2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من جان سالم به در …
از بچگی زیاد می خواندم. همه چیز را می خوانم. از این بابت توسط همه و همه تحسین شدم. البته از والدین شروع می شود و با اقوام ، دوستان و همه با هم پایان می یابد.
همه چیز را می خوانم. من خواندن را بیشتر از روی نیاز یاد گرفتم تا از روی سودمندی. مجبور شدم همه حروف را یاد بگیرم و آنها را بخوانم ، زیرا انگیزه کار جدی است! من همیشه یک انتخاب داشتم: تنها در خانه بمانم یا با خواهر بزرگترم به مهمانی بروم ، خوب یا فقط برای تجارت. اختلاف سنی با خواهرم ، 17 سال. حدس زدن انتخاب من سخت نیست. بنابراین خواندن و نوشتن را آموختم.
از آنجا که از این بابت مورد تمجید قرار گرفتم ، مجبور بودم دائماً بخوانم. و البته اغلب در ازای مسائل مهم.
در حال حاضر ، به عنوان یک بزرگسال ، می فهمم که برای مثال نظافت بسیار خوبی داشتم. گاهی هم از درس و هم از کمک به والدین. به یاد دارم که مادرم با من تماس گرفت تا به او کمک کنم ، و من به او پاسخ دادم: "مامان ، من خواندم!" - این همه! من از کمک معاف هستم! به نظر می رسد ، چه اشکالی دارد؟ کودک می خواند ، یعنی باهوش. اما ، هیچ کس نمی بیند که گاهی اوقات من فقط با باز کردن متن در هر صفحه ، ادامه داستان هیجان انگیز ، چندین بار خوانده ام.
البته من کتابهای جدید و جالب زیادی خوانده ام. اما ، به لطف کتاب ها ، من می دانستم چگونه از اقدامات ناخواسته اجتناب کنم.
اما چرا من این همه هستم … و به این واقعیت که اکنون ، در بزرگسالی ، همه چیز بسیار یکنواخت است و برعکس. به جای خواندن یک کتاب هوشمند ، هر کاری که بخواهم انجام می دهم. برخی از مکانیسم های حفاظت از خواندن گنجانده شده است. و همچنین نوشتن مقالات فردی بین المللی. و ، حتی اگر آن را بخوانم ، هیچ کس آن را تحسین نمی کند … و احتمالاً به همین دلیل است که من واقعاً نمی خواهم بخوانم.
شما باید خود را متقاعد کنید ، خود را متقاعد کنید که این مهم است. و بنابراین ، گام به گام ، به مدت 4 سال ، من خودم را متقاعد می کنم که یک دختر باهوش باشم. و باور کنید این کار آسانی نیست.
در اینجا سعی کنید خودتان را مجبور به انجام کاری کنید !!! من شک دارم که می توانید به راحتی این کار را انجام دهید. یا کودک را مجبور کنید. اینجوری خیلی راحت تره مگه نه؟
در بزرگسالی همه چیز فرق می کند !!
به خاطر آنچه در کودکی ، در بزرگسالی مورد ستایش قرار گرفتیم ، بنابراین هیچ کس نمی ستاید. و برای توجه به آن ، دیگر کافی نیست ، فقط روی صندلی بایستید ، ناخودآگاه قافیه ای بخوانید و برای آن موجی از کف زدن بزنید.
زندگی بزرگسالان متفاوت است!
یک فرد بالغ می تواند به خود انگیزه بدهد. می تواند با خودش مذاکره کند. و او اصلاً نیازی به تعریف و تمجید ندارد. خودش می داند که چیست. او نقاط قوت خود را در مورد خود می داند و نه چندان زیاد. او می داند که برای جلب توجه باید چه کار کند. و برای این ، همانطور که معلوم است ، اصلاً لازم نیست که به مردم توصیه های راست و چپ شود. یک فرد بالغ به دیگران و نظرات دیگران احترام می گذارد ، زیرا می فهمد و فرض می کند که او نیز توسط بزرگسالان احاطه شده است.
همانطور که فرزندان خود را بزرگ می کنید ، به یاد داشته باشید که آنچه شما بیشتر به آن توجه می کنید همان کاری است که فرزندان شما برای شما انجام می دهند. فقط انتقاد می کنید؟ فقط برای دستاوردهای ورزشی خود ستایش می کنید؟ یا شاید شما به کل آن را نادیده بگیرید؟ سپس به شما اطمینان می دهم که کودکان قطعاً راهی برای توجه شما به آنها پیدا خواهند کرد. و این همیشه در مورد رفتار خوب نخواهد بود.
آنچه شما می دهید همان چیزی است که فرزندان شما از شما می خواهند! پول میدی؟ هدایا؟ سپس شکایت نکنید که کودکان شما را فقط برای پول دوست دارند.
آیا فقط کلمات و وعده ها را می دهید؟ پس تعجب نکنید که فرزندان شما به شما دروغ می گویند!
شما پدر و مادر هستید! این شما هستید که می توانید زبان عشق را که با کودکان صحبت می کنید انتخاب کنید. 5 زبان عشق ، برای کمک به شما از G. Chapman.
به یاد داشته باشید که فرزندان شما باید روزی بدون شما زندگی کنند! آیا آنها می توانند بدون عشق شما زنده بمانند؟ کاری کنید که فرزندان شما مجبور نباشند در جایی در کنار مادر ، به عنوان مثال ، در مردان ، بدنبال مادر باشند. یا پدر یک استبداد در همان رئیس.
بزرگسالان و کودکان مستقل پرورش دهید. شما بهتر خواهید شد!
و در مواردی که به نظر می رسد در آستانه هستید ، به یاد داشته باشید که شما تنها چنین والدینی در این زندگی نیستید. و همیشه می توانید از متخصصان کمک بگیرید. و خوشحال می شوم که برای شما مفید باشد!
توصیه شده:
زندگی در میدان مین. یا دل درد زندگی نکرده به چه چیزی منجر می شود
"من یک میدان پوشیده از معادن هستم ، نه می توانی به آنجا بروی ، نه می توانی به اینجا بیایی. قرار نیست به معادن دست بزنم اما من گاهی منفجر می شوم " والنتین گفت ایرینا در 30 سالگی از یک کلمه می ترسد. این حالت را خراب می کند ، تمرکز را مختل می کند و منجر به درگیری می شود.
چه چیزی درست است و چرا باعث می شود که اینقدر بد شود؟ فرسودگی شغلی - در مورد آن چه باید کرد؟
در اینترنت ، بسیاری از موارد به درستی نوشته شده است. نحوه صحیح غذا خوردن ، برنامه روزانه مناسب ، نحوه زندگی ، نفس کشیدن ، راه رفتن ، گوزیدن. چگونه می توان در یک رابطه صحیح قرار گرفت ، با چه کسی باید باشم و با چه کسی نباید باشم. اگر رفتید ، پس رهایش کنید.
شرمنده به خاطر لطافت. به کجا و چه چیزی منجر می شود؟ تهدید چیست؟
چرا این وضعیت عملاً فاجعه بار است و گواه فرایندهای آسیب شناختی بزرگ در روان انسان است؟ بسیاری از مردم ابراز گرما ، لطافت و قدردانی برایشان مشکل است. به ما آموختند که قوی باشیم ، با اراده خود زنده بمانیم ، به نتایج برسیم و نتایج را نشان دهیم ، اما نشان دادن احساس لطافت شرم آور بود.
چه چیزی منجر به وابستگی می شود یا چگونه خود را از دست می دهیم؟
اغلب ما خود را در یک رابطه مخرب می بینیم و نمی توانیم برای مدت طولانی از آن خارج شویم. با برخی افراد ما پر می شویم و احساس می کنیم ارزش خودمان ، هماهنگی ، می خواهیم ایجاد کنیم ، بهتر باشیم و پیشرفت کنیم. اما گاهی اوقات یک زن ناخودآگاه خود را در یک رابطه از دست می دهد - هیچ وضعیتی از رضایت ، شادی ، هماهنگی وجود ندارد.
کنترل زن بر مرد می تواند منجر به چه چیزی شود؟
روابط خانوادگی فرایندی است که نیاز به توجه دارد. الگوهایی که افراد هنگام برقراری ارتباط در خانواده استفاده می کنند متفاوت است. برخی از آنها موفق هستند و در برخی موارد نتیجه کاملاً متفاوت از آنچه انتظار می رفت بود. در جامعه ما این باور قوی شکل گرفته است که کنترل همسر ضروری است.