مشکلات در روابط از راه دور

تصویری: مشکلات در روابط از راه دور

تصویری: مشکلات در روابط از راه دور
تصویری: رابطه از راه دور 2024, ممکن است
مشکلات در روابط از راه دور
مشکلات در روابط از راه دور
Anonim

معایب و خطرات روابط از راه دور چیست؟

از تجربه خودم ، می گویم که برای من و شریکم ، چنین رابطه ای به یک آزمون تبدیل شد ، در نهایت ما نمی توانیم آن را تحمل کنیم ، و شریک تصمیم گرفت در زمین تلاش کند (او قبلاً دریانورد بود). اکنون او در تجارت من کار می کند - او با مسائل مربوط به ارتقاء ، فروش سروکار دارد و من فقط محتوا تولید می کنم.

در اینجا ما رابطه را در زمینه جدایی موقت به مدت یک سال ، رابطه بین شرکایی که جدا زندگی می کنند در نظر نمی گیریم ، اما به طور منظم یکدیگر را می بینیم. بیایید در مورد جدایی های طولانی مدت و مداوم به مدت 3 ماه / شش ماه صحبت کنیم - یعنی شما مدتی با شریک زندگی خود هستید ، سپس جدا از هم ، سپس دوباره با هم.

در اودسا ، خانواده های زیادی با روابط از راه دور وجود دارند - بیشتر اینها خانواده های دریانوردان هستند (اما ممکن است کامیونداران وجود داشته باشند و کسانی که در خارج از کشور درآمد کسب می کنند ، یا شاید یکی از شرکای خود در زندان به سر می برد). دوره جدایی از 3 تا 6 ماه است.

این به طور مستقیم در مورد روابط عاشقانه و عاشقانه بین شرکای از راه دور است. اگر در مورد روابط با اقوام و والدین صحبت کنیم ، فاصله برای جدایی با کیفیت بالا فقط یک بار مثبت دارد ، مانند زندگی جداگانه. روابط با اعضای خانواده هنگامی که از یکدیگر دور هستید بهتر می شود. علاوه بر این ، اگر ما به طور خاص در مورد والدین صحبت کنیم ، تنها در این صورت است که می توانید مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرید ، تمام جذابیت آن را بچشید ، آنطور که می خواهید زندگی کنید و به خواسته های خود برسید (به عبارت دیگر ، زندگی خود را زندگی کنید ، و نه انتظارات دیگران ، به ویژه والدین شما).

بنابراین ، اولین منفی روابط بین راه دور - احساس صمیمیت در 2-3 ماه پس از جدایی در جایی از بین می رود (تصویر شریک شروع به شبیه هولوگرام می کند - او پراکنده شده است ، شما نمی توانید لمس کنید ، یک اثر در آن وجود دارد روحی که شفاف شده است) شاید شما حتی ممکن است احساس کنید که در حال از دست دادن ارتباط با شریک زندگی خود هستید ، به همین دلیل درک این واقعیت برای شما دشوار است که واقعیت کجا و غیر واقعی کجاست.

پیش بینی ها ظاهر می شوند - تشخیص اینکه شریک زندگی کجاست ، احساسات و کلمات او کجا است و شما کجا (به عنوان یک قاعده ، ابر نفس در پیش بینی ها شرکت می کند) دشوارتر می شود. برخی از نگرش های والدین ظاهر می شوند ، ترس از انتقاد از طرف آنها یا محکوم شدن ایجاد می شود ، ترس از رها شدن یا طرد شدن شما. پس از مدتی ، اگر ارتباطات ادامه یابد ، ممکن است شروع به شنیدن تحقیر ، توهین ، "حمله" به شما ، کینه ، در هر کلمه احساس طرد شدن کنید. به عنوان مثال ، یک شریک برخلاف شما در فروش خوب است - توهین "چه می خواهید بگویید که من ناتوان هستم و نمی توانم کاری انجام دهم؟!" در گفتگو گنجانده شده است.

افرادی که دارای رفتاری اجتناب ناپذیر و وابسته به یکدیگر هستند (روان مستعد فرار از روابط ، فاصله گرفتن) است ، که با روابط نامناسب کافی با والدین همراه است - محافظت بیش از حد ، عدم تماس عاطفی (همه اینها به رابطه شما منتقل می شود شریک خود را در فاصله با استفاده از مکانیسم طرح). اگر در روان در حال حاضر نوعی رد ، کاهش ارزش ، محکومیت ، جایی رد وجود دارد ، همه اینها به شریک نسبت داده می شود. و هر چه شریک زندگی بیشتر باشد ، راحت تر می توانید پیش بینی های خود را به او بچسبانید. به طور نسبی ، این دنیای درونی شماست ، تئاتر درونی شما ، جایی که بازیگران داخلی والدین شما نقش خود را ایفا می کنند ، بنابراین صدای خود شما می شود ، اما همچنان شما را سرزنش می کند. وقتی فردی کاملاً تنها است ، قسم خوردن با خودش کاملاً دشوار است ، بنابراین باید فرافکنی خود را بر روی آن مرد یا زنی که اکنون دور است آویزان کرده و با او دعوا کنید (اگرچه منظور شخص چنین چیزی نبود)

حتی در یک زوج خوش فرم ، اعتماد سقوط می کند. چرا این اتفاق می افتد؟ فرزند درونی شما از طرف شریک خود آزرده می شود زیرا شما را ترک کرده است. این لحظه به ویژه حاد است اگر در دوران کودکی والدین شما شما را نزد مادربزرگ ، پرستار بچه ، عمه خود رها کرده باشند و شما به همین دلیل درد داشته باشید. در این صورت ، اعتماد به شریک زندگی شما به شدت کاهش می یابد و دلیل آن را نمی فهمید.این غیرمنطقی است که از شریکی که پول در می آورد ، آزرده خاطر شوید ، زیرا شما موافقت کرده اید ، از سفرهای تجاری او راضی بوده اید ، اما فرزند درونی شما به سادگی از درک این موضوع سر باز می زند و هیچ مشاجره ای هوشیارانه به شما کمک نمی کند ، نارضایتی عمیقاً نهفته است.

پرخاشگری روی شریک زندگی ظاهر می شود و او نیز همین روند را دارد.

صرف نظر از اینکه کدام یک از شما رفتید ، کودک درونی احساس می کند که رها شده است (برای هر دو شریک زندگی) ، پرخاشگری ظاهر می شود ("شما شرور و بد هستید ، مرا ترک کردید!"). وقتی شریک زندگی برمی گردد ، دو کودک درون با ناباوری به یکدیگر نگاه می کنند: "آیا می توانم به شما اعتماد کنم؟ یا دوباره مرا ترک می کنی؟ آیا باید به روی شما باز شوم؟ آیا باید با شما آسیب پذیر باشم؟ یا شاید شما نباید دوباره عاشق شما شوید ، با شما ادغام شوید؟ به هر حال ، قطع ارتباط ضرر دارد … ".

کودک درون از این تصور که اینجا باز شده و اینجا بسته شده است ، غیرقابل تحمل است. برای ثبات روانی ، باید آموزش یا عدم وجود آسیب های خاص وجود داشته باشد (شما رها نشده اید ، رد نشده اید ، سردی احساسی را از والدین احساس نکرده اید و غیره). اگر همه اینها وجود داشته باشد ، ناراحتی در رابطه فقط تشدید می شود و هر بار آسیب شما را از بین می برد.

هر بار که از هم جدا می شوید ، دچار روماتیسم مجدد می شوید. اغلب ، افرادی که دارای آسیب های دلبستگی نسبتاً عمیقی هستند از راه دور وارد رابطه می شوند (آنها احساس نمی کردند که با مادر خود در ارتباط هستند یا برعکس ، احساس می کنند که بیش از حد محافظت می کنند ، احساس می کردند که رها شده اند یا واقعاً در لحظات خاصی از زندگی رها شده اند).

من از تجربه حرفه ای یک مثال می زنم - یک زن و شوهر با مشکل بازگشت مجدد به درمان آمدند ؛ شرکا سفرهای تجاری طولانی نداشتند. یکی از شرکا از یک پناهگاه بود و برای او این لحظه غیرقابل تحمل بود. چند نفر دائماً با درد روبرو بودند - من رها شدم ، ترک شدم ، خیانت کردم ، و اکنون باید دوباره با هم متحد شوم ، هر بار برای بازگرداندن صمیمیت هنگام آمدن شریک (از پرواز ، از خارج و سایر گزینه ها).

تروما زدگی هر بار دردناک خواهد بود. حتی اگر افراد به مدت 20 سال با هم زندگی کنند ، جدایی و ملاقات بعدی دشواری است ، با شریک زندگی خود برخورد کنید (مانند ایجاد رابطه با یک فرد جدید). پس از مدتی زندگی مشترک ، مردم می سوزند ، احساسات آنها به شدت از بین می رود. با الگوبرداری از ملوانان ، یک مرد احساس می کند مانند یک کیف پول است و یک زن واقعاً بیشتر به پول وابسته است ، ایمن تر است. ما در مورد این واقعیت صحبت نمی کنیم که او دوست داشتن شریک زندگی خود را متوقف کرده است - هر بار برای او غیرقابل تحمل دردناک می شد که درگیر احساسات شود و از جدایی احساس غم کند ، سپس دوباره باز شود ، وارد صمیمیت شود … و دوباره جدایی ! به همین دلیل است که به نظر می رسد ، پس از سالها چنین رابطه ای ، زن منتظر خروج مرد است ("بگذارید او برای کسب درآمد برود!") ، اما همه اینها کلمات هستند و زخم شکافی در روح او وجود دارد.

این شما هستید که تصمیم می گیرید رابطه ای را از راه دور ایجاد کنید ، با تمام معایبی که وجود دارد بپذیرید یا نه. نیازی به زندگی در این توهم نیست که کار آسانی خواهد بود - نه! یا احساسات خود را نسبت به شریک خود پاک می کنید و دچار فرسودگی کامل می شوید ، از انکار استفاده می کنید ، یا این کار برای شما بسیار دشوار خواهد بود.

توصیه شده: