تفکر استراتژیک مهارتی است که بدون آن نمی توان در دنیای مدرن زنده ماند

فهرست مطالب:

تصویری: تفکر استراتژیک مهارتی است که بدون آن نمی توان در دنیای مدرن زنده ماند

تصویری: تفکر استراتژیک مهارتی است که بدون آن نمی توان در دنیای مدرن زنده ماند
تصویری: این دستکاری نیست، ارتباط استراتژیک است | کیشا برویر | TEDxGeorgetown 2024, ممکن است
تفکر استراتژیک مهارتی است که بدون آن نمی توان در دنیای مدرن زنده ماند
تفکر استراتژیک مهارتی است که بدون آن نمی توان در دنیای مدرن زنده ماند
Anonim

زندگی یک فرد مدرن به تصمیم گیری مداوم خلاصه می شود و همه تصمیمات به هم مرتبط هستند و تأثیر زیادی بر افکار و رفتار دیگران دارند.

غیرممکن است که سرعت تغییر دنیای مدرن را متوجه نشوید: فناوری های مختلف در حال توسعه هستند ، روندها تغییر می کنند ، حرفه های جدید ظاهر می شوند ، خواسته های جدید جامعه مطرح می شود ، تغییرات در همه سطوح در حال وقوع است.

هر فرد برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کند. گاهی اوقات اتفاق می افتد که اهداف دیگران ممکن است با اهداف شما در تضاد باشد. و هر انتخابی که به نحو احسن انجام شود باید احتمال درگیری های مختلف و راه های حل آنها را در نظر بگیرد. اینجاست که به تفکر استراتژیک نیاز است. توانایی تفکر استراتژیک یک ویژگی شخصی است ، همچنین میزان بلوغ فرد را تعیین می کند.

همیشه افرادی بوده اند که خواهند بود و خواهند بود که واکنش نشان دهند ، چنین تغییراتی را پیش بینی کنند و کسانی که فقط با جریان پیش می روند. و یکی از تفاوتهای اساسی که افراد اول را از افراد دوم متمایز می کند این است که برخی تفکر استراتژیک را توسعه داده اند ، در حالی که برخی دیگر اینطور نیستند.

تفکر استراتژیک چیست؟

شخص اطلاعات جهان پیرامون خود را درک و پردازش می کند ، افکار در او شکل می گیرد ، ایده هایی متولد می شوند که به زندگی در این جهان کمک می کند ، به مقابله با مشکلات در حال ظهور ، دستیابی به اهداف مورد نظر و حل مشکلات در حال ظهور کمک می کند. این امر به انجام بهتر ، سریعتر و بهتر با منابع کمتر مانند (تلاش ، زمان ، پول) کمک می کند.

تفکر استراتژیک به استفاده بهینه از منابع مختلف کمک می کند. این کمک می کند ، هرگز جایگزین اقدامات واقعی نمی شود ، فقط به شما می گوید که کدام یک از اقدامات در این مورد ، در یک لحظه معین در زمان ، بهترین خواهد بود. و این تفاوت اصلی آن با تفکر معمولی یا کوتاه مدت است.

تفکر معمولی برای اقدامات معمول کافی است ، کافی است که آرام با جریان زندگی جریان پیدا کنید. اما اگر بر خلاف جریان یا از طریق آن شنا کنید ، می خواهید به چیزی برسید ، پس به تفکر استراتژیک نیاز دارید. و هرچه آن را بهتر داشته باشید ، شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت.

تفکر استراتژیک به زندگی نظم و ترتیب می دهد. می توان آن را به دوربین دو چشمی تشبیه کرد. چند کیلومتر را با چشم غیر مسلح می توان دید؟ و با اپتیک خوب؟ به همین ترتیب ، با تفکر استراتژیک ، تسلط بر آن ، آنچه را که قبلاً نمی توانستید ببینید ، خواهید دید ، افق های جدیدی برای شما باز می شود. شما قادر خواهید بود به آینده نگاه کنید و آنچه را که می خواهید ، خود بسازید. و این یک استعاره نیست ، استراتژی واقعاً با آینده کار می کند ، آن را شکل می دهد.

اجزای تفکر استراتژیک:

قبل از تجزیه و تحلیل عناصر تفکر استراتژیک ، برای شروع بسیار مهم است که فرد بفهمد واقعاً چه می خواهد و از چه ارزشهایی برخوردار است. در غیر این صورت ، یک درخواست از مغز خود به عنوان مبهم به نظر می رسد: "برو آنجا ، من نمی دانم کجا ، آن را بیاور ، من نمی دانم چه چیزی."

استراتژی را می توان با عناصر تشکیل دهنده آن مورد مطالعه قرار داد که می توان آنها را در محاسبات خود متمایز ، ارزیابی و در نظر گرفت. عناصر استراتژی در موارد مختلف ممکن است دارای وزن یا تأثیر متفاوتی باشند ، اما مطمئناً موارد زیر خواهند بود:

توانایی پیش بینی چگونگی توسعه رویدادها (روابط علت و معلولی) و انجام برخی اقدامات به چه نتیجه ای می انجامد.

انتخاب آغاز تفکر استراتژیک است. این یکی دیگر از بدیهیات استراتژی است. اگر چاره ای نیست یا ما آن را نمی بینیم ، پس دیگر جایی برای مانور استراتژیک وجود ندارد. عدم انتخاب ، حرکت در طول مسیر انتخاب شده قبلی است.ما فقط می توانیم مسیر را در چنگال جاده تغییر دهیم.

آگاهی از ارزشها و اصول خود ، که بر اساس آنها تصمیم گیری می شود. شجاعت و تمایل به دفاع از اولویت های خود ، پیروی از آنها.

اصول. این مورد بعدی است. برای اینکه هر بار برای همه مشکلات جدید پدیدار نشوید ، از انتخاب آنچه برای این کار انجام دهید رنج نبرید ، می توانید اصول تفکر استراتژیک را تدوین کنید. البته ، ارزش آن را ندارد که اصول را به نقطه پوچی برساند ، در اینجا شما باید از عقل سلیم استفاده کنید.

در هر شرایطی ، حتی در منفی ترین شرایط ، فرصت ها را جستجو کنید. چگونه او می تواند در رسیدن به هدف کمک کند؟

عقل سلیم پایه ای است که هر ساختمان استراتژیک باید بر آن استوار باشد. اصول ذکر شده در بالا می تواند پشتوانه ای برای تفکر باشد ، اما خود تفکر نیست. هنوز باید خودتان فکر کنید.

چگونه تفکر استراتژیک را توسعه می دهید؟

برای شروع ، مهم است که بدانیم چه چیزهایی ضروری است ، چه چیزی در شخصیت فردی که می خواهد تفکر استراتژیک را در خود پرورش دهد وجود دارد ، چه ویژگیهای کلیدی باید داشته باشد ، که استراتژیست ها را از دیگران متمایز می کند ، بنابراین بیایید برویم:

توانایی مشاهده وضعیت خارج از چارچوب (به طور گسترده تر) ، درک آن و حرکت خود در مسیری غیر معمول برای اکثر مردم. تجزیه و تحلیل ، ترکیب و تعمیم اطلاعات دریافتی ، رویکردی خلاقانه و همه کاره برای حل مشکل بوجود آمده (از جمله واکنش انعطاف پذیر به شرایط تغییر یافته جدید) ؛ عمدا منابع موجود را اختصاص داده و گزینه هایی را برای یافتن اطلاعات مفقود شده پیدا کنید. مطابق با آینده فکر کنید ، به طور م experienceثر از تجربیات گذشته استفاده کنید ، اقدامات فعلی خود را با نتایج بدست آمده یا احتمالی مرتبط کنید ، توانایی طرح چند گزینه برای حل یک مشکل در ذهن شما نیز مهم است.

افراد موفق با تمایل به رشد شخصی ، حرکت مداوم به جلو ، نتایج معنادار ، عمل و انتخاب ، عزت نفس ، سهولت ، ویژگی تفکر سریع نیز بسیار مهم است. توانایی نشان دادن ابتکار و کنجکاوی ؛ ایجاد روابط جدید ؛ تصمیمات بصری بگیرید ؛ بزرگ فکر کنید اما نه جدا از واقعیت (اما فاصله بین نظریه و عمل را در نظر بگیرید. استراتژی همیشه باید با عمل در تماس باشد. با دور شدن از زندگی واقعی ، همه بازتاب های استراتژیک ارزش خود را از دست می دهند. بنابراین ، تفکر نه تنها شامل توانایی همه جانبه وضعیت ، اهداف کلی ، و توانایی انتخاب مسیر مناسب را مشاهده کنید).

بنابراین ، بر اساس ویژگیهایی که در بالا توضیح داده شد ، می توان از تصمیم گیری استراتژیک زیر استفاده کرد:

  • به عبارت دیگر ، ظهور ، مشکلات ، اهداف یا اهداف (چه باید کرد؟) ، به عبارت دیگر ، آگاهی از یک وضعیت مشکل یا یک دیدگاه غیر استاندارد از یک وضعیت موجود است که نیاز به راه حل یا بهبود دارد ،
  • در نظر گرفتن گزینه ها برای حل وضعیت بوجود آمده (چگونه این کار را انجام دهیم؟) ،
  • ارزیابی فرصت ها یا جستجو و فعال سازی منابع داخلی (شخصی) و خارجی برای حل یا بهبود وضعیت در حال توسعه (چه منابعی؟) ،
  • پیش بینی نتایج ، تجزیه و تحلیل خطرات و تجزیه و تحلیل دقیق گزینه های حل مشکل (خطرات چیست؟) ، این عنصر بسته به تعداد گزینه های راه حل موجود در عنصر دوم ممکن است چندین خط توسعه داشته باشد.
  • انتخاب مناسب ترین گزینه و نوشتن یک برنامه عملیاتی گام به گام (مراحل چیست؟) ، که شامل تعیین اولویت ها در چارچوب وضعیت در حال تدوین ، محاسبه رویدادهای خطرناک ، بر اساس گزینه انتخاب شده ، قبل از تخصیص منابع است.
  • اجرای طرح ، همراه با استفاده از تجزیه و تحلیل پیش زمینه وضعیت ، به منظور پاسخ به موقع به تغییرات محیطی و کاهش تأثیر عوامل نامطلوب یا استفاده از آنها برای اهداف خود در چارچوب استراتژی در حال توسعه.

این طرح به شما امکان می دهد نتایج فعالیت های خود را در هر عنصر اجرای استراتژی پیگیری کنید.

رابطه شخصیت و استراتژی:

این یکی از بدیهیات اصلی استراتژی است. این پایه و اساس هر ساختمان استراتژیک است. توانایی یک استراتژیست چیست ، چنین نتیجه ای دارد.در مورد چه توانایی هایی صحبت می کنیم؟ این هوش ، توجه ، صبر ، دقت ، نظم ، فداکاری ، کنجکاوی ، انعطاف پذیری تفکر و در عین حال تمرکز بر کار است. در غیاب این ویژگی ها ، اثربخشی تفکر استراتژیک زیر سوال خواهد رفت.

شخصیت ضعیف یک استراتژی ضعیف است. اگر فردی در ناامیدی ، ضعف یا عدم اراده باشد ، هیچ گونه برنامه حیله گری منطقی نخواهد بود. اگر استراتژیست ناتوان یا ضعیف باشد ، هیچ چیز اصلی - اراده ، انرژی - نیروی محرکه ای که این برنامه ها را اجرا می کند وجود ندارد. اگر همه اینها وجود نداشته باشد ، برای فرد بسیار دشوار خواهد بود که برنامه های استراتژیک خود را با تلاش مناسب برای دستیابی به موفقیت اجرا کند ، و مهمترین راز در اینجا نهفته است.

فقط همین. تا دفعه بعد. خالصانه دیمیتری پوتیف.

توصیه شده: