مورد تجاوز قرار گرفته است

تصویری: مورد تجاوز قرار گرفته است

تصویری: مورد تجاوز قرار گرفته است
تصویری: خانم پزشک متخصص در کودکی دو بار مورد تجاوز قرار گرفته است 2024, آوریل
مورد تجاوز قرار گرفته است
مورد تجاوز قرار گرفته است
Anonim

آیا من اصلا وجود دارم؟

من همین الان با پدر و مادرم اینجا بودم ، عید پاک را جشن گرفتیم. یک تعطیلات فوق العاده ، تأیید کننده زندگی است. پایان روزه ، دوباره ، سفره مملو از غذا است.

زمان خداحافظی فرا رسیده است و مادرم می پرسد:

- گوشت ژله ای می خورید؟

- نه ، من اصلا غذا نمی خورم.

- و چقدر باید بگذارید؟

صادقانه بگویم ، این سوال گیج کننده بود … من در ضرر بودم و حتی در جستجوی حمایت به برادرم نگاه کردم. مثلاً من به نوعی بد هستم ، پاسخ را نمی فهمم؟ و برادرم آنچنان به من لبخند می زند ، آنها می گویند برای ما خیلی مرسوم است.

دوباره جواب داد: نه ، من اصلا به گوشت ژله ای نیاز ندارم.

و آرامش داشت. اما بیهوده. بیهوده باور کردم ، بیهوده کنترل نکردم ، زیرا حدس بزنید چه چیزی در خانه در کیسه ای زیر لایه ای از کیک آنها منتظر من بود؟ درست است ، اوه!

شما می گویید ، آنها می گویند ، اما این چیست؟ خوب ، مادر ، او از پسرش و نوه هایش مراقبت می کند ، او آماده است همه چیز را بدهد ، و من در اینجا و حتی تحت چنین عنوانی بسیار شک دارم. ممکن است حق با تو باشد. می توانید یکبار صبور باشید. وارد موقعیت شوید ، درگیری نکنید ، امتیاز بگیرید …

و راستش را بخواهید ، چقدر مایل به تحقیر ، درک و چشمان خود هستید؟ آیا می دانید این با چه چیزی همراه است؟ الان بهت میگم

تحقیقات نشان داده است که عوامل متعددی وجود دارد که به معنای واقعی کلمه فرد را دیوانه می کند. این یک شکل گفتار نیست ، این اسکیزوفرنی است. وقتی مادر می گوید دوست دارد ، اما دفع می کند. دست ها ، چشم ها ، لب های جمع شده. دوبل کلاسیک. کودک نمی تواند آن را به طور کامل مهار کند و تصمیم می گیرد به یک قسمت از پیام تکیه کند. و او دومی را نادیده می گیرد و روان خود را از هم جدا می کند.

و مطالعه دوم ، نه چندان مهم ، بسیار وحشیانه است. معلوم می شود که اگر ما مورد توجه قرار نگیریم ، این بدترین چیز است. وحشتناک تر از مجازات ، خشم ، کاهش ارزش. در آزمایش ، گروه بزرگی از آدمک ها یک نفر از آزمودنی ها را نادیده گرفتند. اصلاً. او وانمود کرد که او اصلاً نیست. پس از مدتی ، فرد شروع به نشان دادن علائم اسکیزوفرنی کرد.

حالا بیایید نگاهی دقیق به شیرینی ای که یک مادر دلسوز ایجاد می کند بیندازیم.

به نظر می رسد در ابتدا توجه کرده است و می پرسد: "آیا من گوشت ژله ای می خورم؟" این فوق العاده است ، آنها من را می بینند ، به من علاقه مند هستند ، من روشن می کنم و آماده اشتراک گذاری هستم. اما اقدامات - سوال دوم و مهمتر از همه ، گوشت ژله ای موجود در بسته - پیام اول را رد می کند. به نظر می رسد که گفته ها و اعمال من به هیچ وجه بر دیگری تأثیر نمی گذارد. او مرا نادیده می گیرد ، اما می گوید توجه دارد. شما ناخواسته از خود می پرسید: آیا همه چیز در مورد من خوب است؟ آیا من اصلا وجود دارم؟

خوب ، من 40 ساله هستم. و اگر فردی 4 ساله است؟ و مادر برای او تمام جهان خوب است ، بدون مراقبت از او می میرد؟ من حتی نمی توانم سردرگمی کلی کودکی را که به طور سیستماتیک اینگونه نادیده گرفته می شود تصور کنم. چه چیزی برای او باقی می ماند؟ فقط "آنچه را که می دهند بخورید".

عشق ، مراقبت ، لطافت ، اشتیاق - همه چیز می تواند خشونت باشد اگر به پاسخ شخص دیگری تکیه نکند. به دلایلی ، مردم اغلب در متناسب با احساسات روشن خود ، آن را فراموش می کنند. و آنها علامت مساوی قرار دادند: عشق به این معنی است که من حق دارم عشق را به هر شکل نشان دهم.

در حقیقت ، احساسات یک تجربه درونی یک فرد است. و وقتی افراد احساس مشابهی را تجربه می کنند و آماده تجلی متقابل آن هستند ، بسیار عالی است. اما مشکل اینجاست: من مادرم را دوست دارم. و خوشحالم که او مرا دوست دارد و اهمیت می دهد. دوست ندارم نادیده گرفته شوم می ترسم که مورد توجه قرار نگیرم ، له نشوم ، مورد تجاوز قرار نگیرم. من هیچ حفاظت قوی از او ندارم.

من می توانم خود را از خشم و عصبانیت ، از کاهش ارزش محافظت کنم. متوقف کردن. در آخر بگذارید. اما از احساسات "خوب" دیگری من یخ می زنم ، از ترس از بین بردن آنها با اقدامات بی دقتی. در واقع ، در کودکی ، من و بسیاری از شما با این غذای خوشمزه و خوب دچار سوءتغذیه بودیم. به طور خاص ، می توانید مرا "ولرم" بگیرید و کاری را با من انجام دهید که از آن پس برای مدت طولانی نمی توانم به خود بیایم. زیرا او متوقف نشد

چگونه متوقف شود؟ از این گذشته ، این فرد نزدیک و فوق العاده مطمئن است که کار خوبی می کند. سود جبران ناپذیری دارد و این اعتماد به نفس قدرت او را صد برابر می کند ، شرمساری را که با خشونت در افراد سالم همراه است از بین می برد. سپس نیروهای بیشتری نیز برای دفاع از مرزهای خود نیاز دارند.و فرم باید به نحوی آنقدر شگفت انگیز انتخاب شود که "خیر" توهین نکند. من به شما می گویم که یک نوع پیچیده تجاوزگری این نگرانی است. این بسیار ظریف تر و مکرانه تر است ، بسیار عمیق تر از تجاوز مستقیم نفوذ کرده و زخمی می شود.

بنابراین کودکانی بزرگ می شوند که در صورت امتناع از هدیه. از کمک. از مراقبت و لطافت. چون ایمن نیست اول ، شما باید شخص را سی و هشت بار بررسی کنید ، و نه اینکه آیا شما مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اید ، عزیزم … و با این حال هرگز به طور کامل باور نمی کنید. و آماده پرش به عقب شوید ، سایه کوچکی از خطر برق می زند.

غالباً در بزرگسالی ، شما باید دوباره یاد بگیرید که با پذیرفتن شخص نزدیکتر ، دوست داشتن ، و نزدیک شدن به خود ، ریسک کنید. شجاعت و قدرت زیادی می خواهد. از آنجا که تجربه گذشته را نمی توان در جایی قرار داد ، برای همیشه با ما است. مانند آن گوشت ژله ای ، که شما آن را رد می کنید ، شما آن را رد می کنید و دوباره در آنجا ، در ته روح وجود دارد.

توصیه شده: