چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط

تصویری: چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط
تصویری: چگونه انرژی منفی‌ را از خانه خود دور کنیم؟ 💚 2024, آوریل
چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط
چگونه می توان رابطه را نجات داد وقتی همه چیز خوب است. سرد شدن در روابط
Anonim

اغلب ، مشتریان با سردرگمی ، خستگی ناشی از روابطی که دیگر شادی را به همراه ندارند ، وارد می شوند. به سختی می توان آن زمان را به یاد آورد که نمی خواستید از هم جدا شوید ، با یکدیگر سبک ، شاد و دلپذیر بود. چرا شادی ترک می کند؟ دلایل زیادی برای این وجود دارد ، من در مورد مهمترین آنها - از دست دادن صمیمیت به شما می گویم

چه چیزی مانع صمیمیت می شود؟

شرمنده. من می خواهم به هم نزدیک شوم ، دوست بدارم و دوست داشته شوم ، اما ترسناک است که آنها ببینند شما واقعاً چه هستید. و یک بار شما در خانواده خود طرد و دوست نداشتید. و شما قطعاً متوجه شدید که چیزهایی به خودی خود وجود دارند که باید پنهان شوند و به هیچ کس نشان داده نشوند. اما هرچه رابطه طولانی تر باشد ، مقابله با این استرس دشوارتر می شود و خود بودن سخت تر است.

گناه من می خواهم یک فاصله راحت با معشوقم داشته باشم ، اما ترسناک است که با بی توجهی ، رد شدن و برآورده نشدن انتظارات توهین کنم. هنگامی که در خانواده بودید ، والدین (یا مادر) به خود اجازه دادند که خواسته های شما ، نیاز شما به قلمرو شما را نادیده بگیرند و بسته به آنها ، دفاع از خود بسیار دشوار بود. به این ترتیب نیاز در محدوده آن با ترس از توهین و از دست دادن یک شخص مهم همراه بود.

غرور. شما می خواهید در یک رابطه احساس شرم و گناه نکنید و کنترل بر اطرافیان شما به یک راه حل مناسب تبدیل می شود. با کنترل می توانید احساس برتری کنید ، غیرقابل نفوذ باشید ، قوی باشید و نترسید.

این احساسات و بسیاری دیگر برای هر یک از ما اتفاق می افتد ، اما وقتی تقریباً هیچ چیز به غیر از آنها وجود نداشته باشد ، صمیمیت و شادی وجود ندارد.

چه باید کرد؟

پیش شرط احیا یا نجات رابطه این است که متوجه شوید چه کسی در این نزدیکی است. گاهی اوقات شجاعت زیادی لازم است تا عقب بروید ، کنترل و دستگیری را متوقف کنید ، زره خود را بردارید و به بیرون نگاه کنید. به خودتان اجازه دهید از تفاوت هایی که در دیگری وجود دارد شگفت زده شوید و صادقانه خود را از این واقعیت که در چشم دیگران منعکس شده اید ، در این واقعیت که شما را می بینند شرمنده کنید. کار آسانی نیست.

من درد ، ترس و ناراحتی را به یاد می آورم که در ملاقات با یک مشتری که زندگی ایده آل خود را ایجاد کرده بود ، تجربه کردم ، اما دیگر نتوانستم جایی برای خود در آن پیدا کنم. حالا او می خواست خانه بزرگ ، شوهر ، فرزندانش را ترک کند و برود. او سالها بود که می توانست آسیب پذیری خود ، ترس های دوران کودکی خود را پنهان کند ، احساسات و تخیلات خود را از عزیزان پنهان کند ، زیرا می ترسید که او این گونه باقی بماند.

و اکنون ازدواج وجود دارد ، اما زندگی در درون خود و روابط وجود ندارد. احیای آن دردناک و دشوار بود. ملاقات مجدد با شوهرم ترسناک و خطرناک بود. اما ازدواج در برابر این سختی ها مقاومت کرد و جایزه لحظات ملاقات و شادی بود ، احساس ضربان خون در رگ ها و خواسته های جدید به جای انگیزه ای ناامیدکننده برای از بین بردن زندگی خفقان آور.

اغلب تشخیص دلایل خود دشوار است. برای اینکه خود را ببینید ، به شخص دیگری یا حتی بهتر از آن نیاز دارید که بتواند آنچه را که او متوجه شده است بگوید. البته ، شما می توانید این کار را خودتان انجام دهید ، حتی نمی توانید هیچ کاری انجام دهید ، اما پس از آن رابطه ای که می تواند خوشحال کننده باشد ، همچنان باعث ایجاد درد و ناراحتی یا فروپاشی می شود …

توصیه شده: