کودک بزرگ: چگونه می توان با یک نگهبان مرزی زنده ماند؟

فهرست مطالب:

تصویری: کودک بزرگ: چگونه می توان با یک نگهبان مرزی زنده ماند؟

تصویری: کودک بزرگ: چگونه می توان با یک نگهبان مرزی زنده ماند؟
تصویری: همه چیز درباره رابطه جنسی در بارداری 2024, ممکن است
کودک بزرگ: چگونه می توان با یک نگهبان مرزی زنده ماند؟
کودک بزرگ: چگونه می توان با یک نگهبان مرزی زنده ماند؟
Anonim

توهمات ما را به سمت آن ها جذب می کند

که درد را تسکین می دهد …

زی. فروید

آنچه ما روان درمانی فشرده می نامیم ،

در واقع یک روند سریع وجود دارد ،

با هدف رسیدن به بلوغ ،

به مدت بیست ، سی یا بیشتر سال به تأخیر افتاد

از تلاش برای زندگی با نگرش کودکانه به زندگی

J. Bujenthal

علائم عمومی مرزی

چرا "کودک بزرگ؟"

در این مورد ، ما با ناسازگاری بین سن واقعی ، گذرنامه و روانی که به طور ذهنی تجربه شده است ، روبرو هستیم. به نظر می رسد چنین افرادی از نظر جسمی رشد کرده اند ، اما از نظر روانی در سطح رشد کودکان باقی مانده اند. در روان درمانی ، اصطلاحی برای آنها وجود دارد - مرزی. آنها در این مقاله مورد بحث قرار خواهند گرفت.

اجازه دهید علائم کلی مرزی را به شما یادآوری کنم:

1. قطبیت آگاهی. مرز در درک همه اشیاء جهان را به خوب و بد ، خوب و بد ، سیاه و سفید و غیره تقسیم می کند. درک فرد مرزی عاری از سایه است.

2. خودمحوری: من یک کودک خردسال مرزی هستم ، متمرکز بر خودم ، که خود را در ناتوانی فرد دوم در نظر گرفتن نظر دیگران و عدم امکان همدلی نشان می دهد.

3. گرایش به ایده آل سازی. برای خط مرزی ، برخی از نقض های ارتباط با واقعیت مشخص است ، که خود را در انتساب ویژگی های آرمانی مطلوب خود به اجسام جهان و به طور کلی نشان می دهد.

علائم روانشناختی عمومی برجسته خط مرزی تجسم خود را در تجربیات او از جهان ، خود و شخص دیگری پیدا می کند.

چگونه می توان با مرز در زندگی زنده ماند؟

روان درمانی مرزی پروژه ساده ای نیست. برای افرادی که در ارتباط نزدیک با خط مرزی هستند آسانتر نیست. مهم است که در اینجا به خاطر بسپارید که شما مانند یک بزرگسال رفتار می کنید ، اما با توجه به سطح رشد روانی با یک کودک کوچک.

به دلیل تمایل به ایده آل سازی خط مرزی ، شریک او نمی تواند حق اشتباه داشته باشد ، غیرممکن است که خود ناقص باشد. توانایی دیگری برای غیر بودن توسط خط مرزی پذیرفته نمی شود. او به دیگری به عنوان ابژه ای نیاز دارد که وجود خود مرزی را تأیید کند. چنین افرادی از نظر روانی از والدین خود جدا نمی شوند. آنها همیشه به دنبال توجه و تأیید آنها هستند. آنها همیشه به دنبال دیگری ایده آل هستند که 24 ساعت شبانه روز در اختیار آنها باشد (نیاز به یک کودک 2 ساله).

اینفانتلیسم روانشناختی به نوبه خود منجر به این واقعیت می شود که خط مرزی از مسئولیت اجتناب می کند و به هر طریق ممکن سعی می کند آن را به دیگران منتقل کند. عدم بلوغ عاطفی در بی اختیاری عاطفه ، طغیان واکنشی احساسات آشکار می شود.

همه موارد فوق رابطه با چنین شخصی را بسیار پیچیده می کند. دوست داشتن و پذیرش بی قید و شرط چنین افرادی آسان نیست. فردی که با مرز ارتباط دارد ، به استقامت ، ثبات ، آرامش زیادی احتیاج دارد ، او باید یاد بگیرد که چیزهای زیادی را نگه دارد. این فرایند در روانشناسی مهار نامیده می شود.

کمی تئوری. اصطلاح "مهار" توسط روانکاو بریتانیایی W. Bion معرفی شد ، که مدل "حاوی ظرف" را پیشنهاد کرد. این مدل مبتنی بر این ایده است که نوزاد احساسات غیرقابل کنترل خود (موجود) را به مادرش (ظرف) ارائه می دهد تا بتواند آنها را به شکل قابل قبول تر و به راحتی قابل تحمل برای او دریافت کند. مادر احساسات منفی ارائه شده به او را جذب می کند و محتوای معناداری به آنها می دهد و آنها را به کودک باز می گرداند. در این حالت ، کودک می تواند این احساسات را در تصویر I خود وارد کند. اگر مادر قادر به پذیرش و پردازش احساسات منفی کودک نباشد ، این بخش از واقعیت روانی او با تصویر او ادغام نمی شود. من.

در نتیجه ، شریک مرزی باید همدلی و پذیرش مثبت بدون قید و شرط را ذخیره کند - این همان چیزی است که او در روابط اولیه خود با عزیزان بسیار فاقد آن بود.

شریک مرزی دیگر چه چیزهایی را باید بداند و انجام دهد؟

در تماس واضح و شفاف باشید. مرزبان مشکلات بزرگی با مرزها دارد - او استاد نقض مرزهای دیگران و حمله به فضای روانی افراد دیگر است. بنابراین ، در تماس با او بسیار مهم است که به مرزهای شما حساس باشد و بتواند از آنها دفاع کند. در اینجا "نه" باید شبیه "نه" باشد و در غیر این صورت. طواف آشکار شریکی که در مرزهای خود قرار دارد ، به او اجازه می دهد تا یک مدل طواف با مرزهای خود را به او نشان دهد و شرایطی را برای ملاقات با دیگری ایجاد می کند.

تسلیم تحریکات نشوید. ممکن است تصور شود که خط مرزی می خواهد شما را ترک کند ، ارزش خود را از دست داده و ادعا می کند. در حقیقت، موضوع این نیست. مرزی مانند یک کودک کوچک. سعی می کند که چقدر دوستش دارید را امتحان کنید ، او را بپذیرید ، بنابراین آزمایشی برای "تأیید واقعی" نگرش شما نسبت به او برای شما ترتیب می دهد. او فقط به سخنان شما اعتقاد ندارد ، او تأیید واقعی عشق شما را می خواهد. رفتار منفی او به احتمال زیاد زیرنویس زیر را دارد: "دوست داشتن وقتی خوب و مطیع هستم آسان است و شما سعی می کنید وقتی من بد هستم مرا دوست داشته باشید."

در واکنش سریع عجله نکنید. ناتوانی خط مرزی در حفظ احساسات ، ارتباط با او را بسیار دشوار می کند. او در تماس مانند یک کودک کوچک رفتار می کند ، نافرمان ، تحریک آمیز ، مرزها را نقض می کند ، مسئولیت خود را بر عهده نمی گیرد ، توجه را در خود می طلبد ، بی ارزش می کند ، سرزنش می کند.

تعجب آور نیست که فردی که در تماس نزدیک با او است به زودی دچار تحریک و حتی پرخاشگری زیادی می شود. و در اینجا بسیار مهم است که خود را در واکنش عجله نکنید ، که به ناچار منجر به درگیری می شود. این استراتژی منجر به افزایش تحریکات از مرز می شود. این بدان معنا نیست که شما باید احساسات خود را حفظ کنید - مهم این است که بیاموزید چگونه احساسات خود را به درستی نشان دهید.

در مورد احساسات خود صحبت کنید. واکنشهای احساسی در تماس با افراد مرزی اغلب شدید و ناخودآگاه است ، آنها حتی می توانند از نظر روانی باثبات شوند و از او قدرت زیادی بخواهند. طیف پاسخ های احساسی می تواند از همدلی گرفته تا عصبانیت شدید ، ترس ، ناامیدی یا خشم متغیر باشد.

در تماس با خط مرزی پشت احساسات او (پرخاشگری ، تحریک ، نارضایتی) ، باید به دنبال دیگری بود - موضوعی که این احساسات در ابتدا به آن هدایت می شوند. این احساسات نیازهای برآورده نشده مهم دوران کودکی را نشان می دهد ، که در ابتدا به این دیگران مهم اشاره شده است. وقتی با خط مرزی سر و کار داریم که تجاوز به آن واقعی است ، آسان تر است.

در مورد ناله کننده مرزی ، همچنین لازم است تجاوز پنهان شده در پشت کینه ، گناه آشکار ، عملی شود. در اینجا ما با ترس مانع آگاهی و پرخاشگری می شویم. باید به خاطر داشت که هم تحریک و هم کینه به سوی دیگری قابل توجه است ، آنها نیاز به خط مرزی را در دیگری نشان می دهند. در هر دو مورد ، او هنوز امیدوار است که "خوب" دیگری را "بازگرداند".

لازم است نه تنها "نیش زدن" مشتری مرزی را تحمل کنید ، بلکه باید در مورد احساسات خود در این لحظه صحبت کنید و مسئولیت گفتار و عملکرد خود را به او برگردانید. از طریق چنین کاری ، ظاهر دیگری در واقعیت روانی خط مرزی امکان پذیر است.

چگونه بایستی انجام شود؟ با استفاده از تکنیک اظهارات خود. در صورت بروز احساسات منفی نسبت به مرز ، در مورد آنها صحبت کنید ، با کلمه "من" شروع کنید. به جای "تو مرا عصبانی می کنی" ، "من ناراحتم" به جای "تو مرا ناراحت می کنی". این شکل از ارائه احساسات ، از یک سو ، مخاطب را در جریان اتفاقات شریک ارتباطی قرار می دهد ، از سوی دیگر ، تمایلی برای دفاع از خود یا ضد حمله به او ایجاد نمی کند.

پیاده سازی این تکنیک از نظر فنی ، رسمی بسیار ساده است ، اما انجام آن در تماس واقعی آسان نیست - احساسات بر شما غلبه می کند و در برابر عدم واکنش به حالت عادی دشوار است - با گذار به شخصیت ، متهم ، سرزنش ، ارزیابی.

در دسترس او باشید. لازم است به مرزبان در مورد جایی که می روید ، می روید و آنچه قصد دارید آنجا انجام دهید ، حتی در مورد جدایی کوتاه مدت ، اطلاع دهید. این کار به این دلیل انجام می شود که او احساس رها شده نکند. افراد مرزی ذاتاً بسیار وابسته هستند و هرگونه تلاش برای "پرتاب کردن" معشوق ، اضطراب آنها را افزایش می دهد ، گاهی اوقات تا حد وحشت.

برای تحقق بخشیدن به احساس گناه و شرمندگی. تحقق احساسات اجتماعی مرزی - احساس گناه ، شرم - لحظه مهمی در بلوغ روانی او است. در مرز ، این احساسات به دلیل خودمحوری خود به اندازه کافی شکل نگرفته اند. در حالی که برای افراد روان رنجور این احساسات سمی هستند و باید از آنها اجتناب شود ، ظاهر آنها در واقعیت روانی مرز تشویق می شود. این مدرکی است بر ظاهر واقعی دیگری در زندگی مرزنشین و خروج او از "کپسول خودمحوری".

مقابله در میان عشق ممکن است خواننده این تصور را داشته باشد که زندگی در خط مرزی فقط در مورد پذیرش و صبر است. این اشتباه است. جایی برای مقابله با جبهه و ناامیدی وجود دارد ، در غیر این صورت بزرگ شدن به سادگی غیرممکن است. اما همه اینها باید در پس زمینه استقبال بالا صورت گیرد ، به طوری که خط مرزی تجربه رد شدن او را نداشته باشد.

قیاس با تربیت فرزند در اینجا مناسب است ، هنگامی که والدین در صورت رفتار غیرقابل قبول خود ، رفتارهای زیر را به او نشان می دهند: "من از رفتار فعلی شما ، عمل داده شده شما حمایت نمی کنم ، اما این من را از دوست داشتن و پذیرش باز نمی دارد. شما." در اینجا مهم است که کودک درک قوی خود را در مورد ارزیابی این پدیده خاص و موقعیتی حفظ کند ، اما در عین حال به طور کلی او را دوست دارند و او را می پذیرند. سپس فرصتی برای جذب ، پذیرش نگرش "متفاوت" والدین ، بدون توسل به دفاع معمول ایجاد می شود.

قبل از این نوع واکنش ، شریک مرزی باید از خود بپرسد که آیا می تواند با پذیرش مثبت بدون قید و شرط این کار را انجام دهد. اگر مطمئن باشد که می تواند ، می تواند با او مقابله کند.

مرز - نوعی نشانگر وضعیت روانی - فیزیولوژیکی شریک زندگی است. اگر نمی توانید تنش تماس را تحمل کنید - نمی توانید با تحریک فزاینده ، عصبانیت کنار بیایید - این نشانه ای است که زمان مراقبت از خود رسیده است و دیگر درمانگر خط مرزی نیستید.

چگونه شریک مرزی می تواند سقوط نکند؟

  • درک اینکه یک کودک کوچک در مقابل شما وجود دارد. ما در مورد سن روانی (2-3 سال) صحبت می کنیم.
  • توانایی نگاه به فراتر از تجلیات بیرونی ، مشاهده زیرمتن. جلوه های منفی مرز را به معنای واقعی کلمه نگیرید ، انگیزه های آنها را درک کنید.
  • درک کنید که همه اینها خطاب به شما نیست. بیشتر اوقات ، شریک تحت پیش بینی والدین خط مرزی قرار می گیرد.
  • مراجعه دوره ای به درمان شخصی. برای پذیرش جنبه های "بد" رد شده از خود ، به درمان شخصی نیاز است ، که به افزایش تحمل پذیرش شریک مرزی کمک می کند.

زندگی با خط مرزی آسان نیست. برای اینکه در رابطه با او بمانید ، باید فردی بالغ از نظر روانشناسی باشید-پایدار ، همدل ، با سطح بالایی از پذیرش خود و عزت نفس. با این حال ، حقیقت زندگی این است که زوج ها اغلب توسط افرادی با سطح سازماندهی شخصیتی مشابه تشکیل می شوند. در این مورد ، تنها تصمیم درست رفتن به درمان شخصی است

توصیه شده: