2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مادرش همیشه خسته و ناراضی است. او فقط برای پسرش زندگی می کند تا او این و آن را داشته باشد ، و مهمتر از همه ، تقریباً مانند مردم. او حتی پدرش را تحمل می کند ، که زندگی او را خراب می کند. پدر یا درآمد ندارد ، یا مشروب می خورد ، یا غایب است. اما برای این او است.
او می گوید: "من می رفتم ، اما آلیوشا به پدر نیاز دارد." "من پدر شما را نجات دادم ، اگر شما نبودید ، من مدتها قبل از او طلاق می گرفتم" - او در نوجوانی می شنود ، زمانی که دیگر شبیه یک پسر بچه اسم حیوان دست اموز به نظر نمی رسد. او بعد از عروسی می گوید: "من تمام زندگی خود را روی پسرم سرمایه گذاری کردم ، و البته ، البته ، من به آن احتیاج ندارم."
مامان تمام عمرش را تحمل کرد ، و همه به خاطر او ، به خاطر خونش ، به خاطر پسرش. او همه چیز را برای خودش انکار کرد ، پسر. او در این جهنم زندگی می کرد ، اما به خاطر آن (برای چه؟) پسر پدر داشت. مادر در تمام زندگی خود رنج می برد ، خوب ، زیرا یک پسر ، یک خانواده ، او یک مادر است - این تمام است.
و حالا مجبور است. فقط مدیون مادرم هستم. او به خاطر او زندگی نداشت. در حال حاضر ، او مطمئناً می داند که او باید این زندگی را داشته باشد.
و برای اولین عطسه به مادرش پرواز می کند ، یخچال دوم می خرد ، اگرچه خانواده خود پوشک کافی ندارند و هر روز بعد از کار برای ملاقات با طوطی مادرش به آنجا می رود ، زیرا کسا حوصله اش سر رفته است ، و وقتی کشا بی حوصله ، مادرش ناراحت می شود ، اما او نمی تواند.
او پسر خوبی است ، فقط عصبانی و خسته است. و همسرش ، زیرک ، هیچ چیز نمی فهمد. او آنقدر به مادرش بدهکار است که قبض ها را می پردازد و می پردازد ، اکنون با پول ، اکنون با زمان ، اکنون با احساس گناه.
و او به هیچ وجه نمی فهمد که پرداخت هزینه ای ندارد. او بسیار بیشتر از اجاره خانه و گزارش زندگی روزانه به مادرش بدهکار است. او زندگی مادرش را مدیون است. به او داد ، مگر نه؟ بهش دادم و اکنون او درخواست غرامت می کند. و به نظر می رسد که این منصفانه است.
اما چه هزینه ای می توانید برای زندگی خود بپردازید؟ خوب ، چه چیزی صادقانه خواهد بود؟ میلیون؟ دو؟ بیلیون؟ سبز یا مال ما ، چوبی؟ من فقط در فکر این هستم که چقدر هزینه دارد که پسرم را از مادرم بازخرید کنم؟ و آیا می دانید من به چه چیزی توجه کردم؟
هرچه مادری در زندگی خود ناراضی تر باشد ، زندگی پسرش گران تر می شود. گاهی اوقات هزینه ها ، یا بهتر بگوییم ، زندگی را افزایش می دهد.
مادر زندگی را مادام العمر می خواهد: من زندگی خودم را نداشتم ، بنابراین شما زندگی خود را به من می دهید. و پسران پس می دهند. به طرق مختلف - کسی که پول دارد و با همسرش دعوا می کند ، و کسی زندگی آنها را در توالت با مشروب و مواد مخدر سرازیر می کند ، گویی زندگی را به عقب برمی گرداند. زیرا در انجیر چنین زندگی غیر ضروری است ، که به هر حال متعلق به شما نیست.
و من تعجب می کنم که چرا مدرسه بدیهیات را توضیح نمی دهد؟
1. زندگی یک هدیه است. نه معامله ، نه لطف ، نه قرارداد فروش. و اگر ارائه شد ، پس هیچ کس و هیچ چیز را به خاطر آن مدیون نیستید.
2. زندگی قیمت ندارد. او بی ارزش است مهم نیست که چگونه سعی می کنید بازپرداخت کنید ، باز هم بدهکار هستید. اما آیا به یاد داریم که این یک هدیه است؟ بنابراین مناقصه را متوقف کنید. کار نمی کند؟ سپس فوراً به فرزند خود صورتحساب بدهید.
3. مادر مقدس است ، البته. اما مادر ، او در واقع به منظور این است که پسرش را به عنوان مردی شاد ، و نه خسته ، مضطرب و مضطرب تربیت کند. مادران ، مانند پدران ، به فرزندان می آموزند که به طور مستقل زندگی کنند و ترجیحاً خوشبختانه زندگی کنند. این وظیفه والدین آنهاست.
توصیه شده:
اگر همه چیز در ذهن شماست ، چگونه به آنجا رسیده است؟
فروشندگان خوشبختی هرگز تمام نمی شوند. کسانی که تمایل دارند شادی را خریداری کنند - عمده فروشی ، خرده فروشی ، در بسته بندی های کوچک. تجارت توهم یک تجارت سودآور است. نکته اصلی این است که به مدت طولانی در یک مکان نمانید و چیز جدیدی ارائه نکنید. با تعجب متوجه می شوم که آخرین روند برای مدت طولانی به تأخیر افتاده است.
چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط
اغلب ، مشتریان با سردرگمی ، خستگی ناشی از روابطی که دیگر شادی را به همراه ندارند ، وارد می شوند. به سختی می توان آن زمان را به یاد آورد که نمی خواستید از هم جدا شوید ، با یکدیگر سبک ، شاد و دلپذیر بود. چرا شادی ترک می کند؟ دلایل زیادی برای این وجود دارد ، من در مورد مهمترین آنها - از دست دادن صمیمیت به شما می گویم .
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
چرا در خانواده هایی که همه چیز خوب است ، بعضی چیزها با کودکان خوب نیست
یک یادداشت کوچک در مورد این موضوع ، زیرا اغلب اخیراً خانواده های دوستانه و شاد ارتباط برقرار کرده اند ، و البته ، از یک سو ، خوشحال است که چنین خانواده هایی وجود دارند ، اما به دلایلی اتفاقی در حال رخ دادن با کودکان در این خانواده ها ، اما نه به عنوان مثال ، کودکان به طور خشونت آمیز بین خود دعوا می کنند ، یا کودکان علائم درازمدت معمولی ندارند - لکنت زبان ، شب ادراری ، عصبانیت ، وزن زیاد و غیره.
چگونه می توان زنده ماند وقتی همه چیز در یک رابطه دشوار است
به هر حال ، مردم بسیار عجیب هستند. حتی با بزرگ شدن ، به زندگی با توهم ادامه می دهیم و تفکر جادویی داریم. مخصوصاً زنان. مخصوصا در عشق. عاشق مخصوصا. چه شکلی است؟ در تمایل به سرزنش خودمان برای همه چیز ، تمایل به کنترل رابطه و اعتقاد داریم که ما یک هدیه شگفت انگیز برای دانستن نحوه "