2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روابط ، به استثنای کمیاب ، شروع و پایان می یابد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد. در برخی موارد ، آنها خسته شده اند و شرکت کنندگان دیگر چیز مهمی دریافت نمی کنند. یا آنها به گونه ای ساخته شده اند که فرد بیش از دریافت خود می دهد ، به تدریج تخلیه می شود و می خواهد جلوی آن را بگیرد. شاید ، ارزشها ، علایق و اهدافی که قبلاً متحد شده و اجازه حرکت با شریکی در یک جهت را داده بودند ، تغییر کرده باشد.
اما ، حتی اگر هر دو به این مرحله نیاز داشته باشند ، معمولاً ، ابتدا کسی در مورد جدایی صحبت می کند. و اکنون او در حال حاضر آغازگر است ، و دوم به طور خودکار به عنوان رها شده تعیین می شود.
در جامعه مرسوم است که از کسانی که رها شده اند حمایت کنند. آنها واقعاً خود را در موقعیت دشواری می بینند. نارضایتی ، سوء تفاهم ، اغلب ناتوانی در توضیح دلایل اینکه چرا طرف مقابل تصمیم به پایان دادن به رابطه گرفته است. ناتوانی ، خشم.
بسیاری از سوالات بی پاسخ می مانند: چرا؟ برای چی؟ من چه غلطی کرده ام؟ آیا من آنقدر ارزشمندم؟ شاید همه اینها از ابتدا تا انتها یک فریب بوده است؟ شخص "رها شده" می تواند رنج ببرد و در خشم عادلانه باشد.
"ترک" در حال گذر از چه چیزی است؟ احساسات او در پشت صحنه باقی می ماند. مرسوم نیست که در مورد آنها صحبت شود. بنابراین ، این افراد تنها هستند ، بدون این که فرصت درک و حمایت از آنها وجود داشته باشد.
"ترک" حق غم و اندوه از دست دادن را ندارد. اینکه دیگر نمی شود در این روابط بود. درباره امیدها و ناامیدی های برآورده نشده. در مورد کینه و عصبانیت خود از شریک زندگی خود. درباره تردیدها در مورد صحت تصمیم و ترس از پشیمانی که ممکن است در آینده به وجود بیاید. و بازگشت همه چیز به عقب و پخش مجدد غیرممکن خواهد بود. احساس گناه و مسئولیت دردی که در اثر ترک شما ایجاد می شود ، سالهاست که شما را آزار می دهد. و شما نیز نمی توانید آن را به اشتراک بگذارید. "خوب ، این شما هستید که رفتید! پس برات مهم نیست! و اگر همه یکسان نیستند ، پس چرا مجبور شدید آنجا را ترک کنید؟"
نسخه سنتی: "رها شده" یک قربانی است ، "رها شده" یک خودخواه بی شرمانه و بی روح است. اما فراموش نکنیم که روابط یک فرایند مشترک است ، محصولی که توسط دو نفر ایجاد شده است. و هر دو مسئول هستند.
مسیری که با هم طی شده اند برای همیشه به عنوان بخشی از زندگی باقی می ماند ، که نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود ، این یک فضای خالی نیست. حتی در موردی که می گویند "احساسات سرد شده اند" ، چیزی باقی می ماند. و هر کس در اینجا درد و تجربیات خود را دارد. هر کس به شیوه خود رنج می برد و باید حق داشته باشد که برای ارزش از دست رفته عزاداری کند.
جدایی یک فرایند پیچیده است. حتی اگر زن و شوهر معنای بیشتری برای ماندن در کنار هم پیدا نکنند ، دلبستگی ایجاد شده در طول مدت زمان با هم بودن باقی می ماند. این اوست که کل روند را بسیار دردناک می کند. مهم نیست که در کدام طرف موانع قرار دارید ، برای همه آسان نخواهد بود.
هنگام پایان رابطه ، مهم است که در مورد ارزش یکدیگر و مسیری که با هم طی کرده اید صحبت کنید. قدردانی و پشیمانی خود را ابراز کنید که این امر مربوط به گذشته است. البته ، قبل از اینکه بتوانید قدردان باشید ، باید مرحله عصبانیت و ناامیدی را پشت سر بگذارید. گلایه ها و نارضایتی های انباشته را بیان کنید. خود و شریک خود را به خاطر اشتباهات و نقص ها ببخشید. و به ایجاد روابط جدید بدون شبح گذشته ادامه دهید.
توصیه شده:
فقط منو رها نکن! ترس از دست دادن شریک زندگی ، ترس از رها شدن. آسیب رها کردن
برخلاف ترس از طرد شدن ، که بر اساس احساس شرمندگی برای نیازهای احساس شده و ویژگی های شخصی است ، ترس از رها شدن بسیار عمیق تر از وحشت ناشی از فراموشی ، عدم است. چگونه بفهمیم فردی این ترس را دارد؟ دلایل وقوع آن چیست؟ باید باهاش چکار کنم؟ به طور کلی ، ریشه های این بیماری را باید در اوایل کودکی ، در سن حداکثر یک سالگی جستجو کرد.
چگونه می توان به یک رابطه پایان یافته پایان داد
نویسنده: کومکوف الکساندر منبع: www.prozhivoe.com اشتباهات خود را تکرار می کنیم. با نظم قابل رشک و حساس ، مسیر پله پله شکست ها را طی می کنیم ، بارها و بارها در چیزهای مختلف از یک چیز غوطه ور می شویم. و ما متعجب می شویم … چرا !!! چرا من اینقدر بدشانس هستم؟ علاوه بر این ، هر مورد بعدی تندتر از مورد قبلی است.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
چگونه می توان به یک رابطه پایان یافته برای همیشه پایان داد؟
وقتی دیگر عشقی نیست به احتمال زیاد ، به امید خداحافظی … و بعد از گذشته اشک نریزید ، برای محکم گرفتنش چگونه گاهی اوقات پایان دادن به رابطه ای که در واقع به پایان رسیده است آسان نیست! چندان آسان نیست. و بسیار حیاتی بیا با هم امتحان کنیم؟ پایان دادن به یک رابطه به این معنی است که آن را به طور کامل در گذشته ترک کنید و برای اولین بار در چند ماه گذشته ، با اطمینان به آینده خود نگاه کنید.
قطع رابطه به معنای پایان رابطه نیست
شما از شخصی جدا شده اید ، از دوستان خود جدا شده اید ، تماس نگیرید و ننویسید ، اما می توانید چندین روز یا حتی سالها با این شخص در سر صحبت کنید. 3 دلیل برای پایان دادن به رابطه شایان ذکر است که بلافاصله روشن شود که منظور من از "جدایی"