"من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟

تصویری: "من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟

تصویری: "من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟
تصویری: Я ПРОБУДИЛ ЗАПЕЧАТАННОГО ДЬЯВОЛА / I HAVE AWAKENED THE SEALED DEVIL 2024, مارس
"من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟
"من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟
Anonim

هنگامی که رابطه از طریق یک وقفه غیرمنتظره در ارتباط یکی از طرفین به پایان می رسد - یکی از شرکا ، همانطور که می گویند ، طرف دیگر را "پرت می کند" - "رها شده" ممکن است تمایل داشته باشد شریکی را که رابطه را قطع کرده است بازگرداند. "من عاشق. من نمی توانم بدون او زندگی کنم. او خیلی خوب است. من خیلی به او نیاز دارم. نمی توانم رهایش کنم."

با این حال ، عشق در این مورد همیشه صادق نیست. احساسات وجود دارد ، اما دیگران: درد و عصبانیت. شریک رفت ، اکنون کسی نیست که آنها را ارائه دهد ، اما من می خواهم آنها را بیان کنم. همچنین ممکن است بخواهید غرامت دریافت کنید. "تو مرا آزرده کردی. برگرد و گناه خود را جبران کن."

در این میل به "بازگشت" جزء دیگری نیز وجود دارد. وقتی فردی ناگهان ارتباط خود را قطع می کند ، شریک سابقش از او پیامی دریافت می کند ، "من شما را کنار گذاشتم زیرا شما بد هستید". هرچه ناگهان وقفه رخ می داد ، پیام "شما آنقدر وحشتناک هستید که مجبور شدم از شما فرار کنم" قوی تر بود. و در این تلاش برای بازگشت شریک ، شخصی در تلاش است تا "خوبی" خود را بازگرداند.

"اگر اینگونه رفتار کنی ، من تو را ترک می کنم" ، "تو دختر بدی بودی - من تو را ترک می کنم." این چیزی است که والدین گفتند. شاید آنها نیز "آزرده خاطر" شده باشند و با کودک صحبت نکنند. این در حال حاضر با یک شریک تولید می شود. و این نه تنها در مورد فروپاشی روابط "بزرگسالان" بلکه در مورد این واقعیت است که آنها در دوران کودکی به هم ریخته اند. من می خواهم نه تنها همسرم ، بلکه پدر و مادرم را نیز بازگردانم. تأیید کنید که "من خوب هستم".

پرتاب های تیز چطور؟ یک بزرگسال نمی تواند یک بزرگسال دیگر را "رها" کند ، کلمه "ترک" از دوران کودکی آمده است ، هنگامی که یک بزرگسال می تواند ناگهان کودک را ترک کند ، او را تنها بگذارد. در رابطه بزرگسالان ، در یک نسخه سالم ، رابطه به پایان می رسد ، در یک وضعیت ناسالم ، اما رایج ، وقفه وجود دارد.

تکمیل با احترام متقابل صورت می گیرد. شفاف سازی و بحث در مورد وضعیت ، جستجوی راه حل ها وجود دارد. و جدایی را می توان به عنوان یکی از راه حل ها انتخاب کرد. شرکا به یکدیگر این فرصت را می دهند تا احساسات خود را بیان کنند ، صحبت کنند. هیچ یک از شرکا کلمات یا احساسات ناگفته ای ندارند ، هیچ کینه یا عصبانی پنهانی باقی نمی ماند. هنوز شکرگزاری برای آنچه اتفاق افتاده و غم و اندوه برای آنچه به نتیجه نرسیده باقی می ماند.

شکاف می تواند هم یک طرفه و هم متقابل باشد. این اتفاق ناگهانی و بدون بحث رخ می دهد. "خسته ام ، می روم." "تو فلانی هستی ، از زندگی من برو". این شکاف در پس زمینه احساسات غیرقابل تحمل حاد ایجاد می شود. فرد سعی می کند در اسرع وقت ارتباط خود را متوقف کند و دیگر با شریک سابق خود ارتباط برقرار نکند.

به نظر می رسد این شریک خیلی بد است ، با او آنقدر بد است که باید در اسرع وقت او را ترک کنید. اما به این ترتیب فرد سعی می کند خود را نه از شریک زندگی ، بلکه از احساسات خود جدا کند ، که نمی تواند با آنها کنار بیاید. به همین ترتیب ، والدین زمانی فرزند خود را "رها" کردند ، زیرا نمی توانستند با خود و احساسات خود کنار بیایند.

بنابراین ، اگر شرایط جدایی رخ داده باشد ، به نظر می رسد که شریک "پرتاب کرد" ، و واقعاً می خواهد آن را برگرداند ، منطقی است که به یاد داشته باشید که شریک "ترک" نکرد ، بلکه خود را از آنچه نمی توانست کنار بیاورد جدا کرد.

همچنین منطقی است که رابطه را بدون مشارکت شریک ، برای خود متوقف کنید: "صحبت کنید" ، افکار و احساسات را (و بیش از یک بار) عذاب آور بیان کنید ، اما نه با شریک ، بلکه ، برای مثال ، با یک دوست ، یا نامه ای بنویسید و آن را با صدای بلند برای خودتان بخوانید.

و ارزش خود ، "خوبی" خود را به خود بازگرداند تا به دیگران وابسته نباشد ، به طوری که هیچ کس نمی تواند با قطع رابطه فقط "آن را" از بین ببرد.

ایوانوا النا (سایدا) ویاچسلاوونا

توصیه شده: