راه درمانگر: از شکنندگی تا تاب آوری

تصویری: راه درمانگر: از شکنندگی تا تاب آوری

تصویری: راه درمانگر: از شکنندگی تا تاب آوری
تصویری: 20 этаж СУНДУК | Башня ниндзя Империя пазлов Empires puzzles 2024, آوریل
راه درمانگر: از شکنندگی تا تاب آوری
راه درمانگر: از شکنندگی تا تاب آوری
Anonim

در رشد او ، "جوان" ، یعنی مبتدی ، روان درمانگر راه خاصی را طی می کند. من فکر می کنم که دانش آموزان مدارس مختلف تفاوت های ظریف خود را دارند ، tk. جهت و جامعه حرفه ای آثار خاصی بر جای می گذارد. اما نکات اصلی - ابتدا هویت درمانی شکننده ، سپس هویت انعطاف پذیر و پایدار - بدون در نظر گرفتن جهت در اختیار متخصصان است. یعنی درمانگر از شکنندگی هویت به انعطاف پذیری و ثبات آن می رسد.

من توسعه و تقویت هویت حرفه ای را این گونه می بینم ، زیرا:

الف) منطق تعیین عمومی هویت است ؛

ب) آنچه در مورد روند توسعه درمانی از همکاران خوانده و شنیده ام به این ترتیب پیش می رود.

ج) پیشرفت من این گونه بود - از شکنندگی تا انعطاف پذیری و ثبات ، و من هنوز آن را خوب به خاطر دارم.

من در مورد این مسیر به شما می گویم. من فکر می کنم برای کسانی که در مراحل هیجان انگیز کار با اولین مشتریان هستند ، متن من می تواند یک پشتیبانی باشد ، در حالی که بقیه فقط علاقه مند خواهند بود.

در ابتدا ، درمانگر از اینکه درمانگر باشد وحشت دارد. این را می توان با دوره رشد اسکیزوئید-پارانوئید با توجه به ملانی کلاین مقایسه کرد (1). این دوره را خودم به یاد دارم - بله ، ترسناک است. ترسناک است که خودم را به عنوان یک درمانگر معرفی کنم ، اولین اعلانات را بدهم ، به دوستان و آشنایان بگویم که من از مراجعین دعوت می کنم. سپس منتظر پاسخ باشید و در زمانی که اولین مشتری می آید در ناشناخته بمانید. این وحشت بخشی از توسعه مورد انتظار است. اگر به طور منظم تمرین می کنید قابل تحمل تر است - در یک گروه سه نفره ، در یک گروه نظارتی ، به یک درمانگر فشرده بروید. برای کسانی که تحصیلات روانشناختی دارند و به عنوان روانشناس کار می کنند ، در کاری حتی ساده تر ، مهارت تشخیص و مشاوره بسیار حمایتی است.

سپس اولین مشتری می آید و سپس یک دوره هیجان انگیز دیگر آغاز می شود - شرمندگی. شما باید به نحوی با مشتری کار کنید! روشی که کاترینا بای بالوا (2) این دوره را به عنوان آسیب پذیری خودشیفته درمانگر توصیف کرد ، برای من بسیار م speaksثر است. یعنی اولین مراجعه کنندگان درد "سر خودشیفته" (مطابق مفهوم پویای شخصیت) هستند. من دوست دارم یک درمانگر خوب باشم ، اما هنوز چگونگی آن مشخص نیست. در این دوره ، ترس زیادی از تقلب وجود دارد.

علاوه بر همه چیز ، ترس دیگری وجود دارد که مراجعه کننده به مشکل ، به درد درمانگر برسد. سپس می تواند برای درمانگر بسیار مشکل باشد. "این به این دلیل است که یک درمانگر مبتدی در همه جا آسیب می بیند ، هرجا که شما بکشید ، درد می کند" (3). ابتدا از این ایده عصبانی شدم. درمان شخصی وجود دارد ، شما نباید در همه جا مریض شوید ، زیرا بسیاری از موارد قبلاً برای خود تسلط یافته اند. اما اکنون می توانم با این تز موافق باشم. در برابر افزایش ترس و شرمندگی از ابتدای تمرین ، درمانگر جوان می تواند در همه جا "بیمار" شود ، همه موضوعات مراجعه کننده می تواند به مشکلات شخصی پاسخ دهد ، مهم نیست که چقدر قبل از درمان شخصی بوده است. این به این دلیل است که مشورت با مشتریان اولیه سطح عمومی اضطراب را به طور چشمگیری افزایش می دهد. علاوه بر این ، مشتریان ، به عنوان یک قاعده ، در شرایط بحرانی تماس می گیرند ، یعنی افرادی هستند که در اضطراب هستند. و در پس زمینه یک اضطراب زیاد عمومی در این زمینه ، در زمینه ترس طبیعی از کشف تقلب ، ترس از درمانگر بی فایده بودن ، که برای این دوره طبیعی است ، از دست دادن احساس بدن بسیار آسان است ، برای فراموش کردن خود ، ادغام با یک شخصیت نامفهوم و افتادن در اشتیاق. این دوره خوشایندترین دوره برای درمانگر نیست ، اما نمی توان از آن اجتناب کرد. این امر از نظارت پویا بر کار ، خواندن مقاله در مورد کار (چه در مورد کار با مشکلات خاص ، و چه فقط در مورد درمان) و در عین حال کار در شرایط "آموزش" بسیار حمایت می کند.

این دوره شکنندگی دردناک درمانگر است. درمانگر همچنان درمانگر باقی می ماند (مهمترین چیز این است که با مراجعه کننده بمانید (4)) ، تحمل می کند و تجربیات دشواری را حفظ می کند ، در حالی که او زمان بسیار سختی دارد: ترس و شرمندگی زیاد. پس از از دست دادن موقعیت درمانی ، باید آماده شوید ، گاهی اوقات باید مانند صفر از هم دور هم جمع شوید.در این دوره ، یادآوری آنچه قبلاً انجام شده است بسیار عالی است - فلان تجربه ، فلان مهارت ها وجود دارد. و خوب خواهد بود که برای این دوره محیطی جمعی پیدا کنیم ، که در ابتدا حمایتی خواهد بود. پس از همه ، ابتدا باید بدانید کجا هستید و اندازه واقعی شما چقدر است ، تا بعدا رشد کنید. یعنی ابتدا در محدوده توسعه واقعی قرار بگیرید ، سپس به اشباع منطقه توسعه نزدیک بپردازید.

و به تدریج ، از این نقطه شکنندگی موقعیت درمانی ، یک واژگونی رخ می دهد. نقاط مختلفی وجود دارد که می تواند "مسیرهایی" باشد که در طول آنها می توان به سمت یک موقعیت درمانی پایدارتر و در عین حال انعطاف پذیر حرکت کرد.

من چند مورد را بیان می کنم:

اولین نکته کسب تجربه است. آموزش منظم در یک محیط امن به شما امکان می دهد ثبات را بدست آورید. ساده است: اگر درمانگر بیشتر تمرین کند ، مهارت بیشتری کسب می کند. مهارت بیشتر در کار - اگر بدن خود را از دست داده اید راحت تر می توانید به موقعیت درمانی برگردید ، عزت نفس درمانی خود را بازیابی کنید ، تصمیم گیری برای خلاقیت در درمان آسان تر است.

نکته دوم تشخیص احساسات شما به عنوان بخشی از وضعیت میدانی است. یک مشتری ، یک درمانگر و یک موقعیت درمانی وجود دارد. احساساتی که درمانگر دارد بخشی از وضعیت درمان است. شما نمی توانید با آنها بجنگید ("من شرمنده ام که چنین درمانگر ناقصی هستم ، از جلسه مهم چیزی را از دست می دهم - باید خودم را بهبود دهم!") ، اما آنها را به عنوان بخشی از موقعیت در نظر بگیرید: اگر این احساسات در زمینه کار با این مشتری ، آنها در مورد شغل شما چه می گویند؟ اگر درمانگر شرمنده است ، پس این در مورد موضوعاتی که مراجعه کننده با آن آمده است ، در مورد وضعیت مراجعه کننده چه می تواند بگوید؟ و اگر درمانگر می ترسد ، چرا؟ همه اینها چیزهای بسیار جالبی هستند ، زیرا احساسات می توانند کلید الگوهای اجتناب در جلسه باشند.

نکته سوم تشخیص سردرگمی شما به عنوان بخشی از موارد اجتناب ناپذیر است. این کار چیزی جدید و چالش برانگیز خواهد داشت. و از آنجا که زندگی اینگونه عمل می کند: مشخص نیست که در آینده چه اتفاقی می افتد - و زیرا عارضه شناختی و احساسی تدریجی درمانگر وجود دارد. هرچه بیشتر بدانید و قادر باشید ، س questionsالات بیشتری وجود دارد. به نظر من غیرممکن است که به یک درمانگر تبدیل شوم که احساس سردرگمی ، شرمندگی ، شک و تردید نمی کند ، یک درمانگر که به طور کامل درک می کند درمان چیست. درک اینکه درمان چیست ، به نظر من بیشتر یک عمل رویه ای است. این همان چیزی است که شما به صورت دوره ای در مورد آن بازتاب می کنید و دوباره ارزیابی می کنید - درمان من چیست.

نکته چهارم ، حمایت گروهی است. یافتن "دوستان" ، به عنوان مثال ، یک سرپرست مناسب ، یک محیط کالژی به اندازه کافی دوستانه و ارتقاء دهنده (ارتباطات شغلی به صورت عمودی و افقی) ، یک درمانگر خوب به اندازه کافی برای تلاش برای انجام کارگاهها با یکدیگر ، برای حضور در کنفرانس ها (با هم خیلی ترسناک نیست) …

من نمی خواهم در مورد درمان شخصی بنویسم ، این چیزی شبیه به بدیهی است - مفید است.

با تسلط بر این "مسیرها" ، درمانگر دارای اعتماد به نفس و شایستگی بیشتری می شود. اینها بخشهای مهمی از یک موقعیت حرفه ای هستند که منجر به موقعیت حرفه ای انعطاف پذیر و پایدار می شود.

سپس چیزی شبیه به آنچه برای دانش آموزان اتفاق می افتد: بعد از اینکه کار خوبی در زمینه رکورد انجام داد ، او برای شما شروع به کار می کند. به این معنی که هویت درمانی انعطاف پذیر و پایدار در حال ظهور برای توسعه و حفظ عملکرد پایدار عمل می کند.

درمانگر برای مراجعه کنندگان جذاب تر می شود زیرا به نظر می رسد "یک چهره ثابت" است. از طرف شخص روشن می شود که می توانید با تجربیات پیچیده به او مراجعه کنید ، در این صورت می توانید تجربیات پیچیده ای را به او تحویل دهید. درمانگر مقاومت خواهد کرد ، فرو نخواهد ریخت ، انتقام نخواهد گرفت. همانطور که در شعر: "بهتر است سرعت را در بابا کاهش دهید ، بابا نرم است ، او می بخشد" (5). درمانگر ، که بر موقعیت حرفه ای خود تسلط دارد ، در جلسه با مراجعه کننده باقی می ماند ، بدون محو شدن ، بدون از دست دادن حساسیت نسبت به خود ، حضور وی انعطاف پذیرتر است. و برای خود مشتریان در احساسات دشوار آسان تر می شود.به هر حال ، وقتی شما دچار بحران می شوید ، خوب است وقتی کسی را دارید که می توانید سرعت او را کاهش دهید.

به طور خلاصه این مقاله. مسیری که از یک درمانگر شکننده به یک درمانگر با عملکرد مناسب و انعطاف پذیر می رسد ، راهی رایج است که می توان بر آن مسلط شد. داشتن نگرش خوب نسبت به خود و توانایی ایجاد محیط حرفه ای حمایتی و توسعه ای مناسب برای خود بسیار مهم است. همه اینها به تجمع تدریجی تجربه و رشد حرفه ای پایدار کمک می کند ، که منجر به ایجاد تمرین می شود.

چیزی شبیه به فهرست منابع:

1) من این ایده را در سخنرانی ماریا میخایلووا در کنفرانس MGI در رامنسکوی ، 2017 شنیدم.

2) مقاله ای از کاترینا بای بالوا در مورد نظارت از طریق موتورهای جستجو در دسترس است.

3) به نظر من ، در یکی از سخنرانی های الکسی اسمیرنوف در مورد شاتل نظارتی برای درمانگران ، 2016 بود.

4) النا Kaliteevskaya در مورد این در دوره اصلی درمان گشتالت ما صحبت کرد. نقل قول نادرست: "درمانگر فردی است که آخرین نفر با احساسات پیچیده مراجعه کننده در تماس است. افرادی که به آنها اشاره شده است نمی توانند بیان شوند. درمانگر باقی می ماند."

5) گریگوری اوستر "توصیه بد".:)

توصیه شده: