عقل احساسی

تصویری: عقل احساسی

تصویری: عقل احساسی
تصویری: عقل چیستو عاقل کیست؟ 2024, ممکن است
عقل احساسی
عقل احساسی
Anonim

تصور دنیایی که در آن نتوانید بگویید دوستتان ناراحت است یا رئیس شما عصبانی است ، سخت است. به توانایی تشخیص و تفسیر احساسات ، هوش هیجانی یا EQ گفته می شود و این توانایی نقش مهمی در زندگی ایفا می کند.

هوش هیجانی چیست؟

هوش انسانی عبارت است از توانایی آگاهی و ارزیابی کافی از آنچه در حال رخ دادن است ، یادگیری ، نتیجه گیری و بکارگیری مفاهیم انتزاعی در عمل. هوش هیجانی یکسان است ، اما در حوزه روابط ، ارتباطات و تعامل عاطفی است. این توانایی درک ، شناسایی و تفسیر احساسات است - هم خود شما و هم دیگران.

اولین تلاش برای مطالعه احساسات انسانی متعلق به چارلز داروین است که در سال 1870 "در بیان احساسات در انسان و حیوانات" نوشت. مفهوم هوش اجتماعی توسط روانشناس آمریکایی ادوارد ثورندایک در سال 1920 مطرح شد ، که توانایی انسان را برای ایجاد "روابط منطقی" در جامعه تعریف کرد. و بیش از نیم قرن بعد ، در سال 1983 ، روانشناس عصبی آمریکایی هاوارد گاردنر پیشنهاد کرد که فرد دارای هوش چندگانه است ، بین احساسات شخصی و احساسات دیگران تمایز قائل شده و مفاهیم احساسی (آگاهی از احساسات خود) را در زندگی روزمره وارد کرده است. هوش بین فردی (درک کافی از احساسات دیگران). مدل مایر-سالووی نیز شناخته شده است ، که در آن عناصر تشکیل دهنده هوش هیجانی متمایز می شوند. با این حال ، بیشتر اوقات مفهوم "مدل هوش هیجانی" مربوط به دانیل گلمن است که کتاب "هوش هیجانی" را در سال 1995 منتشر کرد.

هوش هیجانی از چه چیزی تشکیل شده است؟

بر اساس مفهوم دانیل گلمن ، هوش هیجانی از پنج عنصر تشکیل شده است:

خودآگاهی توانایی فرد در تشخیص احساسات و احساسات خود ، درک صحیح انگیزه ها و اولویت بندی است. به عنوان مثال ، زمینه خودآگاهی شامل درک اینکه چرا شما به طور کلی به یک رابطه نیاز دارید ، از یک شریک خاص یا احتمالی چه می خواهید ، و مرز بین آنچه برای شما قابل قبول است و آنچه شما هرگز با آن موافقت نمی کنید کجاست.

خودتنظیمی (خود کنترلی)-توانایی فرد در کنترل مظاهر احساسات و رفتار مطابق با موقعیت و ارزشهای شخصی. به عنوان مثال ، با افرادی که انتظارات را برآورده نکرده اند کنار بیایید ، با وجود ناامیدی ها به زندگی خود ادامه دهید ، از کسانی که در ورودی بودند و شب هنگام تلفن دم نمی زنند محافظت نکنید ، حتی اگر واقعاً می خواهید صدای تلفن را بشنوید. صدا

انگیزه توانایی فرد در تعیین اهداف و دستیابی به نتایج است: وزن خود را تا تابستان کاهش دهید ، زبان فرانسه یاد بگیرید یا کتاب بنویسید.

حساسیت اجتماعی (همدلی) توانایی فرد برای همدلی آگاهانه با وضعیت عاطفی دیگران است. و این فقط توانایی بغل کردن و نوازش به موقع روی شانه نیست. این ، اول از همه ، توانایی خواندن حالات عاطفی شریک زندگی و در نظر گرفتن احساسات او در تصمیم گیری است ، عدم آسیب رساندن به افراد آسیب پذیر و حساس با صراحت بیش از حد ، حمایت از نیازمندان به همدردی و گفتن به عزیزان موارد بیشتر: "شما عالی هستید ، می توانید این کار را انجام دهید ، من به شما ایمان دارم."

مدیریت روابط (مهارت های اجتماعی) - توانایی فرد برای ایجاد روابط مولد در جامعه. در آمریکا ، این را خیابان هوشمند می نامند: توانایی برقراری ارتباط با همسایگان ، همکاران ، معلمان ، ارتقاء تصویر مثبت از خود به منظور دستیابی به نتیجه دلخواه - پشتیبانی ، افکار عمومی ، راحتی. بستگی به تحصیلات و وضعیت مالی ندارد.

چگونه هوش هیجانی را توسعه دهیم؟

ممکن است در آزمون های بهره هوشی بسیار باهوش باشید و در عین حال توانایی تعامل م effectivelyثر با دیگران را نداشته باشید ، یعنی دارای EQ پایین باشید. خبر خوب این است که می توان هوش هیجانی را توسعه داد. چی کار باید بکنیم؟

خودآگاهی را توسعه دهید: یاد بگیرید که احساسات خود را برجسته و بپذیرید ، از وضعیت خود در اینجا و اکنون آگاه باشید ، به بدن خود گوش دهید ، بین درونگرا (اظهارات تحمیل شده توسط جامعه) و خواسته های واقعی خود تمایز قائل شوید.

همدلی را تقویت کنید: به طور فعال دیگران را بشنوید و مطالعه کنید ، سعی کنید وضعیت احساسی آنها را "لمس" کنید ، سعی کنید احساسات را با تجلیات خارجی تشخیص دهید. یاد بگیرید که آینه کاری کنید - کلمات یا اقدامات شریک خود را تکرار کنید ، سعی کنید از خود عبور کرده و احساسات او را درک کنید: "من می بینم که شما غمگین هستید. من درک می کنم که شما ناراحت هستید."

احساسات مستقیم را در جهت درست قرار دهید: اطرافتان را با افراد جالب احاطه کنید ، تصورات خود را متنوع کنید ، بخوانید ، تماشا کنید ، بازی کنید ، احساسات مختلف را تجربه کنید و وضعیت خود و واکنش های دیگران را زیر نظر بگیرید.

نقشه ای از احساسات تهیه کنید: لیستی از احساسات را بنویسید (شش مورد اصلی وجود دارد - شادی ، شگفتی ، ترس ، انزجار ، عصبانیت و ناراحتی - و بسیاری از مشتقات) و موقعیت هایی را در زندگی به یاد بیاورید که مشابه آن را تجربه کرده اید. به این فکر کنید که چگونه به نظر می رسید ، چه احساسی داشتید ، چگونه رفتار می کردید. همین کار را برای شریک خود تکرار کنید. تجربیات خود را مقایسه کرده و در مورد آن بحث کنید. به عنوان مثال ، یکی از عصبانیت خود را کنار می کشد ، در حالی که دیگری در تشنگی عمل غرق می شود. احساسات یکسان می تواند واکنش های متفاوتی را برانگیزد. آگاهی از نحوه واکنش شما و همسرتان به محرک های مشترک می تواند سوء تفاهم ها را در زوج به حداقل برساند.

اگر شریک زندگی شما از هوش هیجانی پایینی برخوردار باشد چه؟

ضریب هوشی پایین لزوماً دلیل یک رابطه سرد نیست. عوامل جسمی و روانی زیادی وجود دارد که می تواند فرد را از نظر احساسی غیرقابل دسترس کند: تربیت و مثال والدین ، پیامدهای ضربه های روحی یا سوء استفاده فیزیکی. در برخی موارد ، شما می توانید آن را به تنهایی تشخیص دهید ، و گاهی اوقات بهتر است گره را با کمک یک متخصص باز کنید.

تعیین کنید که چه چیزی در رابطه رضایت بخش نیست. شاید چیزی که شما را آزار می دهد هنجار برای شریک زندگی شما باشد. شخصی به طور طبیعی لمسی نیست (کمی می بوسد و در آغوش می گیرد) ، کلامی نیست (نمی داند چگونه احساسات خود را با کلمات بیان کند) ، احساسی نیست (مهار) یا غیرجنسی است (نیازی به تماس جنسی احساس نمی کند). اگر چیزی ناراحتت کرد به من بگو اگر بیان ادعاهای خود به دلایلی دشوار یا غیرممکن است ، هوش هیجانی خود را نشان دهید و موارد زیر را رعایت کنید:

ارزیابی کنید که در چه مرحله ای از رابطه هستید ، ممکن است برای ابراز احساسات خیلی زود باشد.

ببینید چگونه خانواده شریک ارتباط برقرار می کند. شاید آنها بخل احساسی را تمرین می کنند و ابراز احساسات تشویق نمی شود.

کتاب ، ترجیحات موسیقی و فیلم همسر خود را بررسی کنید. شاید برخی از این موارد چیزی را که اتفاق می افتد روشن کند.

نگاه دقیق تری به رفتار در حوزه صمیمی داشته باشید - شاید تابوها یا مشکلات فیزیولوژیکی وجود داشته باشند که می توانند بر وضعیت احساسی تأثیر بگذارند.

اگر با وجود همه چیز ، شریک زندگی شما از نظر احساسی سرد و غیرقابل دسترسی است و تلاش برای نزدیک شدن به یک دیوار غیرقابل نفوذ برخورد می کند ، به این فکر کنید که آیا بازی ارزش شمع را دارد یا خیر. در واقع ، در یک رابطه ، همه شرکت کنندگان باید راحت و گرم باشند. فقط او خودش می تواند شخصی را تغییر دهد و هر یک از ما مسئول خوشبختی خود هستیم. روی خودت تمرکز کن اگر رابطه شما ناراحت کننده است ، از تغییر نترسید.

گاهی اوقات توانایی کنار گذاشتن کارهای بی معنی و رفتن به ملاقات با چیزهای جدید نیز نشانه رشد هوش هیجانی است.

#روانشناس ویکتوریاکایلین

توصیه شده: