2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تعارض داخلی درگیری ارزشها ، علایق ، آرزوها و نیازهای متضاد یک فرد است. دلایل اصلی درگیری:
- یک فرد نمی تواند تصمیمی بگیرد ، انتخاب یک یا دیگری برای او بسیار دشوار است.
- یک فرد به طور کلی خود و شخصیت خود را به اندازه کافی درک نمی کند ، او ادعاهای خاصی نسبت به خود یا جهان دارد.
- برخی از مخالفت ایده ها و عقاید ؛
- انگیزه های مخالف جهت دار
اغلب ، در همان لحظه ، هریک از ما ممکن است خواسته های متضادی داشته باشیم (برای مثال ، استراحت روی کاناپه یا ملاقات با یک دوست ، کمی بیشتر خوابیدن و خواب کافی ، یا بازدید از مکانهای بسیار جالب). آن وقت است که پیچیدگی انتخاب برای ما بوجود می آید. در این زمینه ، ما می توانیم در مورد درگیری های داخلی بگوییم که این خواسته ما است ، که بر خلاف باورهای ما است. با این حال ، در درک روانشناسان ، تعارض درونی با احساسات چند جهته ارتباط مستقیم دارد. چرا؟ هنگامی که یک باور مانع ما می شود ، ما در مورد یک باور محدود کننده صحبت می کنیم ، و یک درگیری درون فردی همیشه با وضعیت درونی یک فرد همراه است - از یک سو ، من چیزی می خواهم ، و از طرف دیگر ، از خواسته ام می ترسم (ممکن است احساسات چند جهته دیگری وجود داشته باشد - شرم و لذت زیاد ، احساس گناه و بار مسئولیت).
اولین نظریه درگیری های داخلی توسط زیگموند فروید ارائه شد. مطابق جنبه های آن ، هر فرد در حال حاضر به دنبال زندگی بر اساس اصل لذت و ارضای خواسته های خود است. فروید این را "میل به میل جنسی" ، میل به دست آوردن آنچه شما هستید (این شامل نه تنها میل جنسی) است. به عنوان مثال ، شما می خواهید از بستنی لذت ببرید ("آه ، من بستنی می خواهم! من می روم و می خرم!" توسعه رویدادها ، اما از سوی دیگر ممنوعیت های خاصی از جامعه و "تابوهای" خانواده وجود دارد. هر یک از ما تحت تأثیر جامعه ای که در آن زندگی می کند قرار می گیریم - ما را از انجام هر کاری منع می کنند ، قوانین ناگفته ای را که جامعه تحمیل کرده است وضع می کنیم و می خواهم "طبق استانداردها" زندگی کنم ، می خواستم در خیابان فریاد بزنم یا شادی خشن را نشان دهم - شما شما نمی توانید! شما باید یک دختر / پسر شایسته باشید ، نه اینکه احساسات خود را به وضوح بیان کنید. این چیزی بود که والدین ما به ما آموختند ، زیرا چنین واکنشی مانع آنها شد و در اصل مانع جامعه شد. والدین از رفتار ما شرمنده بودند (" پسر خیلی بزرگی است ، اما او در خیابان سوار می شود! این درست نیست! " همچنین به شکل یک تصویر ، که "من" (من) را در وسط نشان می دهد و در کنار آن "آن" ناخودآگاه قرار دارد ، که می خواهد بستنی بخورد یا زودتر به تعطیلات برود ، روی مبل راحتی کند یا عجله کند جایی حتی بالاتر از "من" یا بالاتر از نفس ، که ما از والدین خود و از کل جامعه به ارث برده ایم (شما نمی توانید بدون هشدار به کسی به تعطیلات بروید و بدون نوشتن بیانیه ، نمی توانید سر کار نروید و فقط دروغ بگویید. روی نیمکت ، شما نمی توانید فقط در خیابان فریاد بزنید و اگر فردی را دوست ندارید کتک بزنید).
نظریه بعدی F. Perls (روانپزشک ، روانکاو معروف و بنیانگذار درمان گشتالت) است. مطابق با رویکرد جامع او ، محیط و شخص یک کل واحد هستند و با توجه به اینکه محیط هر ثانیه تغییر می کند ، دیر یا زود فرد باید به این تغییر واکنش نشان داده و خود را با آن وفق دهد. این تعارض در این واقعیت نهفته است که فرد نمی تواند نیاز اصلی خود را تعیین کند و سپس یک سلسله مراتب از ارزشها و نیازها را ترسیم کند (چه چیزی را باید برآورده کرد؟ در چه مرحله ای ارزش تماس با یک فرد را دارد؟ بهتر است از تماس خارج شوید؟ تنها؟).
فردی که قادر به تمایز بین نیازهای خود و ویژگیهای تغییرات محیط خارجی نیست ، در ایجاد هماهنگی درونی با خود ، در حفظ یکپارچگی و وحدت با جهان و "من" داخلی خود ، با مشکلات زیادی روبرو می شود.
هر دو Z. فروید و F. Perls معتقد بودند که دلیل اصلی ظهور شخصیت روان رنجور به عنوان چنین روابطی والدین و فرزندان است. وقتی اجتماعی شدیم ، بسیاری از موارد تحت ممنوعیت ها قرار گرفت.
کورت زادک لوین (روانشناس آلمانی و آمریکایی) سه نوع تعارض اساسی را شناسایی کرد:
دو خواسته (نیاز) چند جهته و مخالف یکدیگر هستند.
دو اقدامی که باید انجام شود ناخوشایند است (آنها به طور قاطع نمی خواهند آنها را انجام دهند ، اما شما باید تصمیم بگیرید - "کوچکتر از دو شر را انتخاب کنید").
تعارض نیازهای دوسویه (هر کدام به همان اندازه جذاب هستند ، اما درک اینکه کدام را انتخاب کنیم غیرممکن است). به عنوان مثال: از یک سو ، یک فرد سیگاری می خواهد سیگار بکشد ، اما از طرف دیگر از خود به خاطر ادامه این کار متنفر است.
توصیه شده:
تضاد درونی شخصیت اسکیزوئید تفاوت با سایر تیپ های شخصیتی
تیم برتون افراد اسکیزوئید اغلب به دلیل نیاز به حفظ فاصله از دیگران ، رفتارهای غیرعادی و غیر عادی در خارج از این جهان عجیب و غریب تلقی می شوند. شخصیت اسکیزوئید شبیه شورشی است که بر خلاف چارچوب و قوانین یک جامعه استاندارد قیام کرد. این تجاوز و اعتراض را می توان با پوشیدن لباس های فانتزی ، پایبندی به خرده فرهنگ های مختلف (گوتیک ، غیررسمی ، هیپی) ، در خلاقیت بیان کرد ، که در مواقعی حتی می تواند افراد عادی معمولی را شوکه کند ، در دوستی با همان افراد غیرمعمول ، رانده شدگان ، م
تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته
نوع هیستریک شخصیت امروزه معمولاً histrionic از لاتین "histrio" نامیده می شود و به نوبه خود از زبان اتروسکی وام گرفته شده است ، مفهوم "بازیگر روی صحنه". بنابراین ، "histrionic" به معنای تئاتری ، فوق احساسی است. اصطلاح "
کودک درونی یا هیولای درونی؟
برقراری ارتباط با فرزند داخلی بسیار مهم تلقی می شود. آنها مقاله ، کتاب می نویسند ، آموزش می دهند و فیلم هایی در این باره می گیرند. مرسوم است که "درونی" را پیدا کرده ، "شفا" داده و او را از هر جهت مورد ستایش قرار دهید. اما آیا واقعا اینقدر ضروری و مفید است؟ کودک داخلی غالباً آسیب دیده ، از دست رفته ، رها شده ، در معرض فقدان درک ، مراقبت و عشق در نظر گرفته می شود.
تضاد درونی جنسیت زنان
اغلب ، من متوجه ناسازگاری زیر با مشتریانم می شوم: از یک سو ، من می خواهم از نظر جنسی جذاب باشم ، به طوری که مردانی که دوستشان دارید به شما توجه کنند. از سوی دیگر ، اگر شروع به نشان دادن جنسیت کنید ، آزار و اذیت بسیار بی رحمانه ای از مردان آغاز می شود ، افرادی که آن را دوست ندارند ، اغلب در آستانه خشونت یا حتی فراتر از این خط:
استراتژی نویسنده برای آشتی دو اصل - "والدین درونی" و "فرزند درونی"
مشکل تعداد زیادی از تحقیقات روانشناسی اغلب موارد زیر است … مشتری: الف) خود را نشان نداد (تحقیق نکرد ، نمی داند) (یعنی "کودک" داخلی) ؛ ب) پلتفرم داخلی "والد" (مقدمه ، نسخه ، نصب) و به روز رسانی (کار نمی کند ، صیقل نمی دهد) و ج) آغاز واقعی را با مجوزها و پیامهای مفید آشتی نداد (یعنی بردارهای مهم معنوی را با هم ترکیب نکرد: