پیش نویس قانون زندگی - قانون شماره 8 از 64. توزیع کنید

تصویری: پیش نویس قانون زندگی - قانون شماره 8 از 64. توزیع کنید

تصویری: پیش نویس قانون زندگی - قانون شماره 8 از 64. توزیع کنید
تصویری: نحوه دوخت دامن کرکی تور 2024, آوریل
پیش نویس قانون زندگی - قانون شماره 8 از 64. توزیع کنید
پیش نویس قانون زندگی - قانون شماره 8 از 64. توزیع کنید
Anonim

در ادامه پروژه "قوانین زندگی" ، پیشنهاد می کنم قانون 8 از 64 را در نظر بگیرید که به شرح زیر است: "توزیع". من می خواهم به شما یادآوری کنم که اگر این قوانین را در زندگی خود رعایت کنید ، در عرض دو سال ، می توانید زندگی خود را به نصف بهبود دهید. منظور از بهبود چیست؟ درآمد خود را دو برابر کرده و زمان تعطیلات خود را افزایش دهید که این نیز مهم است.

راز موفقیت پایدار در برداشتن اولین قدم است. و راز اولین قدم این است که یک کار بزرگ را به بسیاری از کارهای کوچک تقسیم کرده و گام به گام آنها را انجام دهید. توانایی تجزیه صحیح یک کار بزرگ به کارهای کوچکتر یک مهارت بسیار مفید و مهم است که باید هر روز آموزش داده شود ، با شروع از سوالات ابتدایی و ساده روزمره.

من این کار را می کنم ، اول از همه عصرها وظایف فردا را مشخص می کنم. به عنوان مثال ، نظافت آپارتمان امری بی اهمیت است. من آن را به کارهای کوچکتر تقسیم می کنم ، مانند: شستن ظرف ها ، شستن لباس ها ، آویزان کردن لباس ها ، جمع آوری لباس ها ، جارو کردن فرش و غیره. بعد از اینکه یک برنامه دقیق برای خودم نوشتم ، صبح با درک روشنی از آنچه امروز باید انجام دهم از خواب بیدار می شوم.

بنابراین ، با تکمیل تمام کارهای کوچک ، در نهایت وظیفه اصلی و بزرگ را انجام می دهم. و آنچه مهم است ، به این ترتیب ، در کارهای روزمره ، خانه ، مهارت خود را برای توزیع و تقسیم صحیح وظایف آموزش می دهید.

این روش برای حل مشکل چه فایده ای دارد؟ اگر مثال من را با نظافت ادامه دهیم ، ممکن است کار تمیز کردن کل آپارتمان همیشه امکان پذیر نباشد ، به عنوان مثال ، ممکن است معلوم شود که من قدرت انجام تمام کارها را ندارم ، اما می دانم که این کار را به پایان رسانده ام. ، این و این تجارت. و در این مورد من قبلاً خوب کار می کنم. من امروز نیمی از کار را انجام داده ام - و این خوب است. هنگامی که من فقط یک کار دارم ، اما یک وظیفه عظیم است ، نمی توانم یک تیک روی خودم بگذارم ، آن را به طور کامل تکمیل نکرده ام ، به این معنی که از خودم رضایت ندارم. به نظر می رسد شما تلاش کرده اید ، کار کرده اید ، اما به نظر می رسد این روز به هدر رفته ، بی اثر بوده است. بنابراین ، این یک نکته مثبت دیگر است ، توانایی شکستن صحیح هدف به کارهای کوچکتر.

اما در مورد اهدافی که به تازگی در حال انجام آنها هستید چطور؟ اگر هنوز در این زمینه قوی نیستید ، چگونه می توانید یک کار را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید ، به عنوان مثال ، تصمیم گرفته اید که کسب و کار خود را افتتاح کنید. من می خواهم چندین گزینه را برای نحوه رفتار در این مورد به شما ارائه دهم.

  1. بنابراین ، ابتدا - مشاوره بگیرید. با کسانی که قبلاً این راه را پیموده اند ، مشارکت کرده اند ، کسانی که کاری مشابه آنچه شما قصد انجام آن را دارید انجام داده اند ، مشورت کنید. بپرسید ، بپرسید: با چه مشکلاتی روبرو شدید ، از کجا شروع کردید ، چگونه ادامه دادید ، چگونه به پایان رسیدید و غیره.
  2. گزینه دوم این است که به دنبال کتاب باشید ، به دنبال برخی جزوات باشید ، مقالات را در اینترنت بخوانید. هرگونه اطلاعات چاپ شده که تجربه کسانی را که قبلاً این راه را رفته اند با شما به اشتراک می گذارد. چگونه شروع کردند ، با چه مشکلاتی روبرو شدند ، چه وظایفی برای خود تعیین کردند و غیره.
  3. به نظر من نکته سوم سخت ترین است. اما ، شاید ، برای کسی برعکس باشد. تصور کنید که قبلاً به آنچه که آرزو داشتید رسیده اید. اکنون سعی کنید تصور کنید: چه می خواهید ، چه وظایفی را برای خود تعیین کرده اید. و از این نقطه ، وقتی همه چیز را در اختیار دارید ، به عقب نگاه می کنید و اقدامات خود را مشاهده می کنید: برای رسیدن به این هدف باید چه کار می کردید ، آخرین اقدام چه بود ، آخرین اقدام چه بود ، قبل از آن چه بود و غیره. بنابراین ، می توانید پاسخ ها را در خود بیابید و درک کنید که بعد از آن چه باید بکنید.

مهمترین چیز این است که نگاه کنید ، س askingال کنید ، این س inال را در ذهن داشته باشید ، گاهی اوقات پاسخ بسیار غیر منتظره می آید. تا زمانی که طرح شما واقع بینانه و قابل درک برای اجرای آن نباشد ، آن را رها نکنید.

به تمام س questionsالاتی که در ذهن شما ظاهر می شود ، خود را واضح و قابل فهم پاسخ دهید.چه کار باید انجام بدهید؟ برای کسب چه مهارت یا دانش نیاز دارید؟ چقدر پس انداز یا پس انداز نیاز دارید ، آن را به جایی ببرید؟ اگر آن را به جایی ببرید ، از چه کسی؟ به چه منابع دیگری نیاز دارید: افراد ، ارتباطات ، دانش؟ چه عادات و مهارتهایی را باید در زندگی خود پیاده کنید تا در نهایت به خواسته خود برسید؟

برخی از سوالات ممکن است برای مدت طولانی باز بمانند. به عنوان مثال ، پول را از کجا یا از چه کسی تهیه کنید؟ چقدر باید پس انداز کنید ، آیا راهی وجود دارد که از دیگران به عنوان آخرین راه حل بپرسید؟

در مورد امور مالی ، من می خواهم یک کتاب خوب به نام ثروتمندترین مرد بابل را توصیه کنم. این کتابی است که به شما در تامین امنیت مالی کمک می کند. این یک توصیه بسیار کاربردی و در عین حال ابتدایی ارائه می دهد: هر ماه 10 درصد از سود خود را ذخیره کنید. 10 you شما احساس نمی کنید که آنها چنین هستند ، اما در نهایت ، شما کیسه هوا را سازماندهی کرده اید.

نکته اصلی این است که عجله نکنید ، نباید تقاضا کنید که امروز همه چیز سریع باشد ، یکباره. کم کم ، کم کم ، با گذشت زمان ، همه چیز اتفاق می افتد. همچنین می توانید این س keepال را در ذهن داشته باشید که از چه کسی پول دریافت کنید؟ زیرا ، به عنوان یک قاعده ، دیر یا زود ، زندگی شخصی مناسب را به نمایش می گذارد ، و شما برای یکدیگر مفید خواهید بود.

و دو نکته آخر:

  1. برای خود نقشه های ذهنی بسازید - روی یک ورق کاغذ بزرگ ، هدف اصلی خود را در وسط ، به شکل یک دایره ترسیم کنید. و از آنجا شاخه هایی وجود دارد ، وظایفی که برای رسیدن به این هدف باید انجام شود. حتی ممکن است دایره اصلی توسط حلقه های بیشتری با وظایف احاطه شده باشد ، که حتی وظایف کوچکتر نیز از آنها ناشی خواهد شد. به عنوان مثال ، اگر هدف اصلی "نوشتن کتاب" باشد ، از این هدف اصلی ، فلش ها به کارهای کوچکتر می روند: انتخاب موضوع ، انتخاب جلد ، انتخاب آن ، انتخاب آن و غیره. و کار "انتخاب جلد" منجر به کارهای کوچکتری می شود: یافتن طراح ، مشورت در مورد طرح ، انتخاب چندین طرح و غیره. بنابراین ، نقشه ذهنی خود را ترسیم می کنید ، که اکنون برای مشاهده هر روز باید به دیوار آویزان شود.
  2. در مرحله بعد ، شما باید این وظایف را در روز تجزیه کنید یا اگر وظایف به اندازه کافی پر زحمت هستند ، آنها را در هفته تقسیم کنید. حتماً برای خود تعریف کنید: فلان کار - باید در فلان زمان انجام شود. زیرا با یادگیری نحوه برنامه ریزی زندگی خود ، حمایت فوق العاده ای از زندگی آینده خود و به ویژه در مورد تجارت به عهده خواهید گرفت.

ابتدا سخت ترین کارها را انجام دهید ، زیرا سخت ترین کار را برای شما به پایان می سپارید ، برای مقاومت مقدار زیادی انرژی از شما می گیرد. و سپس وظایف شما که اهمیت اولیه ندارند بدتر می شوند و وظایف دارای اهمیت اولیه ممکن است عموماً ناتمام بمانند. از آنجا که شما به سادگی ممکن است از قدرت کافی برای آخرین و دشوارترین کار برخوردار نباشید ، آنها به مسائل کم اهمیت تری خواهند پرداخت.

درک این نکته نیز ضروری است که برنامه ها باید در عصر برنامه ریزی شوند. زیرا شب هنگام ، هنگام خواب ، مغز ما به طور ناخودآگاه در این باره فکر می کند که چگونه می توان برنامه ریزی شده را در اسرع وقت ، م efficientثر و مفید برای شما انجام داد. و در واقع کار می کند.

توصیه شده: