2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بنابراین چه چیزی می تواند در پشت بیزاری از مردم پنهان شود؟
بیایید ابتدا تعریف "نفرت" را درک کنیم تا همه بتوانند همه چیز را درک کنند. این احساس در درک و تجربه کاملاً پیچیده است و تعریف در فرهنگ لغت توضیحی اوژگوف کاملاً ساده و قابل درک است:
بیزاری - احساس بسیار ناخوشایند ناشی از چیزی.
بیایید آن را به ترتیب مشخص کنیم.
فقط یک فرد ناخوشایند و / یا زشت
افراد زیبایی از نظر داخلی و خارجی وجود دارند ، معمولاً خود آنها را جذب می کند و از بین می برد ، بسیاری از مطالعات این را بارها ثابت کرده اند. ما نوع خاصی را انتخاب نخواهیم کرد ، بگذارید هر شخصی باشد که شما او را زیبا می دانید. علاوه بر این ، همیشه لازم نیست که داده های طبیعی خیره کننده داشته باشید ، اما فقط یک لبخند کافی است تا تصویر شما را دلپذیر ، نرم و در نتیجه جذاب تر کند.
اما حتی در این طبقه بندی ، احساس مخالف نفرت و انزجار ممکن است در مواردی ایجاد شود که زیبایی یا فقط نمایشی است ، "بدون روح" و در مواردی که همزمان ما را جذب و دفع می کند. چنین احساسی می تواند ناشی از این واقعیت باشد که فرد احساس می کند جذاب نیست و در حضور افراد زیبا بسیار گم شده است.
حسادت صادقانه ، اعم از آگاه و ناخودآگاه ، نقش مهمی در درک افراد جذاب و ایجاد روابط با آنها دارد. برخی سعی می کنند با آنها دوست شوند ، برخی دیگر اجتناب می کنند. اما مهمترین چیز برای یک رابطه از بین می رود - صداقت و صراحت ، زیرا یک شخص نه به خاطر چیزی ، بلکه علیرغم آن دوست دارد.
بر این اساس ، همیشه نمی توان با ظاهر درک کرد که شخص در درون خود چه چیزی دارد. به یاد داشته باشید ، در هر صورت ، درک زیبایی ذهنی است ، هر کدام جذابیت خاص خود را دارند.
"وزغ" از هر رابطه یا خاطره ای
یک بار در زندگی شما وضعیت ناخوشایندی در مورد فردی وجود داشت و هر بار که فردی مشابه او را می بینید احساس ناخوشایندی دارید. تیپ شخصیتی واقعاً می تواند مشخصه افرادی باشد که دارای خط رفتاری خاصی هستند ، اما همانطور که می دانید ، در هر قاعده ای استثنائاتی وجود دارد و در هر شخصی جنبه های زیادی وجود دارد که ممکن است قبلاً ندیده باشید.
"جامب" که پذیرفتن آن غیرممکن است
هرکسی ارزش های زندگی خود را دارد و به طور اتفاقی اتفاق می افتد که چیزی در زندگی دیگران آنقدر با دلایلی که برای شما مهم است مغایرت دارد و ارتباط را بسیار مشکل می کند. اول از همه ، در مقابل شما شخصی است که با شما یکسان است. هرکسی داستان خود را دارد و هرکسی حق زندگی شخصی خود را دارد. اگر این شخص به شخص شما و عزیزان شما بدی نکرده است ، او هیچ گناهی ندارد. او حق دارد هر طور که صلاح می داند زندگی کند و همچنین هزینه اعمال خود را نیز خودش می پردازد.
"خائن" که راه ها با او جدا شد
این دیگر فقط یک "جابجایی" نیست ، به این معنی است که در رابطه با شما یک عمل خاص انجام شده است که رفاه احساسی ، جسمی یا مادی شما را نقض کرده است. در واقع ، با دیدن این شخص ، احساس تنفر می تواند ایجاد شود. نکته اصلی این است که این امر در زندگی شما دخالت نمی کند. بهتر است رابطه با "خائن" کاملاً روشن شود و بدون توهین و سرزنش پیش بروید.
شخص بیش از حد می داند ، و شما هرگز او را دوست نداشتید
بعید است که حضور جاسوسی که بدون رضایت شما وارد فضای شخصی شما می شود ، مورد علاقه شخص خاصی قرار گیرد. اینها ممکن است افرادی باشند که دوست دارند در "لباسشویی کثیف" دیگران غرق شوند تا زندگی خود را نداشته باشند. یا کسانی که به دلیل شرایط خاص زندگی ، مجبورید شخصاً یا از طریق یک حلقه مشترک از آشنایان با آنها ارتباط برقرار کنید.
!!! یک مرد بیش از حد می داند ، و شما یک بار واقعاً او را دوست داشتید
به نظر من این یک تجربه بسیار مهم و فوق العاده دشوار است.در ابتدا شما آن شخص را بسیار دوست داشتید ، با شما صمیمی بود و با او خوشایند بودید ، اما لحظه ای فرا رسید که دیگر تمایلی به برقراری ارتباط نداشتید و شخص در قلب و ذهن شما احساسات متضادی را برمی انگیزد. مشکل اغلب این است که او بیش از حد می داند!
اما اغلب مردم این را پس از سالها زندگی یا دوره روان درمانی فشرده متوجه می شوند. سپس برقراری ارتباط و روابط با چنین شخصی تقریباً غیرممکن است. و حتی اگر ارتباط و تلاش برای ایجاد روابط وجود داشته باشد ، اغلب آنها ناگهان متوقف می شوند. چنین ارتباطی بیشتر برای رابطه بین زن و مرد معمول است ، اما نه در اکثریت مطلق.
در واقع ، این یک نشانه قوی است که ما با یک فرد گرم ، راحت ، دلپذیر ، احساسات ملایم ، شاید حتی عاشقانه داریم ، اما این شخص بیش از حد نزدیک شده است. آنقدر نزدیک و صریح که نمی توان از آن جلوتر رفت. دیگری نمی تواند در این مجاورت باشد ، برای او غیر قابل تحمل است! اینجاست که غالباً وقفه ای رخ می دهد. اما در این مکان ممکن است عشق وجود داشته باشد!
عزیزان ، یک شخص حق دارد احساسات متفاوتی را تجربه کند ، زیرا او زنده و واقعی است. حتی اگر در یک مقطع زمانی با یک دوست داشتنی انزجار غیرقابل تحمل شود ، این بدان معنا نیست که شما باید فرار کنید. گاهی اوقات برای دیدن طرف دیگر باید کمی دور شوید و کمی او را تماشا کنید.
عشق به همه داده نمی شود و نه همیشه ، مراقب آن باشید ، آن را از دست ندهید!
توصیه شده:
واقعاً خانه شما از چه چیزی تشکیل شده است ، یا آنچه را از خود پنهان می کنید
تصویری را تصور کنید. خانه. خانه خصوصی دو طبقه. در ظاهر ، بسیار نماینده است ، دکوراسیون خوب است ، پنجره های یورو ، حتی یک باغ در حیاط چیده شده است. می رویم داخل. بازسازی یورو ، مبلمان گران و راحت است. اما به نوعی ناراحت کننده است. اجازه دهید نگاهی دقیق تر بیندازیم:
ترس های دوران کودکی واقعاً چه چیزی پشت هیولاها زیر تخت پنهان شده است؟
در حال حاضر من اغلب درخواست مشاوره در مورد ترس کودکان ، به ویژه مانند ترس از تاریکی ، هیولا ، ارواح و غیره را دارم. به طور معمول ، این ترس ها در هر کودک بالای 4 - 4 سال ظاهر می شود. در این سن ، کودکان شروع به حدس زدن می کنند که همه چیز ابدی نیست ، مردم می میرند ، ممکن است اتفاقی برای والدین آنها بیفتد.
روانشناسی احساسات: چه چیزی در پشت احساسات ما پنهان است؟
سلام دوستان! بیایید در مورد احساسات و احساسات صحبت کنیم. به تصویر نگاه کنید: چه حسی روی آن می بینید؟ در کارم ، اغلب با واژه هایی مانند "عصبانیت" ، "خستگی" ، "خستگی" ، "تنبلی" و سایر عبارات مشابه ، به احساسات متفاوت قوی برخورد می کنم.
چه چیزی در پشت کلمه "خوب انجام شده" پنهان شده است؟
وقتی کودک را به خاطر چیزی تعریف می کنیم و به او می گوییم "تو عالی هستی!" ، پس در این مورد ما در مورد "ستایش مشروط" صحبت می کنیم. اجازه دهید نگاهی دقیق تر به این مفهوم بیندازیم. فرض کنید که کودکی را به خاطر گذاشتن اسباب بازی در اتاقش یا خوردن همه چیز در شام تحسین می کنید.
مردم و انرژی. چگونه اولین مورد مربوط به دوم است و چه چیزی به چه چیزی بستگی دارد
خستگی چه می تواند باشد و چرا گاهی از ارتباط خسته می شویم و گاهی شارژ می شویم. اگر خسته هستید ، یا سخت کار کرده اید یا خیلی عقب افتاده اید. " به یاد دارم آن لحظه با سر چدنی نشسته بودم ، که به نظر می رسید با قاشق کتک خورده بود ، و نمی توانستم بفهمم که چرا بعد از سه ساعت درمان گروهی احساس می کنم بعد از سه روز دستمال زدن.