2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک سیلی ، یک نیش ، یک اظهار سوزش ، یک شوخی احمقانه ، یک رفتار تحقیرآمیز ، تمسخرآمیز و بدقولی آشکار - مردم آماده اند که همه اینها را نادیده بگیرند
"در صورت ضربه زدن به چپ گونه راست خود را بگذارید" ، خم شوید ، توجه نکنید ، خود را متقاعد کنید که هیچ چیز وجود ندارد ، این یک چیز بی اهمیت است ، برای همه خنده دار بود ، آنها خندیدند و ادامه دادند ، چرا توجه را متمرکز کنید. "من درد ندارم - توجه نکن."
حتی توهین با سوزن تیز به قلب نمی رسد ، حتی توده خیانتکار به گلو نمی رود و موج داغ اشک چشم ها را کدر نمی کند. "چیزی نیست. همه چیز خوب است."
چقدر طبیعی است؟ آیا به تازگی زیر گل و لای پا شده اید ، روی بدن خرد شده خود می رقصید ، تف کرده اید ، و دسته ای از آنها را از بالا درست کرده اید؟ همه چیز خوب است؟
خوب…
در نقطه ای ، شخصی احساسات خود را که مسئول درد ، کینه ، خشم ، عصبانیت است قطع کرد … او آنها را از خودش جدا کرد. "من هستم ، اما هیچ احساسی وجود ندارد." و در اینجا او یک عروسک پارچه ای است که داخلش از پشم پنبه پر شده است - "من نمی خواهم ضربه بزنم". درد نداره. همه چیز خوب است. همیشه لبخند گلدوزی شده بر روی صورت است.
و اگر هنوز درد وجود دارد؟ اگر توهین احساس می شود ، حتی چگونه احساس می شود - می گیرد ، خفه می شود ، با اسپاسم در گلو کاهش می یابد ، با خیانت از چشم ها می پاشد … اما بلعیده می شود …
چرا او اینطور با من است؟ چگونه توانست.. من او را دوست دارم.
"چگونه او و دوستش نیز نامیده می شوند …"
"خداوندا ، من چقدر ناراضی هستم.."
پرخاشگری سالم ، آن چیزی که باید با یک فنر صاف شود و مجرم را در چشم خود بیندازد ، به درون تبدیل می شود ، به توهین و ترحم تبدیل می شود
یا تبدیل به ابزاری برای تظاهر به خود می شود.
چرا به او نه؟ نه به مجرم؟
خوب ، اول از همه ، ترسناک است. چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند ترسناک باشد-هم برای وضعیت جسمانی و هم برای رفاه مالی ، و برای همه ، به هر حال ، یک زندگی هماهنگ. اما مهمتر از همه ، برای این واقعیت که او ترک می کند. یا یک دوست ، بهترین … و من تنها خواهم ماند …
آیا توسط دوستان خود رها شده اید؟ شما در راهروی طولانی و فرسوده مدرسه تنها بودید و متوجه شدید که باید تنها به خانه بروید؟ و فردا به تنهایی در استراحت بایستید و همه در گروه های کوچک نجوا کنند و به کسی نزدیک نشوند؟ سپس این احساس را به یاد می آورید.
یا شاید آن لحظه را به خاطر بیاورید که مادر شما فقط دستش را گرفته بود ، با مهربانی به چشمانش نگاه می کرد ، گونه هایش را می بوسید و سرش را نوازش می کرد ، و شما برای یک ثانیه حواس شما پرت می شد ، زیرا معلم شما را با نوعی اسباب بازی و وسوسه فریب می داد - مادر وجود ندارد! جایی که؟ به کجا؟ برای چی؟ کجا رفت؟ و در اینجا من تنها هستم ، در میان انبوهی از کودکان ناآشنا و عجیب برایم تنها ، و همین الان معلم مهربان پشت و تنها سجاف لباسش و سر و دستهایش را در جایی بلند قرار داده است. و من تنها هستم کسی نیست. یا لحظات کودکی ، که مهمترین و ضروری ترین فرد جهان ناگهان ناپدید شد. و احساس وحشتناک و دردناک تنهایی کامل همه چیز را در اطراف پر کرده بود.
در کودکی و نوجوانی ، این ترس ما را با کسانی دوست می کند که قطعاً نمی توان آنها را دوست نامید.
و در بزرگسالی - محکم گرفتن دست کسانی که می پاشند ، نیش می زنند ، کتک می زنند ، پست می کنند ، که نمی توانید به آنها تکیه کنید ، دوست یا شریک برابر خود را در زندگی در نظر بگیرید ، که بسیار بدتر از خوب است ، اما یک چیز را تضمین می کند - اسارت.
این توهم "عدم تنهایی" را تضمین می کند. نه ، اما توجه ؛ نه ، اما لمس کردن ؛ برخی نه ، اما پری زندگی. عدم تنهایی
یک شخص آماده است تا با خود ، با منابع شخصیتی خود ، با جهان و بدن خود هزینه کند ، مادامی که این موضوع مهم از بین نرود.
هر گونه ارائه علایق و محدودیت های آنها می تواند "دوستی" و "عشق" ما را به خطر بیندازد ، بنابراین بهتر است من متوجه نشوم یا با ناراحتی سکوت کنم. افراد نابالغ ذهنی هستند که اصولاً آمادگی بحث در مورد هر چیزی را ندارند. برای آنها ، "دوستی" و "عشق" یک ادغام کامل است ، جایی که "شما در همه چیز با من موافق هستید ، و اگر نه ، پس هیچ چیز نیست". "اگر چیزی را دوست ندارید ، بگذارید از هم جدا شویم."
دوستی ، عشق ، روابط متقابل دو جهان است که ماهیت متفاوتی دارند. دیداری در مرز این جهان ها صورت می گیرد. با کمی باز شدن به سمت شخص دیگر ، ما تغییر می کنیم و اجازه می دهیم شخص دیگری بخشی از جهان ما شود. اما مرزهای داخلی وجود دارد که نقض آن باعث صدمات جبران ناپذیری به فرد می شود. و سپس قیمت موجود در آنجا بسیار بالا است.
توصیه شده:
وقتی قلب شما درد می کند: مراقب باشید! درد روانی
درد روانی یکی از مهمترین ، جدی ترین و ظریف ترین پدیده های روانی است. انگار هست و انگار نه ، زیرا از نظر جسمی هیچ چیزی به شما آسیب نمی رساند! او غیرقابل تحمل است و با بسیاری از احساسات اغلب متناقض همراه است. این نوع درد منجر به رنج در نتیجه از دست دادن معنای زندگی (معنای وجودی) ، احساس تنهایی ، انزوا ، مرگ ، غم از دست دادن می شود:
بوی درد شما چگونه است یا دو روش فوق العاده برای از بین بردن درد در 5 دقیقه
گاهی معجزات غیرقابل توصیفی در تمرین روانشناسی اتفاق می افتد. یکی از معجزات روانی را به شما توجه می کنم. پروفسور نیکولای دیمیتریویچ لیند در کار عملی خود روش بوی خیالی را در دهه 90 قرن گذشته توسعه داد. در ابتدا ، از این تکنیک برای تسکین درد قلب یا به عبارت بهتر علائم نورالژی بین دنده ای استفاده شد.
گل نرگس در داخل و اطراف ما
اطلاعات زیادی در سالنامه های اینترنتی در مورد شخصیت خودشیفته وجود دارد. این ماده برای افرادی که بدبخت هستند و با افراد خودشیفته صمیمی هستند ، سمی و خطرناک توصیف شده است. او قبل از هر چیز برای عزت نفس همتای خود خطرناک است ، زیرا خودشیفته از روان خود به عنوان ظرفی برای نقص خود استفاده می کند.
رفتارهای مخرب در اطراف شما
به احتمال زیاد ، هر فرد حداقل یک بار در زندگی خود این سال را از خود پرسید: "چگونه در برابر رفتار مخرب دیگران واکنش نشان دهیم و چگونه با چنین رفتار مخرب زندگی کنیم؟" من در این مقاله مشاهدات و استدلال خود را در این زمینه ارائه می دهم.
اگر کلمه "اسکیزوئید" را بشناسیم چه کسانی را در اطراف خود خواهیم دید
اگر می خواهید بفهمید که در روح افراد دیگر چه می گذرد و از آنها چه می توان انتظار داشت ، گاهی اوقات مفید است که خود را با یک یا چند نوع شخصیت دیگر مسلح کنید. این "اپتیک هوشمند" می تواند به شما کمک کند ، مانند مادون قرمز تابش ، برای دیدن ارواح که در روح دیگران زندگی می کنند.