اعتیاد: روان درمانی علت

تصویری: اعتیاد: روان درمانی علت

تصویری: اعتیاد: روان درمانی علت
تصویری: درمان اعتیاد و روان دمانگری دکتر ایرج شمسیان 2024, آوریل
اعتیاد: روان درمانی علت
اعتیاد: روان درمانی علت
Anonim

اعتیاد یکی از شایع ترین مشکلات روانی است. شاید هر فردی در مسیر زندگی با افرادی روبرو شده است که از این اعتیاد رنج می برند. متأسفانه آمار ناامید کننده است. طبق مطالعات جامعه شناختی ، حدود 5 درصد از مردم به الکل یا مواد مخدر اعتیاد دارند. تعداد افرادی که از اعتیاد روانی رنج می برند ، قابل شمارش نیست. اعتیاد به عزیزان آسیب می رساند و در زندگی کامل شخص خود دخالت می کند. با این حال ، ناامید نشوید. با درمان مناسب ، امکان بازگشت به زندگی عادی وجود دارد. برای انجام این کار ، باید مکانیسم تشکیل اعتیاد ، علل آن و مهمتر از همه را درک کنید - به یک متخصص خوب مراجعه کنید و بهبودی را جدی بگیرید. می توان از اعتیاد (اعتیاد) هنگامی صحبت کرد که شخص در واقع نمی تواند و نمی خواهد کار دیگری انجام دهد ، علیرغم این واقعیت که از خود فعالیت نیز احساس ناراحتی می کند. در واقع ، این رفتار "اعتیادآور" یا اختلال در جاذبه نامیده می شود. فرد معتاد در تماس با فرد اعتیاد خود فقط احساس لذت نمی کند: بلکه در خارج از این تماس ، احساس ناراحتی ، نارضایتی می کند. در واقع ، اصل هرگونه اعتیاد خروج (هرچند متزلزل و مخرب) از مشکلات واقعی و مشکلات زندگی است. و اغلب باعث بزرگترین مشکلات در درمان می شود. این تا حدی به این دلیل است که خود معتادان و اغلب درمانگران بر علل مشکل تمرکز نمی کنند ، بلکه بر تظاهرات قابل مشاهده ثانویه آن تمرکز می کنند ، که می تواند به عنوان یک حالت وابسته به هم تعریف شود. و سپس مشکلات "خرابی" و موارد مشابه وجود دارد. اعتیاد (اعتیاد) با سرگرمی تفاوت دارد زیرا هیچ سودی برای رشد شخصی ندارد. این امر به زندگی اجتماعی ، روابط با عزیزان آسیب می رساند و مانع از بروز توانایی های بالقوه آنها می شود. فرد معتاد:

  • روابط اجتماعی خود را از دست می دهد ، با عزیزان درگیر است.
  • اغلب تمام وقت آزاد خود را به یک فعالیت اختصاص می دهد.
  • در شغل و زندگی شخصی شکست می خورد ، زیرا قدرت ترک اعتیاد را ندارد.
  • وجود اعتیاد را انکار می کند ؛
  • اگر جسم غیرقابل دسترسی باشد ، به حالتهای نارسایی یا افسردگی می افتد.

مشکل همه اعتیادها این است که با ترک یک موضوع اعتیاد ، فرد به انواع دیگری از اعتیاد مبتلا می شود. مانند این است که در داستان با مار گورینیچ یک سر را در جای خود خرد می کنید ، سر دیگر رشد می کند ، در درمان اعتیاد نیز همین امر ، با رهایی از یک موضوع اعتیاد ، بیمار یک اعتیاد جدید ایجاد می کند. و تا زمانی که علت شکل گیری رفتارهای اعتیادآور برطرف نشود. در عین حال ، اگر به درستی و عمیقاً ماهیت اعتیاد را درک کنید ، روان درمانی آن می تواند آسان تر و پربارتر باشد. بر اساس نظریه بنیانگذار "تجزیه و تحلیل معاملاتی" E. Berne ، هر شخصیت دارای سه شخصیت فرعی است: والدین (سانسور ، قوانین) ، بزرگسالان (عقل ، منطق ، آگاهی) و کودک (خواسته های ناخودآگاه ، ناخودآگاه ، آرزوها و غیره)). اعتیاد به عنوان چنین چیزی اغلب در افرادی با کودک آشکارا تحت سلطه ظاهر می شود ، که تمام رفتارهای شخصیتی را بر اساس اصل اساسی "اما من آن را می خواهم ، همین است" ایجاد می کند. علاوه بر این ، اغلب زمانی رخ می دهد که چنین شخصیتی-کودک در زندگی خود این یا آن ناراحتی را داشته باشد: ترس ، ناراحتی ، مشکل. کودکان خردسال وقتی احساس بدی دارند یا می ترسند و می خواهند در جایی پنهان شوند ، چه می کنند؟ آنها با سر خود زیر پوشش می خزند یا حتی چشمان خود را می بندند. و آنها تقریباً مطمئن هستند که مخفی شده و از تأثیرات ناخوشایند خارجی محافظت می شوند. این واقعیت که خارج از مرزهای پتو این یک اثر ناخوشایند است ، اگر قبلاً وجود داشته باشد ، دوباره از آنها انتظار می رود - آنها ، به عنوان یک قاعده ، در مورد آن فکر نمی کنند. و وقتی با چنین چیزی روبرو می شوند ، دوباره زیر پوشش می خزند. و غیره بی نهایت.به همین ترتیب ، اعتیاد تقریباً در بسیاری از موارد شکل می گیرد. شخصیتی با کودک درونی غالباً اغلب با کمک نوعی "پتو" که ظاهر می شود از ناراحتی موجود خود پنهان می کند: الکل ، مواد مخدر ، غذای زیاد ، قمار ، "عشق دیوانه وار" … یعنی به محض این که شخصی از چیزی استفاده کرده است و حداقل برای مدتی از ناراحتی خلاص شده است - بلافاصله آن را برای خود خوشایند می داند و بارها و بارها به این روش متوسل می شود. و به محض اینکه این چیز دلپذیر را رها کرد و ناراحتی بیرونی دوباره روی او افتاد (وضعیت تغییر نکرد) - او دوباره به چیزی دست می یابد که زمانی به او "کمک" کرده بود. و در حقیقت ، اصلی ترین مشکل در رهایی از اعتیاد این است که فرد به سادگی نمی تواند تصور کند که چگونه بدون موضوع اعتیاد زندگی خواهد کرد. در غیر این صورت ، در حال حاضر او به سادگی نمی داند چگونه ، و آنچه دشوارتر است - او نمی خواهد درس بخواند. بنابراین ، هنگام کار با اعتیاد ، به مشتری خود کمک می کنم که چگونه از استقلال و آزادی استفاده کند. از جمله - تصمیم گیری خود را با در نظر گرفتن واقعیت های اجتماعی ؛ اهداف خود را با دور زدن فشار مخرب شخص دیگر تعیین کنید. مسئول تصمیمات و اقدامات خود ، اول از همه ، در قبال خود باشد. و به طور خاص ، من به تجزیه و تحلیل وضعیت و تعیین اینکه چگونه مشتری من می تواند این مشکل یا مشکل را با استفاده از روشهای سازنده تر که به سلامت جسمی و روحی او آسیب نمی رساند ، حل کند. به عنوان یک قاعده ، برای تحقق چنین اهدافی ، بسیاری به سادگی فاقد آگاهی هستند: در مورد خود و شخصیت خود (از جمله ناخودآگاه) ، در مورد نسخه های خطی عمومی ، در مورد راه حل های احتمالی برای مشکلات و مشکلات احتمالی و غیره. من می توانم تمام این دانش را در حین کار به مشتری خود ارائه دهم (علاوه بر این ، دانش ماهیت کلی ندارد ، بلکه فردی است ، مستقیماً در مورد او ، در مورد شخصیت و موقعیت او): اگر تمایل به دریافت این دانش داشته باشد. و نه تنها "از شر یک اعتیاد خلاص شوید ، به دیگری مبتلا شوید" ، چیزی را از دست ندهید ، بلکه به دست آورید ، از نظر فکری و احساسی ثروتمندتر شوید ، نه فقیرتر.

توصیه شده: