2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وقتی چشمان خود را باز می کنید و به دست های خود نگاه می کنید که همه چیز برای بیرون آمدن از اینجا دارد. این انتظار طاقت فرسا مرا تکه تکه می کند. شما در یک اتاق انتظار به دام افتاده اید ، یک اتاق فریب مشکوک ، در اینجا توسط حقیقت محض ترس و نفرت خارج از این اتاق تنگ اما بسیار امن فریب خورده است. این کسی که شما را در اینجا نگه می دارد ، بگذارید او را "مسدود کننده" بنامد ، نه شما را مسدود کرد ، بلکه احساسات شما را مسدود کرد ، آنها را با دستان خود در خود قفل کرد ، همه کارها را تمیز انجام داد و هیچ دلیلی برای شما ایجاد نکرد که به نیات کثیف او شک کنید. او کلید را در دستان شما گذاشت ، که با آن شما خود را در اتاقی از حساسیت عاطفی حبس کرده اید ، از ترس و درد جلوگیری کرده ، شما را از باد حقیقت با ضربات قدرتمند به پایین انداخته و بر پوست ظریف گونه های خود شلاق زده اید ، در هنگام حرکت لباس خود را در بیاورید و در عین حال از شما در برابر تأثیر مسدود کننده محافظت کنید.
مسدود کننده می دانست که شما در را از داخل می بندید ، که قبلاً باز بود و در اصل ، مانع از دست دادن عصبانیت شما نمی شد ، اما شما خودتان این کلید قفل کننده متشکل از احساسات و احساسات را برداشتید و این در را قفل کردید ، درد ، ترس و عصبانیت را در خود نگه دارید ، در گرما و راحتی ظاهری این اتاق کوچک برای دو نفر. او می دانست که شما این کلید را می پذیرید ، تکراری از روح خود او ، که از این پس با رفاه شما مطابقت دارد. او این را فقط به این دلیل که بخشی از شما است می داند و شما را به عنوان خود می شناسد و شما نمی دانید. با نفی احساسات خود ، آنها را مسدود می کنید ، در نتیجه وجود مسدود کننده را انکار می کنید و در نتیجه آن را برای نفوذ خود بر او دست نیافتنی می دانید ، اما او مستقیماً شما را در محدوده کنترل خود - اتاق فریب مشکوک ، هدایت می کند.
به طور متناقض آسان و پوچ است که روی یک مسدود کننده عمل کنید. تمام مشکل این است که او بخشی از شما است و شما حتی از وجود او اطلاع ندارید. این بوکس سایه نیست ، این مبارزه با کسی است که سایه می اندازد. این مبارزه از یک دور که در آن با چرخاندن کلید به یک طرف یا طرف دیگر ، هل دادن درب یا کشیدن آن به سمت شما پیروز می شود ، این همه. برای درک منطق و ماهیت مسدود کننده بسیار ساده است ، فقط باید بفهمید از چه می ترسید و چه چیزی شما را عصبانی می کند. این مسیر مسدود کننده است که بدون ترس از افشا شدن ، آن را دنبال کرد. برعکس ، او می خواهد فاش شود ، او می خواهد از اتاق تنگ و فراری که شما با دستان خود ، خود و او را با خود قفل کرده اید فرار کند. این یک بازی است که در آن مهمترین چیز حل نمی شود ، آنچه در خارج از بازی وجود دارد ، یعنی خود مشکلی که به دلیل آن شما در اتاق انتظار مسدود شده اید و زندگی خود را متوقف کرده اید. جوهر مسدود کننده ذات شما ، ترس ها و درد شما است ، و می توانید با اعمال ضد ترس و ضد درد آنها را مسدود کنید.
شفا دهید ، نه این که ضرب و شتم کنید و بکشید. خود را شفا دهید ، مرکز احساس مسدود شده ، احساسات فلج و ترس وحشتناک خود را درمان کنید. با خود ، پذیرش و گرمی ، شناخت و نگرش صبورانه خود نسبت به بهبودی آهسته را درمان کنید. شما می توانید با انجام ضعیف ترین نقطه انسداد را مسدود کنید - احساسات خود را با ترس خود مسدود کنید. و این واقعاً بسیار ترسناک است. در این فاصله ، کلید را با دست در جیب شلوارتان بچرخانید. آرام می نشینید ، به طور مساوی نفس می کشید. همه چیز منظم است. همه چیز ساکت است.
توصیه شده:
چگونه از مشکوک بودن و فریب دادن خود دست بردارید
هر زنی در زندگی خود حداقل یک بار با این واقعیت روبرو می شود که نظم دادن به چیزها در افکار او دشوار است. یک ایده مشابه ساعتها در سر می چرخد ، ابعاد و رنگهای جدیدی به دست می آورد ، اضطراب یا مالیخولیا را از بین می برد. اما هنوز نتیجه ای حاصل نشده است.
آموزش با کیفیت مشکوک یا: مربیان "کابوس" را متوقف کنید
امروزه بیشتر و بیشتر فریادهای نفرت انگیز به آدرس روانشناسان ، مربیانی که آموزش های گروهی را ارائه می دهند ، چه برای رشد شخصی و چه برای زنان - برای رهایی یا با کودکان ، ریخته می شود. و خوب ، اگر با طنز ، بازیگوش - ضد تبلیغات ، به نظر می رسد ، همچنین یک تبلیغ است.
تایتان های رایج
افراد قوی به آرامی گریه می کنند. حتی بهتر است بگویم که ساکت است. آنها خود را به تنهایی در اتاق می بندند و تنها در آنجا ، در غیاب یک جفت چشم اضافی ، می توانند لحظات ضعف و ناامیدی را تحمل کنند. آنها همچنین بی سر و صدا اشک های خود را پاک می کنند ، چند نفس عمیق می کشند و به کار خود ادامه می دهند.
اعتماد یا مشکوک؟ (یا هملت اسلاوی)
در تمرینات روان درمانی ، اغلب با افرادی کار می کنم که به آنها گفته می شود اعتماد کردن ، گشودن ، ایجاد روابط نزدیک و قابل اعتماد برای آنها دشوار است. چنین مشتریانی در تصمیم گیری های زندگی با مشکلاتی روبرو می شوند ، مدت ها فکر می کنند و وزن می کنند ، همکاری با دیگران برای آنها دشوار است (اگر خیانت کنند؟ و اگر خیانت کنند چه؟) ، این افراد به نظر می رسد "
پدرت با این زمینی خوابیده است. چهره آنها را به خاطر بسپارید
نظریه های زیادی در مورد علل خیانت مردان و سایر اقدامات تجاوزکارانه علیه زنان وجود دارد ، اعم از آسیب شناسی ارگانیک ، ویژگی های شخصیتی ، پایان دادن به ضربه های روانی و روانی جنسی ، مجموعه ادیپوس ، مدونا-فاحشه ، دن کیشوت ، درگیری های روزمره ، بحران های شخصی و غیره.