قانون 10 از 64. ترمز را رها کنید

فهرست مطالب:

تصویری: قانون 10 از 64. ترمز را رها کنید

تصویری: قانون 10 از 64. ترمز را رها کنید
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
قانون 10 از 64. ترمز را رها کنید
قانون 10 از 64. ترمز را رها کنید
Anonim

قانون 10. ترمز را رها کنید

اکثر مردم در محدوده آسایش و محدودیت های خود زندگی می کنند ، شامل کلمات "نمی توانم" ، "نمی خواهم" ، "باید - نباید". در عین حال ، آنها می خواهند از مرزها فراتر روند ، اما نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند ، بنابراین همان کار دیروز را ادامه می دهند و بر این اساس ، نتایج تغییر نمی کند. چگونه ترمز را رها کرده ، ترمز دستی را رها کرده و در تمام طول عمر رانندگی کنیم؟

سه راه موثر برای خارج شدن از محدوده راحتی وجود دارد:

  1. خودگویی مثبت (صادقانه ، صریح و عمیق). این مهارت را می توان با روان درمانی آموزش داد

  2. تأیید و تجسم (گزینه بدون تجسم امکان پذیر است). ایجاد تصویری از خود که قبلاً آنچه را که می خواهد داشته و انجام می دهد ، احساس می کند و همان کسی است که می خواهد

  3. تغییر رفتار شما

بنابراین تأیید چیست و تاکتیک ها چگونه کار می کنند؟ این رویکرد واقعاً می تواند به بسیاری از مردم کمک کند بدون اینکه به کمک افراد خارجی متوسل شوند ، از ترمز دستی خارج شوند ، به طور مستقل تنگناهای خود را برطرف کرده ، تصویر واقعی و مورد نظر را تجزیه و تحلیل کنند. این تاکتیک در مواردی مفید است که شخصی می خواهد در زندگی خود پیشرفتی داشته باشد ، اما اصلاً نمی داند چگونه این کار را انجام دهد. یک نقطه A و یک نقطه B وجود دارد ، اما نحوه رفتن به این مسیر مشخص نیست و مهمتر از همه ، مشخص نیست که احساسات همراه با آن چه خواهد بود. چگونه می توان این تصویر جدید را "امتحان" کرد و احساس کرد؟

برای خروج از دایره عادات و شیوه زندگی استاندارد ، ابتدا باید بر تفکر ، صحبت و توصیف واقعیتی که می خواهید ایجاد کنید تمرکز کنید. همه افکار نباید در ذهن شما نگه داشته شوند ، شما باید در مورد آن با صدای بلند صحبت کنید و خواسته خود را بیان کنید ، اما میل درونی باید تا آنجا که ممکن است ملموس شود ، بنابراین کلمات لزوماً در قالب تصاویر واضح پوشیده می شوند. در نهایت ، افکار و ایده ها باید روح و شعور را به طور کامل تسخیر کنند ، دائماً در کانون توجه باشند و تمام وقت آزاد را به خود اختصاص دهند. بنابراین ، به جای جویدن آدامس معمولی از افکار منفی و بیهوده ، باید "آدامس از تصدیق ها یا تجسمات خود" بردارید

این رویکرد کاملاً م effectiveثر تلقی می شود ، به ویژه اگر نیازها به درستی شناسایی شوند. در روانشناسی ، یک قاعده ناگفته وجود دارد - هدف و نیاز ذهنی باید منطبق باشند. اینجاست که تأییدها جهش بزرگی را به پیش می برند

قوانین تأییدیه چیست؟

  1. شروع اجباری با کلمات "من + فعل" (انجام می دهم ، دارم ، دریافت می کنم ، ایجاد می کنم ، لذت می برم ، هستم). این امر بر ناخودآگاه تأثیر زیادی می گذارد

  2. فعل در زمان حال به صورت مثبت استفاده می شود. نکته مهم استفاده از کلید مثبت در هنگام تأیید است. بدون انکار و ذرات "نه" ، "نه" ، "نه" - ضمیر ناخودآگاه ذرات منفی را درک نمی کند و آنها را به اثر مخالف تبدیل می کند. جستجوی جایگزین ضروری است. به عنوان مثال ، به جای "من بیمار نیستم" باید گفت "من سالم هستم" ، "من همیشه احساس خوبی دارم" ، "من شادی ، شادی و سلامتی را منتشر می کنم."

  3. اضافه کردن احساسات (با شادی ، لذت ، عالی ، قوی ، مطمئن ، زرق و برق دار ، خوب ، لذت ، قدردانی ، و غیره). استفاده از چنین کلماتی معنای تأییدها را تحت الشعاع قرار می دهد و به آنها احساسات احساسی بیشتری می بخشد. به عنوان مثال: "من از پنجره خود از منظره دریا لذت می برم!" یک قاعده مهم این است که هر چه تأیید حاوی احساسات بیشتری باشد ، بهتر است

  4. تأیید باید مختص شخص سازنده آن باشد و نه شخص ثالث. به عنوان مثال ، شرایط زیر را در نظر بگیرید. مشتری می خواهد همسرش آپارتمان را بهتر تمیز کند. این عبارت نباید به گونه ای بیان شود "همسرم آپارتمان را به خوبی تمیز می کند". این عبارت نادرست است.تأیید باید برای مشتری باشد ، و بر این اساس ، در مورد او باشد (من صادقانه با همسرم صحبت می کنم و به او توضیح می دهم که این برای من چقدر مهم است). همه احساسات باید از طریق مشتری منتقل شوند - چگونه او احساس می کند ، چه کاری انجام می دهد تا درک شود و غیره

  5. جمله بندی عبارت تا حد امکان کوتاه و مشخص است

  6. افزودن عبارت "یا بهتر" به تأیید - برای از بین بردن محدودیت های داخلی. اغلب اوقات شرایطی پیش می آید که افراد از چیزی بهتر خودداری می کنند فقط به این دلیل که در سطح ناخودآگاه تعداد یا سناریوی خاصی وجود ندارد

می توان به یک مثال عالی از زندگی واقعی با بازیگر معروف فیلم جیم کری ("The Mask" ، "Ace Ventura Zoodetective" و غیره) اشاره کرد. این بازیگر متقاضی است و در فیلم های زیادی بازی کرده است ، اما همیشه اینطور نبود. در جوانی ، او بیکار در شهر می چرخید و با نگاه به مردم ، مدام همان تأیید را برای خود تکرار می کرد: "من واقعاً یک بازیگر فوق العاده فیلم هستم. همه می خواهند با من کار کنند. پیشنهادات بزرگی در انتظار من است ، آنها هنوز به من نرسیده اند! " پیاده روی های روزانه و به ظاهر بی هدف با تکرار همان تأییدیه حفظ شده نتایج قابل توجهی را به همراه داشته است. چنین پیش بینی واقعیت مطلوب به زمان حال همیشه جواب می دهد ، اما به شرطی که شخص چیزی را بسیار بخواهد و با تمام وجود برای هدف خود تلاش کند

به چه نكته مهمي توجه شود؟ همه تصورات منفی از خود نوعی پیشگویی خودشکوفایی هستند. تصویر ناخودآگاه رفتار مربوطه را تشکیل می دهد ، که در نهایت منجر به تأیید ایده منفی می شود. اگر شخصی خود را سخنگوی بدی بداند ، شروع به لغزش می کند و بد صحبت می کند ، در نتیجه ، نظرات منفی و تأیید نظر ثابت شده خود را دریافت می کند. در چنین مواردی ، با تأیید است که می توانید هویت متفاوتی را به دست آورید و به شخصیت خود متفاوت نگاه کنید. همه چیز تا حد ابتدایی ساده است. اگر مدام با خود تکرار کنید "من عالی هستم! من همیشه موفق می شوم ، می توانم آن را اداره کنم! "، در پایان ، چنین فرافکنی به واقعیت تبدیل می شود

می توانید یک مثال پیچیده تر را در نظر بگیرید. اگر دختری تصوری از خود داشته باشد که هیچ کس به او احتیاج ندارد و شایسته رد شدن توسط جوانان است ، او ناخودآگاه همه کارها را انجام می دهد تا بتواند نظر خود را تأیید کند. دو راه برای خروج از این دور باطل وجود دارد - روان درمانی یا تأیید. گزینه دوم بسیار دشوارتر است - ابتدا باید محیط عمیق خود را مشخص کنید

با تأییدها چه می توانید بکنید تا سریعتر به خاطر بسپارند و به طور خودکار در سر شما تولید شوند؟

  1. برای شارژ کردن (برای مثال: "من همیشه عالی می نویسم ، حتی ناشایست است" ، "من آرام ، ملایم ، بسیار ظریف می نویسم ، با صدای بلند در روح من می پیچد")

  2. آن را روی کارت بنویسید و هر روز چندین بار دوباره بخوانید. می توانید کارت ها را در همه جای آپارتمان قرار دهید و حتی آنها را در کیف پول خود قرار دهید

  3. متناوباً ، به جای تأیید ، می توانید تغییر شکل دهید ، یعنی عبارت را مجدداً به س questionالی تبدیل کنید که همیشه بر ناخودآگاه بیشتر تأثیر می گذارد و دیر یا زود پاسخ ها پیدا می شوند. به عنوان مثال ، به جای گفتن "من ماهی 10،000 دلار درآمد دارم" از این س useال استفاده کنید "چگونه می توانم 10،000 دلار در ماه درآمد داشته باشم؟ من چه کار می کنم ، ماهی 10 هزار دلار درآمد دارم؟ " این رویکرد همچنین باعث افزایش شدید ناخودآگاه می شود ، که شروع به کار و تجزیه و تحلیل سوالات می کند. مزیت در این مورد این است که مغز ما در هر زمان از روز به دنبال پاسخ سوالات مطرح شده و بی پاسخ است. و تا زمانی که آنها پیدا نشوند ، فعالیت مغز در این جهت متوقف نمی شود. یک شرط مهم برای انجام تاکتیک ها این است که س questionsالات پرسیده شده باید از نظر احساسی بر فرد تأثیر بگذارد

با این حال ، بهترین راه این است که خود را در آینده تجسم کنید.شخصیت و "من" درونی خود را احساس کنید ، به طور کامل بر احساسات تمرکز کنید (چه احساسی دارید ، آینده ای که در آن فکر می کنید؟ چه چیزی را می بینید ، می شنوید؟ چه بوها و صداهایی در اطراف شما وجود دارد؟). هرچه تصویر روشن تر باشد ، سریعتر شما را به هدف مورد نظر خود نزدیک می کند

برخی از افراد ممکن است در تجسم مشکل داشته باشند ، در این صورت توصیه می شود هر روز حداقل برای یک دقیقه تمرین کنید. در ابتدا ، تجسم آینده شما بسیار دشوار است ، اغلب یک فرد از یک موقعیت خیالی "پرواز می کند". وظیفه اصلی در این رویکرد این نیست که از بیرون ببینیم ، بلکه احساس عمیق تری در موقعیت مورد نظر داریم

توصیه شده: