5 راهی که کارگران راه دور زندگی خود را برای بعدها نجات می دهند

تصویری: 5 راهی که کارگران راه دور زندگی خود را برای بعدها نجات می دهند

تصویری: 5 راهی که کارگران راه دور زندگی خود را برای بعدها نجات می دهند
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
5 راهی که کارگران راه دور زندگی خود را برای بعدها نجات می دهند
5 راهی که کارگران راه دور زندگی خود را برای بعدها نجات می دهند
Anonim

آیا فکر نمی کنید چیزی مهم در زندگی شما در حال گذر است؟ از یک سو ، همه چیز خوب است و شما زندگی آرام ، سنجیده و پایداری دارید ، شغل ، خانه و مکان امنی وجود دارد ، اما از سوی دیگر ، چیزی بسیار مهم از دست رفته است. آشنا بنظر رسیدن؟ همه شما رویای ایجاد رابطه رویاهایتان یا ایجاد رویاهای فعلی ، نوشتن یک ترکیب موسیقی عالی و ارسال آن در شبکه ، راه اندازی وبلاگ یا کانال YouTube خود ، نوشتن یک کتاب یا تجدید نظر کامل در زندگی خود ، تغییر شغل خود را دارید.

یک روز ، دو ، یک ماه ، یک سال می گذرد - شما در حال حاضر 30 سال دارید ، یک نفس دیگر - و 35 ، اما عزیزترین آنها محقق نشده است.

چرا این اتفاق می افتد؟ کجا انرژی خود را تخلیه می کنید؟ چه عادت های بدی زندگی شما را از شما می گیرد و شما را در این باتلاق فرو می برد؟

پس انرژی شما کجا می رود؟

صرف وقت بی معنی برای بازی ، نوشیدن الکل ، صحبت کردن با دوستان در تلفن یا هنگام ملاقات. شما روزها ، ساعت ها ارتباط برقرار می کنید - و اینها مکالمات "در یک حلقه" هستند ، در مورد هیچ چیز. و در اینجا اصلاً بحث حذف ارتباط با دوستان نیست. دوستی باید در زندگی هر یک از ما وجود داشته باشد ، اما وقتی در مورد یک موضوع صحبت می کنید و فقط به منظور "اتلاف وقت" یا اضطراب (در این مورد ، احساس می کنید در گفتگو اتفاق مهمی برای روح شما رخ می دهد) ، درک کنید "من کاری انجام می دهم ، اما نه آنچه واقعاً می خواهم انجام دهم." اینگونه است که ما خواسته های واقعی خود را به چیزی که اهمیت کمتری دارد منتقل می کنیم.

خوردن نامناسب ، اختلال در خواب ، خواب و برنامه روزانه. افرادی که از راه دور کار می کنند چگونه زندگی می کنند؟ اغلب ، تا ساعت 4 صبح ، آنها می توانند کاری بی معنی انجام دهند (برنامه های تلویزیونی را تماشا کنند یا با دوستان خود بازی کنند) زیرا نمی توانند بخوابند (آنها در اضطراب خود "غذا می پزند" - "هیچ چیز مهم در زندگی من اتفاق نمی افتد! من نمی توانم هر چیزی! ") ، و 5 دقیقه قبل از جلسه صبحگاهی روزانه اسکایپ (10-11 صبح ، گاهی 12-13 بعد از ظهر) از خواب بیدار شوید. وقت آن است که وارد کار شوید ، بنابراین صبحانه ، ناهار و شام حذف می شود ، علاوه بر این ، تمام روز آنها احساس می کنند که چیز مهمی به خود نداده اند (فقط قهوه می نوشیدند ، نیم ساعت استراحت نمی کردند) ساعت - و این زمان صبح برای بسیاری از مردم بسیار مهم است!) ، همه چیز را از دست دادیم ، و اکنون ما به سرعت دست به کار شدیم. ساعت 8-9 بعد از ظهر ، شخصی با خود می گوید: "همین ، شما باید استراحت کنید!" یک دور باطل به نظر می رسد - با این اضطراب می خوابید ، سپس بیدار می شوید و هر روز دم کارهای ناتمام رشد می کند و هر روز اضطراب افزایش می یابد و در نتیجه - آخر هفته کار کنید. همه اینها به نقطه بعدی منتهی می شود.

عدم استراحت - هیچ آخر هفته معمولی وجود ندارد ، شما به طور شبانه روزی در باتلاقی از کارهای طولانی مدت و کار گرفتار شده اید ، به خود اجازه استراحت نمی دهید.

همچنین اتفاق می افتد که همه اینها با یکدیگر ارتباط ندارند ، بلکه با اضطراب متحد شده اند ("من باید کاری مهم در زندگی انجام دهم ، مفید و پیشرفتی ، اما نمی دانم چگونه!"). این احساس می خورد ، بنابراین فرد در سطح "دویدن در یک حلقه" (فعالیتهای بی معنی ، نقض برنامه روزانه ، عدم استراحت) باقی می ماند.

وقتی برنامه های تلویزیونی / فیلم ها را تماشا می کنیم ، بازی می کنیم ، در واقع استراحت نمی کنیم.

مغز ما بارگیری شده است و برای پردازش مواد دریافتی به نیرو و زمان و انرژی نیاز دارد. حتی اگر اطلاعات بی معنی باشد و شما فقط بخندید ، شما مغز خود را بارگیری کرده اید و منابع لازم برای ایجاد ایده های جدید برای زندگی ، برای پیشرفت و آینده شما را ندارد. یک استراحت خوب به این معنی است که مغز باید به طور کامل استراحت کند.به عنوان مثال ، این می تواند پیاده روی در خیابان باشد (شما در مورد یک ساختمان قدم می زنید و در مورد شخصی که در حال عبور است ، در مورد یک پرنده فکر می کنید - و این یک جریان هوشیاری آزاد است ، شما مغز را مجبور به کار نمی کنید) ، مدیتیشن ، یوگا ، هر ورزشی ، حمام آرامش بخش و هرگونه روش ، ارتباط با طبیعت و حیوانات - همه چیز که فقط در اینجا و اکنون در ارتباط با خود و احساسات (چشم ، شنوایی ، لمس) است.

گردش مالی شما بسیار زیاد است و مهمتر از همه ، اهمیت زیادی به چیزهای کوچک (تا حد وسواس) می دهید. به عنوان مثال ، شما نمی توانید فقط یک گزارش روزانه / هفتگی ارسال کنید ، شما دقیقاً روی آن کار می کنید - یک چوب در اینجا ، اینجا یک تیک و یک نقطه بگذارید ، اعداد را اضافه کنید ، ساختار را کمی تغییر دهید و غیره (و بنابراین "برش و آن را قطع کنید ، تا زمان خستگی خسته شوید ، اما از این واقعیت که او به اندازه کافی خوب نیست عذاب می کشد). تا حدودی ، این کمال گرایی است. مثال دیگر این است که شما مدیر ارشد هستید و باید یک کارمند استخدام کنید. اما شما فقط استخدام نمی شوید ، بلکه برای انتخاب بهترین تلاش می کنید ، زیرا "تمام مسئولیت جهان" بر دوش شما است. اگر از جلسه ای خوشتان نمی آید ، یا تمام نیرو و انرژی خود را صرف می کنید ، شش ماه یا یک سال را صرف حذف یا بهبود آن می کنید ، یا چندین ساعت قبل و بعد را با ناراحتی وحشتناکی صرف می کنید و خودتان را عذاب می دهید ، به جای برخورد با زندگی واقعی از یک ملاقات گاهی اوقات افراد می توانند با دقت زیادی برای جلسات روزانه ، تهیه سخنرانی ها و تفکر روی هر کلمه آماده شوند ، اما در واقع ، این یک اقدام بی فایده است. مشکل اصلی در اینجا نگرانی شما از انجام ندادن کار مهمی است. به همین دلیل است که شما در حال تلاش برای خزیدن در محوطه ماسه کوچک خود هستید. و این تقصیر شما نیست - روان تحت تأثیر تربیت و محیط قرار می گیرد.

گرایش به محدودیت های مادی و عاطفی. در تمام مدت زمانی که برای خریدهای مهم صرفه جویی می کنید که زندگی شما را بهبود می بخشد ، به شما در کار کمک می کند (به عنوان مثال ، یک صندلی راحت ، یک میز ، یک رایانه جدید) ، احساسات را جمع کنید. برای افرادی که از راه دور کار می کنند ، این لحظه به ویژه روشن است - آنها منتظر هستند تا انرژی کافی را جمع آوری کنند ، که از بانک ها سرریز می کند. به عنوان مثال ، آنها رابطه ای را می خواهند و برای آن آماده هستند ، اما منتظر می مانند تا اشتیاق به اندازه کافی جمع شود تا "از بین برود". ایده هایی در مورد آنچه درباره آن باید کتاب نوشت وجود دارد ، افکار در حال جوشیدن هستند ، اما به جای نشستن و نوشتن ، یادداشت برداری ، شروع به یادداشت برداری ، منتظر تجمع انرژی هستند ("و بعد از 24 ساعت من می نشینم و کتاب بنویس! ") همه چیز را بی نقص ، خنک و سریع کنید. به همین ترتیب در روابط - گویی می خواهید انقدر انرژی داشته باشید تا همزمان با پنج نفر ملاقات کنید ، یکی را انتخاب کنید و ازدواج کنید. اما شما آنقدر انرژی نخواهید داشت!

چنین "انباشتگی" و انتظار برای لحظه مناسب نشان می دهد که شما صدمات زیادی دارید و اینها هستند که شما را مجبور به عمل نمی کنند ، بلکه صرفه جویی می کنند ، گویی منتظر زمانی هستید که "خواهد شد". بر این اساس ، یک فرد با این احساس زندگی می کند که دائماً تحمل می کند و دندان هایش را فشار می دهد ("من کمی بیشتر رنج می برم ، سپس همه چیز اتفاق می افتد!" - اما در واقع هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد). شما باید همه کارها را به تدریج انجام دهید!

نکته مهم را به خاطر بسپارید - تقصیر شما نیست که چنین شخصیتی دارید! هنگامی که ویژگی های خاصی از شخصیت ایجاد شد که به شما کمک می کرد ، هیچ عزیزی در اطراف شما نبود که بتواند همه چیزهایی را که به شما کمک می کند تا در آینده با موفقیت در مشکلات کنار بیاید ، آموزش دهد. دلیل اصلی این اتفاق این است که منابع کافی ندارید. چرا عزیزان نتوانستند این کار را انجام دهند؟ خودشان نمی دانستند چگونه. با این حال ، اکنون شما یک بزرگسال هستید و می توانید حمایت ، منابع مورد نیاز خود را انتخاب کنید ، پیدا کنید و برای خود سازماندهی کنید ، که در آن زمان کافی نبود و بر این اساس ، اکنون نیز کافی نیست.

فکر کنید و برای حل مشکلات خود در زندگی انتخاب درستی خواهید کرد!

توصیه شده: