درباره عشق به خود ، افکار مشتری

تصویری: درباره عشق به خود ، افکار مشتری

تصویری: درباره عشق به خود ، افکار مشتری
تصویری: ۳۰ عبارت تاکیدی برای افزایش اعتماد به نفس 2024, ممکن است
درباره عشق به خود ، افکار مشتری
درباره عشق به خود ، افکار مشتری
Anonim

با صدای بلند درباره عشق به خود فکر می کند. قطعه ای از مشاوره (با اجازه مشتری).

آیا نمی دانیم چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ من اغلب در مورد این موضوع فکر می کنم و به نظر می رسد که من در دیگران آن گونه که آنها مرا دوست دارند دوست دارم. و من برای آنها تلاش می کنم ، تمام تلاش خود را می کنم ، مراقبت می کنم ، دوست دارم و دوست دارم ، فقط برای این که همیشه این عشق را ببینم.

در طول چند روز ، من از خودم این سال را می پرسیدم که آیا خودم را دوست دارم یا نه؟ آیا می توانم خودم را بدون آنها دوست داشته باشم ، یعنی بدون شوهر ، فرزندان ، دوستان. و سپس س anotherال دیگری مطرح می شود: آیا من واقعاً آنها را دوست دارم؟ چقدر در مورد احساساتم صادق هستم؟ شاید این فقط یک مبادله پیش پا افتاده از لذت ها باشد؟ - من آنها را دوست دارم به طوری که آنها مرا دوست دارند و برعکس.

و علاوه بر این ، شما اغلب در مورد پذیرش می نویسید. من نمی توانم با بسیاری از ویژگی های خود کنار بیایم. از آنها متنفرم. من حتی نمی خواهم آنها را بپذیرم. من آنها را با شمشیر فولادی قطع می کردم. و کاستی های شوهرش! خوب ، چگونه آنها را بپذیرم ، اگر آنها عصبانی شوند ، من از آنها متنفرم؟ آیا نمی تواند کاری با آنها انجام دهد؟

(پس از مکث سکوت)

دارم فکر می کنم. اگر بتوانم خودم را بپذیرم ، آیا کاستی های او نیز مرا ناراحت نمی کند؟ شما در مورد آن نوشتید. اگر نسبت به خودم انعطاف پذیرتر بودم ، ضعف های دیگران را می بخشیدم. و اگر بخواهم قسمتی از خودم را قطع کنم ، آیا می توانید تصور کنید که می خواهم با دیگران چه کنم؟ اگر من نسبت به خودم بی رحم هستم ، فقط می خواهم عزیزانم را تغییر شکل دهم ، چهره درونی آنها را تغییر دهم.

من تازه شروع به درک واقعی همه چیزهایی که در مورد خانواده ام گفته اید و هر آنچه در مورد روابط می نویسید ، کردم. قبلاً به نظر می رسید که کلمات زیبایی هستند ، اما به هیچ وجه توسط روح پذیرفته نمی شد. من قبلاً فکر می کردم: "عاقلانه گفته شده است ، اما مورد من نیست". و اکنون فکر می کنم ، خوب ، این مورد من نیست ، این موارد هر یک از ما است. و این مورد از خود ما شروع می شود. فقط باید به این فکر کرد که عشق من به خودم و عزیزان چیست.

من ناراحتم که در احساساتم اینقدر تجاری هستم. به نظر من ما در جهان تلاش می کنیم کسانی را پیدا کنیم که از طریق آنها خودمان را دوست خواهیم داشت. اما پارادوکس این است که ما هرگز آن را انجام نمی دهیم. ما به افراد وابسته می شویم ، به شرطی که آنها به ما کمک کنند خودمان را دوست داشته باشیم. و بنابراین ما بسیار وابسته به نظر آنها هستیم ، که در مواقعی بسیار خشن است. اما به امید دریافت دوز لطافت ، عشق و مراقبت ، ما در کنار چنین افرادی هستیم. اما من کجای این همه چیز هستم؟ من برای خودم چه کرده ام؟ در تمام این سالها من به دلیل عشق به خودم از درس ها صرف نظر می کردم ، یا پشت سرم سرد می شد و دیگران را مجبور می کردم کاری را که من باید انجام دهم ، انجام دهم. در پایان ، چه چیزی آموخته ام؟ کارهایی را که من موظف به انجام آن هستم به دیگران واگذار کنم …

و آیا می دانید من چه فکر می کنم؟ از شوهرم بسیار متشکرم که انسان خوبی بود. به هر حال ، او می تواند از ناتوانی من در دوست داشتن خود و دستکاری من استفاده کند. و او … احتمالاً ، مانند من ، او نیز خود را از طریق من دوست دارد …

- حالا چطور دوست داری؟

- میخواهم عشق بورزم. و احساس می کنم که می توانم.

افشاگری بسیار جالب با خودم. چنین گفتگوهایی به آزادسازی مقدار زیادی انرژی داخلی کمک می کند و به زندگی چیز جدیدی می بخشد. من می گویم که این آغاز صفحه جدیدی در زندگی است. زندگی درونی یک فرد. در چنین بینش هایی ، شخص قسمت ناشناخته ای از خود را کشف می کند ، حتی به خود نزدیکتر می شود.

توصیه شده: