2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
به نظر می رسد وقت آن رسیده است که درباره اضطراب صحبت کنیم)
یک فرد مضطرب همیشه (به معنای واقعی کلمه همیشه) در انتظار یک فاجعه است. برای او مهم است که در اسرع وقت به پیام پاسخ دهد ، تماس بگیرد ، در هر صورت ، برای اینکه محل شما را مشخص کند ، برای پنجمین بار بررسی کند که آیا همه چیز مرتب است و آیا بسته است یا خیر. آهن ، چراغ و آب خاموش است
اضطراب علامتی است که نشان می دهد ما در خطر هستیم. در نسخه معمول ، او یک دستیار است که اشاره می کند که شما باید بیشتر مراقب باشید و بیشتر مراقب باشید. برای هشدار دائمی ، این سیم ها کوتاه اتصال دارند و پیوسته سیگنال می دهند.
و اکنون این سیم کوتاه است و احساس امنیت نمی آید. از این رو این انتظار دائمی وجود دارد که شوهر به سراغ یک بلوند باهوش تر و زیبا تر و باریک تر برود. یا ترس از دست دادن شغل خود ، زیرا شما یک متخصص فوق العاده هستید و دهها نفر از آنها یک سکه هستند. اگر در مکان جدیدی تیم حتی بدتر باشد چه؟
یک مورد جداگانه نگرانی در مورد آینده است ، هنگامی که مشخص نیست آیا می توان برای خانه و ماشین جدید درآمد کسب کرد ، شغل آن چیست و آیا فرزندان سالم خواهند بود. در اینجا یک نکته مهم است. هر چیزی که ما را در آینده بسیار می ترساند چیزی نیست جز سلام و احوالپرسی از گذشته. شما نمی توانید از چیزی که در آگاهی شما نیست بترسید. اگر از چیزی می ترسید ، قبلاً آن را تجربه کرده اید. گربه ووف از کارتون و "مشکلات در همان مکان ، آنها آنجا منتظر من هستند!" مشکل او را در ترس و وحشت فرو نبرد ، زیرا او این کلمه را با معنایی کاملاً متفاوت پر کرد.
برای تبدیل شدن به یک بزرگسال مضطرب ، باید در کودکی در این مورد "کمک" شوید. در اطراف بزرگسالان ناامن باشید. به عنوان مثال ، با معلمانی که دوست داشتند تکرار کنند که شما "مانند یک احمق می خندید و مانند یک دختر می دوید" یا با یک معلم رقص که فریاد می زد و افراد ضعیف را صدا می زد در حالی که شکاف طولی امکان پذیر نبود.
یا شاید مرزهای شخصی شما فقط کلمات خالی بوده اند. برای انجام این کار ، لازم بود دائماً با دختر یکی از دوستان خود مقایسه کنید و مطمئن باشید که او را تحسین می کنید ، اما شما - به بیان ملایم ، نه چندان زیاد. یا شاید شما تقریباً هیچ چیز خود را نداشتید - از halabudka بین صندلی و اسباب بازی که باید به اشتراک بگذارید و "حریص" نباشید تا نظر ، زیرا بزرگترها بهتر می دانند.
یا شاید شما والدین بسیار مضطرب داشته اید. آنها ممکن است به تنهایی با اضطراب خود کنار نیایند و آن را به طور فعال در کودک کنترل کرده یا از آن محافظت کنند. مادر ممکن است افسرده باشد و احساسات و نیازهای شما را نادیده بگیرد و فقط وظیفه مادری خود را انجام دهد.
اگر می توانستید به دوران کودکی برگردید و خود را اینگونه ببینید - کوچک ، ضعیف ، غیر ضروری ، آزرده خاطر ، خسته. چه احساسی دارید؟ آیا او را در آغوش می گیرند و از رفتار ناعادلانه خود پشیمان می شوند؟ یا از این ضعف و ناتوانی در دفاع از خود عصبانی هستید؟
احساس امنیت به موازات کامل بودن منابع داخلی و تقویت حمایت های داخلی آنها ایجاد می شود. وقتی به آینه نگاه می کنید و یک فرد عادی را در آنجا می بینید ، نه مجموعه ای از نقص ها. یک منبع داخلی زمانی است که بدانید هر چقدر هم که سخت باشد ، می توانید از پس آن برآیید.
اگر در دوران کودکی موفق شده اید این احساس را بدست آورید خوب است. در بزرگسالی ، باید آن را تجربه کنید - آگاهانه. به عنوان مثال ، با قطع رابطه خسته کننده موافقت کنید و متوجه شوید که ناگهان این کار شما را نکشت. یک شغل را ترک کنید تا شغل دیگری را بیابید و از این که سیاره مدار خود را ترک نکرده است شگفت زده شوید.
من می دانم که منطق می تواند همه اینها را بفهمد و حتی مانند یک مانترا برای خود تکرار کند. اما باور واقعی آن چیز دیگری است. پس از اینکه خط معمولی "چه می شود اگر نتوانم با آن کنار بیایم …" در خط قرمز معمول اجرا شد ، نگران نباشید. این یک سلام از دوران کودکی است. هنگامی که یک مرد کوچک مجبور شد نه تنها برای خود ، بلکه برای مثال ، برای والدین خود با مشکلات بزرگ کنار بیاید. شما نمی توانید با کوچکترها کنار بیایید. و برای بزرگسالان - بسیار حتی. و می توان بر این پیروزی نیز تکیه کرد.
می دانم که این کار ساده ای نیست. دستورالعمل های بسیار کمی دارد و هیچ "پاسخی در انتهای کتاب درسی" نیز وجود ندارد. باعث خستگی و عصبانیت شما می شود.اما این احساس حمایت داخلی را می دهد که با آن می توانید از هر چیزی عبور کنید. فقط راه برو در صورت لزوم ، تا زمانی که لازم باشد در کنار آن قدم می زنم
توصیه شده:
وابستگی مشترک چه باید کرد؟
اغلب از من این س askedال پرسیده می شود: وقتی ترس از دست دادن ، ترس از تنهایی فرا می رسد چه کنیم؟ ما در مورد وابستگی وابسته ، روابط وابسته به هم و همه "مرواریدهای" مرتبط با این مشکل صحبت می کنیم . و سپس: "چگونه بر این غلبه کنیم؟ دقیقاً چه باید بکنم تا از ترس وحشت زایی از دست دادن عزیزی رنج نبرم ، ترسی که در سطح بدن به عنوان کناره گیری ، وحشت وحشت زده احساس می شود ، این احساس که اگر موضوع عشق را دوباره نبینم یا بمیرم یا قسمتی بدن من خواهد مرد؟ "
5 نشانه اضطراب شما - افزایش علائم اضطراب - اضطراب - اضطراب
آیا می دانید که به دلیل اضطراب است که احساس خوشبختی نمی کنید؟ این احساس مصرف کننده است که شما را از حضور در اینجا و اکنون ، لذت بردن از زندگی ، سلب انرژی و قدرت ، جلوگیری از لذت بردن از بزرگترین خرید یا مهمترین رویداد زندگی باز می دارد. در زیر 5 نشانه وجود دارد که با استفاده از آنها می توانید اضطراب خود را تعیین کنید.
همه روابط شاد این 12 ویژگی مشترک دارند
مارک منسون ، روزنامه نگار آمریکایی ، از خوانندگان خود ، که بیش از 10 سال است ازدواج کرده اند ، نکاتی درباره ازدواج خواست. تقریبا 1500 نفر پاسخ دادند. آنها از کشورهای مختلف ، با سن و موقعیت متفاوت هستند ، اما جالب ترین چیز این است که پاسخ های آنها همیشه وجه اشتراک داشت.
یک کلمه با حرف "TR": در مورد مردم اضطراب و اضطراب چه می توانید بگویید؟
اختلال اضطرابی دنیایی از سه "Hs" است: جهان قابل اعتماد نیست ، تحت کنترل نیست ، ایمن نیست. هر رویدادی که روال / الگوریتم را مختل کند ، باعث ایجاد یک حمله اضطرابی (اختیاری هراس / هراسی) می شود و این باورها را تقویت می کند. افراد مضطرب همیشه در آینده زندگی می کنند.
یک ویژگی مشترک همه زوج های خوشبخت مشترک است
همه ما تلاش می کنیم روابطی واقعاً شاد و سرشار از هماهنگی و عشق داشته باشیم. اما در واقع ، یک چیز مشترک وجود دارد که همه زوج های خوشبخت را به هم پیوند می دهد و این ویژگی - دوستی صمیمانه بین شرکا خودتان فکر کنید. به عنوان مثال ، اگر رابطه جنسی را از رابطه خود حذف کنید ، چه چیزی برای شما باقی می ماند؟ آیا رابطه شما مانند قبل قوی خواهد بود؟ به هر حال ، دوره هایی وجود دارد که به عنوان مثال ، یکی از شرکا بیمار می شود یا مدتی ترک می کند تا در شهر یا حتی کشوری دیگر کار کند.