احترام و اعتماد به دیگری اساس رابطه درمانی است

احترام و اعتماد به دیگری اساس رابطه درمانی است
احترام و اعتماد به دیگری اساس رابطه درمانی است
Anonim

من می خواهم یک واقعیت ساده اما تاثیرگذار را به اشتراک بگذارم.

"گاهی اوقات بیماران با درک این که بیماری در آنها بهترین ویژگی های فردی را نشان نمی دهد ، نمی خواهند در مورد خود صحبت کنند تا زمانی که مطمئن نشوند با گفتن این احترام پزشک را از دست نخواهند داد. به همین دلیل ، رابطه بین بیمار و پزشک تأثیر قابل توجهی بر آنچه بیمار به پزشک می گوید و آنچه او پنهان می کند دارد."

سابقه و هدف: من اخیراً دوازده کتاب در زمینه روانشناسی ، سکسولوژی ، روانپزشکی را در یک کتاب الکترونیکی جمع آوری کرده ام ، در میان آنها یکی را می خوانم که نام و نویسنده آن را حتی نمی دانم ، زیرا کتیبه فقط دارای یک کتاب بود. مجموعه ای از شخصیت ها و در آنجا ، در همان ابتدا ، توصیه هایی در مورد نحوه انجام گفتگو با یک بیمار وجود دارد. اگر در متن نقل قول ذکر شده در بالا ، کلمات بیمار برای شخص ، پزشک برای روان درمانگر و بیماری را برای حقایق یا داده های مربوط به خود جایگزین کنید ، یک حقیقت بسیار ساده و مهم آشکار می شود. اعتماد و احترام متقابل بخش مهمی از روان درمانی است.

چند بار اتفاق افتاده است که من به عنوان یک درمانگر تحت درمان شخصی قرار گرفتم ، که با درمانگر شرمنده و خجالت زده بودم که در مورد خودم چیزی "اشتباه" بگویم ، در گروه های کوچک روان درمانی سعی کردم حقایق را به روش و روش خاصی ارائه کنم … خدا نکند ، همه این مردم ببینند من چه هستم! آنها قطعاً پشت خواهند کرد و برای همیشه از من متنفر خواهند شد. و فقط با گذشت زمان ، هنگامی که درجه اعتماد افزایش یافت ، واکنش ها به دوزهای کوچک حقیقت "وحشتناک" در مورد من شرم آور ، مغرور و بی ارزش نبود ، من توانستم یک کار بسیار ساده و در عین حال سخت ترین کار را انجام دهم - فقط در مورد خودم به دیگری بگو

در گروه ها و در کارهای فردی به عنوان روان درمانگر ، سعی می کنم به هر کلمه ، حتی بی اهمیت ، جزئیات و حقایقی که دیگران با من در میان می گذارند توجه کنم. من تلاش می کنم تا آنجا که ممکن است نسبت به داستانهایی که به من سپرده شده است بی طرف و با علاقه باشم ، زیرا هرگز نمی توانید بفهمید که شخصی وقتی درونی ترین خود را به اشتراک می گذارد ، چه چیزی را به طور قابل اعتماد تجربه می کند ، که برای من در نگاه اول ممکن است ساده و معمولی به نظر برسد. متوجه می شوم که چگونه مردم شگفت زده می شوند وقتی که در آخرین جلسه گروه یا در پایان مشاوره های فردی ، می توانم تفاوت های ظریف را که در اولین جلسات به نظر می رسید یا در یکی از جلسات احساسی مهم برای این شخص به وجود آمد ، به خاطر بیاورم.

احترام به مشتری من ، فردی که روبرو نشسته و درباره خودش صحبت می کند ، یکی از اجزای اساسی و مهم درمان برای من است. نیازی به شایستگی خاصی نیست ، همانطور که در ابتدا به نظر می رسد. این یک منبع عالی و پشتیبانی برای تغییرات شما فراهم می کند.

اگر در روند درمان شخصی متوجه شدید که درمانگر شما را شرمنده می کند ، به خود اجازه می دهد تا مرتباً در مورد شما اظهارات بی احترامی کند ، می خواهد شما را به عنوان شخص دیگری که شایسته احترام است ببیند ، در صورتی که به راحتی درگیر شوید ، چنین روندی می تواند تأثیر کوتاه مدت داشته باشد. احساس "ضعف" … از سوی دیگر ، چنین رابطه ای را نمی توان روان درمانی نامید ؛ رابطه با روانشناس باید بر اساس احترام متقابل ، اعتماد و ارزش مراجعه کننده به عنوان یک فرد باشد. مراقب خود باشید و مراقب خود باشید!

توصیه شده: