مشکلات روانی که ما را به سمت سایکوسوماتیک سوق می دهد (ورزش)

تصویری: مشکلات روانی که ما را به سمت سایکوسوماتیک سوق می دهد (ورزش)

تصویری: مشکلات روانی که ما را به سمت سایکوسوماتیک سوق می دهد (ورزش)
تصویری: ده نشانه هشداردهنده بیماری های روانی 2024, ممکن است
مشکلات روانی که ما را به سمت سایکوسوماتیک سوق می دهد (ورزش)
مشکلات روانی که ما را به سمت سایکوسوماتیک سوق می دهد (ورزش)
Anonim

چندی پیش ، بسیاری از ما حتی متوجه نشده بودیم که علت اختلالات و بیماری های بدن ما می تواند نوعی نگرش های روانی یا رفتار مخرب ما باشد. در حال حاضر امروز ، به هر روشی ، ما این مسائل را برای خود روشن کرده ایم. و در عین حال ، از آنجا که موضوع روان پریشی اغلب در جریانهای فرا روانشناسی ظاهر می شود ، هنوز کاملاً مشخص نیست که چگونه می توان این را "درمان" کرد و در اینجا واقعاً چه چیزی می تواند کمک کند. در مقاله های مختلف در زمینه روان درمانی ، من قبلاً در مورد آنچه "یک روانشناس-روان درمانگر می تواند یا نمی تواند انجام دهد" هنگام کار با بیماران روان تنی (به عنوان مثال ، روانشناس شفا نمی دهد و از طریق شما درست نمی بیند ، نوشته ام ، به طوری که با یک تشخیص ، بگویید کدام مشکل باعث بیماری شده است). ما همچنین ماهیت روشهای مورد استفاده را مورد بحث قرار دادیم ، یا بهتر بگوییم که روشهای علمی مزایایی نسبت به روشهای فراروانشناسی دارند ، دقیقاً به این دلیل که می توانند وابستگی متقابل بیماری را با یک مشکل خاص و بازخورد ، در صورت وجود واقعی ، اثبات کنند.

در این پست ، من همچنین بر رویکرد علمی مورد استفاده در پزشکی روان تنی تمرکز می کنم. از آنجا که اغلب مشتریانی که عاشق باطنیسم و آموزه های پاراپسیکولوژیکی هستند ، ایده و درک خود را از نحوه عملکرد "روان تنی" و بر این اساس ، نحوه درمان آن دارند ، و اغلب "کمک" روانشناس-روان درمانگر فقط "او را اذیت می کند" اگر این متخصص با همان تکنیک های فراروانشناسی کار نکند.

چنین رویکردی برای فردی با ماهیت علمی ، اولاً عجیب به نظر می رسد. و نه به این دلیل که او به او اعتقاد ندارد ، بلکه به این دلیل که او را نمی شناسد و درک نمی کند. در واقع ، در پزشکی ، همه چیز بسیار ساده است ، شما به پزشک مراجعه می کنید ، وی معاینه ای را تجویز می کند ، نتایج را مطالعه می کند ، داروها یا سایر روش های اصلاحی را تجویز می کند و شما شروع به درمان می کنید. پس از مدتی ، شما یک نتیجه یا معاینه مکرر و یک نتیجه دارید.

وقتی پزشک به بیمار می گوید: "این برای شما روانی است" ، طیف احساساتی که بر بیمار می تازد کاملاً متفاوت است. با شروع از این فکر که پزشک به سادگی ناتوان است یا می خواهند او را اخراج کنند ، او را باور نکنید و او را شبیه ساز می دانند و با این فکر به پایان می رسند که منظور او نوعی روانپزشکی است ، یا فوق العاده ناامید کننده - غیر قابل درمان. و حالا من چه کاری می توانم انجام دهم؟ پزشک نمی تواند به او کمک کند (و قاعدتا دوم و سوم نیز) ، اندام واقعاً آسیب می بیند یا این اختلال عملکرد طبیعی را مختل می کند ، اما هیچ قرصی برای این کار وجود ندارد. بیمار با جدیت شروع به مطالعه انواع ادبیات می کند ، سعی می کند بفهمد چه نوع "روان پریشی" و غیره است و به طور کلی ، از لحاظ نظری ، ارتباط بین روان و بدن روشن می شود ، او می فهمد که همه چیز با او مرتب است و اینکه پزشک واقعاً شایسته است ، زیرا آن را به متخصصان مرتبط راهنمایی می کند. اما اینکه چگونه همه اینها شخصاً به او مربوط می شود قابل درک نیست. پس از همه ، لطفاً توجه داشته باشید که یک اختلال یا بیماری روان تنی چیزی بیش از نمایش تجربیات تحت فشار نیست ، جایگزین شده یا بعنوان ناموفق نوشته شده است. چرا باید به روانشناس مراجعه کند؟ او آنقدر عادت کرده است که مشکلات روانی خود را نادیده بگیرد به طوری که آنها چاره ای جز جسمی کردن نداشتند …

تا حدی در این مورد ، داشتن یک دفتر خاطرات منظم ، که در یکی از مقاله های قبلی در مورد آن نوشتم ، می تواند کمک کننده باشد. با این حال ، دقیقاً این مورد زمانی رخ می دهد که مشتری نمی فهمد "همه اینها به چه معناست" ، اما علامت به جایی نرسیده است ، اما ممکن است تشدید شود یا یک مورد جدید ظاهر شود.

سپس کاری برای انجام دادن وجود ندارد. مراجعه کننده با آویختن سر و شجاعت به روانشناس پزشکی (بالینی) یا متخصص روان تنی مراجعه می کند و می گوید: "من مشکلات سلامتی دارم ، اما دکتر گفت که این روانی است."و یک مکث ، مانند "من او را باور دارم ، از زمانی که به شما آمدم ، اما اگر بگویید که این مزخرف است ، من با لذت با شما می خندم ، زیرا حتی نمی توانم تصور کنم که چنین مشکلات روانی می تواند این کار را با من انجام دهد”. البته ، مشتریان متفاوت هستند ، و تکنیک ها و تمرینات مختلف می تواند به همه کمک کند با مشکلات خود روبرو شوند و حل آنها را آغاز کنند. با این وجود ، در مرحله اولیه ، موارد زیر برای اکثر افراد مناسب است.

من پیشنهاد می کنم یک تکه کاغذ بردارید و همه چیزهایی را که مشتری باید در این زندگی متحمل شود ، ذکر کنید. شروع از خز سگ در رختخواب یا زدن چاقو روی بشقاب خالی و پایان دادن به مادر شوهر / مادرشوهر که به سادگی او را دیوانه می کند یا مشکلات مالی دارد و غیره. صادقانه تر و لیست دقیق تر ، برای خود مشتری بهتر است. به محض اینکه انتزاعاتی مانند "اشتباه ، اشتباه ، یا ناخوشایند ، و غیره" با ایجاد یک لیست تداخل پیدا می کنند ، از شما می خواهم که روشن کنید دقیقاً چه چیزی اشتباه است و دقیقاً چه چیزی ناخوشایند است. من توصیه می کنم که بیشتر نخوانید ، اما سعی کنید این تمرین را انجام دهید ، بنابراین "برای خودتان" صحبت کنید. "لیست سیاه" خود را ایجاد کنید ، که بعداً می توانید روی آن کار کنید.

پس از اتمام فهرست ، آن را برداشته و آن را به دو مورد دیگر تقسیم می کنیم - "من این را تحمل می کنم ، زیرا …" و به یاد داشته باشید که "وقتی نمی توانیم چیزی را تغییر دهیم ، می توانیم نگرش خود را نسبت به آن تغییر دهیم." این فرمول بندی س questionال به درک اینکه چرا ما ترجیح می دهیم "آن" را در زندگی خود تغییر ندهیم کمک می کند. و دوم - "من نمی خواهم این را تحمل کنم ، زیرا …".

سپس دومین لیست به دست آمده را گرفته و دوباره آن را به دو تقسیم می کنیم - "من نمی خواهم آن را تحمل کنم و می دانم چگونه آن را تغییر دهم" و "من نمی خواهم آن را تحمل کنم و نمی دانم چه چیزی برای انجام آن ".

این آخرین لیست است که به هر طریقی دائماً در روان درمانی ظاهر می شود و این اوست که می تواند اساس درخواست شما از روان درمانگر را تشکیل دهد. همچنین ، یک متخصص روان پریشی ممکن است شما را دعوت کند تا فکر کنید که چگونه اختلال روانی یا بیماری شما به تحمل همه چیزهایی که "نمی دانید چگونه تغییر دهید" کمک می کند. و اگر در نگاه اول این ارتباط واضح نیست ، پس همکاری با روان درمانگر ، به هر حال ، به زودی شما را به درک این امر سوق می دهد. لیست "من نمی خواهم این را تحمل کنم و می دانم چگونه تغییر کنم" فقط انتظار یک محرک جادویی را دارد و بهتر است شما خودتان این محرک باشید ؛)

روانشناس-روان درمانگر ،

متخصص روان پریشی

توصیه شده: