پیامدهای "mobbing" در گروه های کودکان

تصویری: پیامدهای "mobbing" در گروه های کودکان

تصویری: پیامدهای
تصویری: موبینگ چیست: قلدری یک فرد توسط یک گروه 2024, ممکن است
پیامدهای "mobbing" در گروه های کودکان
پیامدهای "mobbing" در گروه های کودکان
Anonim

موبینگ (اوباش - جمعیت) - "قلدری" ، فشار روانی ، فشار ، خشونت اخلاقی و سرکوب توسط گروهی از افراد از هر شخص در یک تیم. به منظور وارد آوردن صدمات عاطفی و گاه جسمی به این شخص.

در هر گروه یا گروهی از افراد ، تعاملات روانشناختی مختلفی وجود دارد ، همدردی-ضد بیماری … فردی می تواند فردی را تحریک کند ، اما همزمان با کسی همدردی کند.

تجلیات mobbing شبیه یک نگرش پرخاشگرانه است که می تواند در جهل ، قلدری احساسی مستقیم یا غیر مستقیم ، تأثیر بدنی منفی …

اعتقاد بر این است که ریشه های mobbing در خانواده است. جایی که فشار اخلاقی طبیعی تلقی می شود و تقریباً همه موضوعات بحث برانگیز از موضع قدرت ، فریاد ، تهدید حل می شود …

یک کودک مانند یک اسفنج انرژی و "بوی" چنین روابطی را جذب می کند. و سپس ، متعاقباً ، او "مهارت" های به دست آمده را در خانواده آینده خود (طبق سناریو) و در روابط اجتماعی به کار می گیرد.

برای کودکی که غرق در ترس ، احساس گناه ، شرم ، تنش درونی بیش از حد و اضطراب ناشی از درگیری در خانواده است ، نمی تواند احساس امنیت کند.

او تقریباً باید مدام از خود دفاع کند … او در باطن بسیار ترسیده است. و از این نظر ، او همیشه برای دفاع از خود آماده است و رفتار خارجی او نشان می دهد که "بهترین شکل دفاع حمله است" …

چنین کودکانی دیگران را "قلدری" می کنند ، با آنها درگیر می شوند - و بنابراین خود را تأیید می کنند ، و گویا جسورتر و دارای اعتماد به نفس بیشتری می شوند. اما در واقعیت ، از بیرون جسورانه تر است و از درون گیج تر …

این پدیده در کجای جامعه خود را نشان می دهد؟

موبینگ ، به عنوان یک پدیده اجتماعی ، تقریباً همیشه وجود دارد. جایی که مردم جمع می شوند و رابطه بین فردی با یکدیگر وجود دارد.

این هنوز در مهد کودک شروع می شود ، هنگامی که معلم ، به عنوان مثال ، نگرش منفی خود را نسبت به یک کودک خاص نشان می دهد. و بر این اساس ، با رضایت او ، فرزندان دیگر همچنان از نگرش او حمایت می کنند …

آنها می توانند او را محکوم کنند ، با او بازی نکنند ، سعی کنند او را به هر طریق ممکن آزرده کنند و او را بد احساس کنند ، آسیب ببینند. و من - "قوی"

بعدها در مدرسه ، این پدیده به شکلی "وحشیانه" ادامه می دهد.

اگر معلم نسبت به جو روانی در کلاس بی تفاوت باشد ، او قبل از هر چیز فقط به یک تصویر زیبا و ایمن بیرونی و نتایج "نمایشی" دانش آموزان علاقه مند است ، در این صورت موبینگ در این مورد بسیار فعال توسعه می یابد. ضربه زدن به وضعیت روحی آن دانشجویانی که زیر ضربات او قرار می گیرند.

به هر حال ، این بزرگسالان معتبر هستند که دستورالعمل های اخلاقی را برای کودکان تعیین می کنند …

در چنین حالتی ، کودک در کلاس درس می تواند از نظر روانی مورد تمسخر ، تحقیر ، توهین ، فاصله گرفتن از وی ، مشارکت در امور مشترک قرار نگیرد و به سادگی با او دوست نباشد … و او را مقصر جلوه دهد …

در این حالت ، کودک از نظر اجتماعی و روانی احساس تنهایی ، تنهایی و طرد می کند …

اگر چنین پدیده ای در کلاس درس اتفاق افتاده است ، باید فوراً و فوراً "درمان" شود ، در حالی که در عین حال روابط سالم ، احترام آمیز و خیرخواهانه بین کودکان ایجاد می شود.

این وظیفه مستقیم معلم است که از نظر احساسی محیطی راحت در کلاس درس حفظ کند. فقط در چنین محیط مساعدی کودکان تمایل به یادگیری و یادگیری چیزهای جدید دارند.

و این ویژگی به طور بالقوه ذاتاً در هر کودکی ذاتی است و شما فقط باید از او حمایت و هدایت کنید … و سپس ، عملاً ، هر کودکی قادر خواهد بود با علاقه و تأثیر مثبت برای او یاد بگیرد.

تأثیر منفی mobbing می تواند بر شخصیت کودک ، عزت نفس و درک خود از او به طور کلی تأثیر منفی بگذارد ، ایمان به خود ، توانایی ها و قابلیت های او را تضعیف کند.

و حتی منجر به یک فروپاشی عصبی و تظاهرات روانی - روانی: خروج از خود ، افسردگی ، بروز رفتارهای اعتیادآور: اشتیاق بیش از حد به رایانه ، بازی … در ظهور رفتارهای مخرب کمک کنید.

موبینگ می تواند افقی یا عمودی باشد. تجاوز افقی زمانی است که اعضای یک تیم / گروه درگیر "قلدری" روانی همکار / هم تمرین کننده خود می شوند.

و عمودی ، هنگامی که رهبر / معلم کسی را که به هر طریقی به او وابسته است تحقیر می کند و از نظر احساسی سرکوب می کند - زیردست / شاگردش.

و سپس مناسب است که جمله حکیمانه را به خاطر بیاوریم: "ماهی از سر می پوسد" ، یعنی ، فضای روانی در تیم تا حد زیادی به فرد برتر بستگی دارد.

دلایل مزایای چنین پدیده ای برای رهبر می تواند متفاوت باشد: از اصل "تقسیم کنید و پیروز شوید" - تا شک و تردید شخصی پیش پا افتاده شخصی. و شهادت به وجود درگیری های داخلی …

از این گذشته ، هدایت به جایی که همه از شما اطاعت کورکورانه می کنند ، یکدیگر را مطلع می کنند و دستورات بدون ابهام شما را آسان تر می کند … تا اینکه بخواهید دلایل روانشناختی تناقضات خاصی را که ناگزیر در مجموعه ها بوجود می آیند - درک کنید ، جایی که مردم توسط برخی متحد می شوند. علت مشترک

دستور دادن آسان تر از مذاکره و انجام گفتگوی سازنده با زیردستان است. گاهی اوقات این تاکتیک مناسب است ، شاید.

اما به طور کلی ، اگر این امر دائماً اتفاق می افتد ، پس از آن "آبسه روانی بیمار" به تدریج در تیم ظاهر می شود ، که در نهایت همه شرکت کنندگان در این روند را آلوده و آلوده می کند. و سپس هیچ کار موثری وجود ندارد - و تیم به تدریج متلاشی می شود …

اما اینها "بازی" های دنیای بزرگسالان است و از آن زمان به بعد همه ما از کودکی آمده ایم ، پس باید ریشه ها را در آنجا جستجو کرد.

در تیمی از کودکان ، ضروری است که ویژگی های شخصی هر کودک را در نظر بگیریم و از نظر روانی شرایط مناسبی را برای رشد و یادگیری کودکان فراهم کنیم.

سپس دانش آموزان نه تنها با میل ، بلکه با کنجکاوی و علاقه به یادگیری چیزهای جدید و یادگیری آنچه واقعاً و عملاً می توانند در زندگی مفید باشند ، می روند.

و بعداً ، با احترام ، گرما و قدردانی ، "سالهای فوق العاده مدرسه" را به خاطر بسپارید …

توصیه شده: