علل روانی حملات پانیک

فهرست مطالب:

تصویری: علل روانی حملات پانیک

تصویری: علل روانی حملات پانیک
تصویری: علائم حملات پانيك چيست؟ 2024, ممکن است
علل روانی حملات پانیک
علل روانی حملات پانیک
Anonim

آثار زیادی نوشته شده و ترانه های زیادی در مورد حملات وحشت (دیستونی رویشی-عروقی ، سندرم دیانسفالیک (هیپوتالاموس) و غیره) خوانده شده است ، بنابراین من روی تصویر بالینی این رنج نمی پردازم و تجربیات سرد کننده بیماران را شرح نمی دهم.

هدف این مقاله تجزیه و تحلیل علل روانی است که منجر به این وضعیت شده است. من عمداً حملات پانیک را "بیماری" نمی نامم زیرا این چیز دیگری است.

به عنوان یک قاعده ، نباید به افرادی که حملات پانیک را تجربه می کنند حسادت کرد. آنها واقعاً احساس بدی دارند ، اما طبق معاینات آزمایشگاهی و ابزاری ، همه چیز برای آنها طبیعی است ، خوب ، یا تقریباً همه چیز طبیعی است.

به آنها به عنوان تظاهر کننده نگاه می شود ، شرم می کنند و از آنها می خواهند "خودشان را جمع کنند" ، اما فایده ای نداشت. مانند گذشته ، قلب چنان می تپد که گویی آماده پریدن از سینه است ، دست ها سرد می شوند ، مانند یک مرد در حال مرگ ، نفس کافی وجود ندارد ، مرگ با حفره های بدون چشم خود به روح خود نگاه می کند. از طریق عرق سرد روی پوست رنگ پریده ، می توانید نفس یخی او را روی خود احساس کنید …

و تو را باور نمی کنند! آنها معتقدند که شما تظاهر می کنید! هنگامی که همه چیز در تجزیه و تحلیل خوب است ، به این معنی است که "شما در حال گول زدن هستید!"

البته ، می توانید از پزشک بخواهید داروهای ضد افسردگی ، آرامبخش یا تثبیت کننده های رویشی تجویز کند ، اما این مشکل را حل نمی کند. هرگونه روان درمانی فقط برای مدتی تسکین می یابد. علائم کسل کننده خواهد بود ، ترس پنهان می شود ، حالتی از نوع "چه خواهد شد ، چه بندگی - یکسان …" وجود خواهد داشت.

بنابراین ، اگر "پزشکی ناتوان است" ، بیایید سعی کنیم حوزه روان را که هیچ کس ندیده است ، اما همه می دانند که وجود دارد ، بررسی کنیم. به ناخودآگاه.

به نظر من دلایل روانشناختی متعددی وجود دارد که می تواند منجر به حملات وحشت شود.

lTmdHXxXSQ8
lTmdHXxXSQ8

ترس از توجیه نکردن انتظارات دیگران

به خودتان حق اشتباه را ندهید

سندرم فوق العاده

کمال گرایی

معمولاً ، نگرش های زندگی از دوران کودکی در اینجا رایج است ، مانند: "شما باید به گونه ای رفتار کنید که به آن افتخار کنید. شما باید همه کارها را روی "5" انجام دهید ، ترجیحاً با یک امتیاز ، و بهتر - در "6". اگر "4" یا حتی "3" بگیرید ، والدین (پدربزرگ و مادربزرگ) را ناامید خواهید کرد ، باید شرمنده باشید! شما باید مطابق آنچه دیگران از شما انتظار دارند (والدین ، همسر ، روسا ، همکاران ، شرکای تجاری و غیره) ، همه امید به شما بستگی دارد ، هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را انجام دهد ، شما باید ازدواج کنید و نوه های خود را به دنیا بیاورید والدین و غیره."

به عنوان یک قاعده ، شخصی شروع به رانندگی می کند و سعی می کند همه را خوشحال کند و "خوب / خوب" باشد. اما در این مبارزه نابرابر با خودش ، او می بازد. در نتیجه ، به عنوان یک نوع پاسخ به این س whyال که چرا شخصی نتوانسته انتظارات خود را برآورده کند ، یک "پاسخ" ایجاد می شود - حملات وحشت.

این غیر معمول نیست که فردی که با این نگرش ها زندگی را هدایت می کند ، به چیزهای زیادی برسد ، به ارتفاعات باورنکردنی برسد ، اما پس از آن ، به دلیل شرایط توصیف شده ، یک شکست رخ می دهد و موقعیتی شکل می گیرد ، که گفته می شود: "ابتدا ما سلامتی را برای پول درآوردن هزینه می کنیم ، سپس ما برای بازگرداندن سلامتی خود هزینه می کنیم."

مکانیسم روانشناختی دیگری که زمینه ساز حملات پانیک است در اینجا بسیار نزدیک است. - توجیه چرا من یک قهرمان نیستم. معمولاً ، در این مورد ، حملات وحشت نوعی بهانه برای شخص در مورد خود یا دیگران در شرایطی است که اهداف تعیین شده ، شاید حتی سالها پیش ، محقق نشده باشد.

من مدیر کل این هلدینگ نشدم ، هنوز ازدواج نکردم و بچه ای نداشتم ، به هدفم نرسیدم ، اما نه به این دلیل که ترک می کنم ، بلکه به این دلیل که مریض هستم! و حتی چنین چیز ناخوشایندی مانند حملات وحشت! البته ، من خودم را درک می کنم و به آنچه که برنامه ریزی کرده ام می رسم ، اما ابتدا باید سلامتی خود را ارتقا دهم.

توهمات حزبی! در این صورت ، سلامتی شما هرگز بهتر نخواهد شد! یا کمی بهتر خواهد شد - کمی بدتر.

زیرا PA ها فرد را از شرم نجات می دهند.زیرا اگر او سالم است و هیچ چیز مانع از رفتن او به آنچه برنامه ریزی شده است نمی شود ، پس چگونه به همه و قبل از هر چیز به خود توضیح می دهد که چرا هرگز به خواسته خود نرسیده است؟

رویکرد درمان PA باید اساساً متفاوت باشد: اول ، ما نگرش ها ، ارزش ها ، نگرش را نسبت به زندگی تغییر می دهیم ، به خود حق اشتباه می دهیم ، رانندگی را متوقف می کنیم و از همه مهمتر ، خودمان را به عنوان / آنچه است ، می پذیریم. هنگامی که مکانیسم آسیب شناختی خودزنی متوقف شود ، نیاز به بیماری به سادگی از بین می رود و حملات وحشت متوقف می شود. اما این نتیجه کار جدی با یک روان درمانگر است.

NGjTX-cvG6I
NGjTX-cvG6I

احساس گناه / ترس از مجازات. در اینجا نیز قدیمی ترین و مکانیسم های کودکانه روشن می شوند: اگر او مجرم است ، باید مجازات وجود داشته باشد.

به عنوان یک قاعده ، در این مورد ، PA ها در بیماران با احساس مسئولیت ، ترحم و آمادگی برای ایثار ایجاد می شوند.

آنها حتی ممکن است از احساس گناه آگاه نباشند ، زیرا آنقدر دردناک است که نیروهای روانی قدرتمندی برای محافظت از فرد در برابر این درد به راه افتاده اند. تمام تلاش آنها در جهت "خوب" بودن مجدد است ، به طوری که همه از آنها راضی هستند. در این مورد ، احساس گناه "دردناک" است ، تجربه آن بسیار سخت و ناخوشایند است ، و بنابراین چنین افرادی بیش از حد غالباً روی گلوی آهنگ خود قدم می گذارند و تمام وقت ، احساسات ، امور خود را به دیگران واگذار می کنند ، گاهی اوقات حتی به نزدیکترین افراد

چنین بیمارانی ، به سوال من: "آیا اغلب احساس گناه می کنید؟" علایق و غیره. با این حال ، همه این مکانیسم ها ، من تکرار می کنم ، یک هدف دارند: عدم احساس گناه!

اینها افرادی هستند که با سوال من: "برای خودت چه می خواهی؟" برای مدت طولانی "یخ زدن" زیرا از احساس طولانی مدت گناه ، اندام "خواستن" برای خود در آنها آتروفی می کند. وقتی PA ایجاد می شود ، دو مکانیسم روانشناختی در اینجا کار می کند: از آنجا که من گناهکار هستم ، مجازات را تحمل کنید ، یا مرا نزنید ، من قبلاً خودم را با رنج هایی مانند PA مجازات کرده ام!

هدف تاکتیک های روان درمانی ، اول از همه ، خنثی سازی وابستگی اجتماعی ("دیگران در مورد من چه فکر می کنند / چه می گویند؟!") ، احساس گناه ، ترس از دست دادن کنترل ، بازیابی اعتماد اولیه در جهان است.

ecC0t9coGKk
ecC0t9coGKk

منع جنسی. این یک سبک کلاسیک است ، بیشتر در نیمی از زنان جامعه رایج است ، اگرچه مردان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

هنگامی که به دلایل مختلف ، فرد ماهها - سالها بدون رابطه جنسی زندگی می کند ، به نظر می رسد میل "کسل کننده" یا حتی "به طور کلی" ناپدید می شود. اما در واقع ، آن در هیچ جا ناپدید نمی شود ، زیرا جوهر بیولوژیکی یک موجود زنده است. و اگر فردی دیگر درباره آن فکر نکند ، به این معنا نیست که "در پادشاهی دانمارک" همه چیز آرام است. میل جنسی در ناخودآگاه سرکوب می شود ، و سپس ، خود به خود و غیر منتظره ، خود را در قالب حملات وحشت نشان می دهد. درمان دوباره روان درمانی است. جهات اصلی: آگاهی و خنثی سازی بعدی مهارهای جنسی ، ایجاد اعتماد در جنس مخالف ، حذف بلوک های بدن.

من این مقاله را برای گرفتن نان از درمانگران و متخصصان مغز و اعصاب و دیگر همکاران محترم ننوشتم.

هر بیماری ، هر بیماری در فرد به عنوان یک علامت مهم که باید چیزی تغییر کند رخ می دهد. در خود. در زندگی من. در جهان بینی یا محیط شما.

اما اعتراف به خود ، و همچنین انجام آن ، معمولاً بسیار دشوار است! تصور اینکه علائم به دلیل استعداد ارثی ، عدم تعادل در فعالیت سیستم عصبی خودمختار و غیره ایجاد می شود ، آسان تر است.

در اینجا ، من به دکتر می آیم ، پول را می دهم ، دکتر یک قرص جادویی به من می دهد و من سالم خواهم بود! اما من چیزی را در زندگی ام تغییر نخواهم داد.

بله ، علم پزشکی هنوز ثابت نمی ماند و یک قرص جادویی ممکن است پیشرفت کند. اما ، از آنجا که مشکل روانی حل نشده است ، ممکن است بعداً در دیگران ظاهر شود ، ممکن است علائم جدی تری باشد.همانطور که می گویند ، آب یک سوراخ پیدا می کند!

بنابراین ، مهم است که به یاد داشته باشید که "نجات غرق شدگان کار خود غرق شدگان است!"

با حل مشکلات روانی خود ، کار با علت حملات وحشت ، کیفیت زندگی خود را تغییر می دهید و به بهبودی طولانی مدت دست پیدا می کنید!

توصیه شده: