آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟

تصویری: آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟

تصویری: آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟
تصویری: ۱۸ واقعیت باورنکردنی درباره جنگ جهانی دوم که دیدگاه شما را نسبت به آن تغییر خواهد داد! 2024, آوریل
آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟
آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟
Anonim

اخیراً ، من سعی کردم یک چیز بسیار ساده را برای یک مرد جوان توضیح دهم که مردم نمی خواهند آن را بپذیرند ، اگرچه این تشخیص زندگی آنها را تا حد زیادی تسهیل می کند و می تواند موارد زیادی را در آن تصحیح کند.

یک بار سرگئی ، (بیایید با این مرد تماس بگیریم) ، در مورد "دوست" خود ، که با او در اینترنت مکاتبه کرد ، به من گفت ، این شخص احساس سرکوب ، افسردگی و طعنه آمیز را منتشر می کند. و نظر شما چیست ، سرگی ، - پرسیدم - واقعاً این همه را در کجا احساس می کنید و تجربه می کنید؟ س understoodال قابل درک نبود … دوباره پرسیدم و توضیح دادم: چگونه می توانید طرف دیگر را احساس کنید و کجا (در حالی که انگشت خود را به سر خود نشانه می برید)؟ من به تفصیل شرح نخواهم داد که چگونه این اندیشه در آن لحظه در چهرim دردناک شوک ، سردرگمی ، بی اعتمادی و خشم منعکس شد که چهره او را در هم پیچید. سریوزا فقط مطمئن بود که همه این احساسات از شخص دیگری سرچشمه می گیرد و ربطی به او ندارد. او حتی نمی تواند اعتراف کند که این احساسات او بود ، که این او بود که این احساسات را تجربه می کرد و "در سر او" بود. علاوه بر این ، او می بیند ، می شنود ، این جهان را فقط از طریق خود احساس می کند - از طریق خواسته های خود با توجه به میزان رضایت آنها (کامل ، تحقق). به گونه ای دیگر ، هنوز هم می توان آن را این گونه بیان کرد: هرکس واقعیت را درک می کند ، یعنی افراد دیگر ، از طریق منشور حالات خود.

فکر می کنید این جهان را بیرون از جمجمه خود می بینید؟ آیا فکر می کنید احساسات خاصی از دیگران سرچشمه می گیرد؟ من اغلب از افراد بیش از حد کافی و کاملاً متوجه چنین "نتیجه گیری" می شنوم - "آنها درباره من بد فکر می کنند … ؛ من می دانم که شما درباره من چه فکر می کنید! آنها درباره من فکر می کنند..". اشکالی ندارد که افکار خود را به دیگران نسبت دهید. و این به سادگی نشان داده شده و توضیح داده می شود و از این رو محقق می شود. با این وجود ، اندیشه یک کلمه است. اما با احساسات … به نوعی سخت تر می گذرد.

هر چیزی که می بینید ، می شنوید ، درک می کنید ، احساس می کنید ، تجربه می کنید ، احساس شادی یا رنج می کنید - فقط در سر شما اتفاق می افتد. این جهان ذهنی واقعیت شماست که فقط بر اساس بستر آگاهی فردی شما الگوبرداری شده است. چه نوع آگاهی - جهان چنین است. آیا می توان جهان را تغییر داد؟ چگونه می توانیم آن را تصحیح کنیم ، آن را طوری اصلاح کنیم که رضایت بخش تر ، پر کننده ، شادی بخش و شادی بخش باشد؟ همانطور که بسیاری قبلاً از تجربه خود دیده اند ، این غیرممکن است. اما ، شما می توانید آگاهی را تغییر دهید.

این پست از لبخند به خودم نشأت گرفت … با خواندن نامه ها ، از جمله از پوشه هرزنامه ، موقعیت های مختلف را به یاد آوردم ، برخی از حالات مربوط به افراد خاص را تجربه کردم ، احساس نفرت یا بیزاری از آنها داشتم ، زیرا "آنها چنین و چنان هستند!". و سپس ناگهان در داخل باز شد و چهره را با لبخندی غم انگیز از درک روشن کرد: من این همه "و فلان" و فلان را در کجا احساس می کنم؟ - درون خودم …

نمیدونم توضیح دادنش جواب داد یا نه؟ آیا می توانید کلمات مناسب را برای بیان افکار خود و انتقال آن پیدا کنید؟ اغلب ، هرچه یک چیز ساده تر باشد ، توصیف آن دشوارتر است. مشکل این است که هنگام کار با مواد ناخودآگاه ، ما در یک کلمه توصیف می کنیم ، یعنی سعی می کنیم با استفاده از یک ردیف نمادین رمزگشایی کنیم ، آنچه را که نمی توانید به راحتی با این چشم ها ببینید ، نمی توانید با گوش خود بشنوید ، و شما نمی توانید با قلم ها دست بزنید … برای بیان متافیزیکی و غیر مادی تنها یک ابزار وجود دارد - حرف (کلمه). بنابراین ، گاهی اوقات ، شما باید به دنبال کلمات باشید ، کلماتی مانند سنگ را بردارید ، یکی را به دیگری وصل کنید …

توصیه شده: