هنگام خرید چیزی دلپذیر) ، در جایی منفی (خرید چیزهای ضروری ، محصولات معمولی ، هنگام پرداخت قبوض آب و برق و سایر پرداخت ها) است.
مورد 3. کارآفرین ، مرد ، 29 ساله. درآمد از 5000 دلار در ماه و بیشتر
دریافت پول: لبخند زد ، خوشحالم که موفق می شود ، می تواند ، که به دست آورده است.
واگذاری پول: بسیار خوب است. کلمه "من سرمایه گذاری می کنم" در اینجا به نظر می رسد - در سلامتی ، در تفریح ، در سایر خدمات.
حالا ، مهمترین چیز. شاید فکر کنید درآمد واکنش را تعیین می کند.
این که وقتی درآمد زیادی کسب می کنید ، لذت بردن از پول آسان است. اما نه.
از آن مرد می پرسم: هنگام ورود / خروج پول در ابتدای سفر ، وقتی یک پنی به دست آورد ، چه احساسی داشت. همچنین!
"من از اولین موفقیت ها خوشحال شدم و رویای توسعه را در سر داشتم. من آن را برای یک آپارتمان اجاره ای ، خدمات آب و برق ، برای غذا - با سپاسگزاری دادم. به لطف این افراد ، من این فرصت را دارم که گوجه فرنگی بخورم ، در یک آپارتمان گرم زندگی کنم و غیره."
مورد 4. تجربه شخصی من
وقتی درگیر هزینه ها می شوم ، اغلب به این فکر می کردم که چگونه می توانم پول پس انداز کنم ، این که "آیا گران است" ، "خرید کنم یا می توانم از پس آن بربیایم؟" چیست؟ - کمی درآمد داشت
و با تشکر از:
به سیستم ادراک: "همه چیز در دسترس است. همه چیز ممکن است. جهان مملو از امکانات است. همه چیز به من بستگی دارد"
علاوه بر این که به خودم اجازه می دهم از آنچه دارم بیشتر خوشحال شوم ، درآمد من چندین برابر شده است.
من وزغ داخلی خود را به طور کامل از بین نبرده ام (هنگام انتخاب فشار می آورم: آیا چیزی را که واقعاً می خواهم بخرم یا خیر) ، اما اندازه آن بسیار کاهش یافته است.
من در خودم تأکید بر لذت ها را پرورش دادم ، برای زندگی در زمان حال ، در "اینجا و اکنون" ، به خودم اجازه بیشتری دادم ، اجازه دادم - و زندگی شروع به بازی بیشتر با رنگ ها کرد. من شروع به سرمایه گذاری پول بیشتری برای لذت کردم - و درآمد نیز افزایش یافت.
توصیه شده:
درباره پول ، درباره اهمیت خدمات پولی
هر از گاهی از من می پرسند: لطفاً رایگان مشورت کنید. به طور رایگان ، من به طور کلی توصیه نمی کنم. به صورت رایگان ، من فقط به س questionsالات سایتها و وبینارهای خود پاسخ می دهم ، این کار را با کارآیی کمتر از زمانی که برای دریافت پول مشورت می کنم انجام می دهم ، اما در عوض این حق را برای خود محفوظ می دارم که یک س questionال و یک پاسخ را منتشر کنم.
چرا با پول مشکل دارید؟
- "پول ندارم!" - "پول کافی وجود ندارد / پول کافی نیست!" - "من فقیر هستم" - "ذخیره می کنم" و غیره "بهانه ها دروغ هایی هستند که شما با خود می گویید. دست از زمزمه ، شکایت و رفتار مانند کودکان بردارید.
وقتی انتظار فرزند دوم خود را دارید چه انتظاری دارید؟
اغلب می توانید با درخواست مشتری درباره موضوع "بحران" یک کودک بزرگتر ، هنگامی که کودک کوچکتر ظاهر می شود ، برخورد کنید. آنها نزد روانشناس می آیند و می خواهند با کودک بزرگتر صحبت کنند و کودک را متقاعد کنند که والدین هنوز او را دوست دارند ، اما آنها همچنین باید وقت خود را به کودک اختصاص دهند.
10 حقیقت درباره من که به افراد کمی درباره آنها می گویم
بند ناف من در شهر پچورا ، در جمهوری کومی ، روی رودخانه بزرگ شمالی پچورا ، که به اقیانوس منجمد شمالی می ریزد ، بسته شده بود. در روز تولد من هیچ چیز وجود نداشت - (منهای) 50 درجه. نام خانوادگی من "کومی - پرم" است ، احتمالاً کسی "
اگر در سن کمی بیش از سی سال سن دارید ، کجا باید به دنبال شوهر بگردید؟
داشا (بگذارید او را اینطور صدا کنیم) ، 31 ساله - نتیجه گرفت پس از 3 ماه درمان ، دختر با همسر بالقوه خود ملاقات کرد. و پس از چندین ماه رابطه ، او رسما ازدواج کرد. بسیاری از مشتریان من موفق به ملاقات با شرکا شدند ، در حالی که دیگران مسابقه را ترک کردند.