"سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی

فهرست مطالب:

تصویری: "سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی

تصویری:
تصویری: اختلالات روان تنی 2024, آوریل
"سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی
"سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی
Anonim

از واکنش برخی از خوانندگان به یادداشت های من ، متوجه شدم که بسیاری از "روان پریشی" را به جز تصویری جمعی از داستانها که "همه بیماریها از مغز هستند" درک می کنند. با این حال ، اینطور نیست. برای توضیح ، من مکررترین پاسخ های خود را به س questionsالات مربوط به "سایکوسوماتیک" گروه بندی کرده ام ، اما این مقاله از نظر معنایی قاطع بود. من چاره ای جز تعمیم در معنا و ساده سازی توصیفات و اصطلاحات کلاسیک با افزودن نمونه های زنده ای که بسیاری از شما شنیده اید ، نداشتم. بنابراین ، من فقط مفاهیم کلیدی را ذخیره می کنم تا کسانی که مایلند اطلاعات دقیق تری در مورد آنها پیدا کنند ، و من خود متن را به سطح عموم ترجمه می کنم. حداقل من او را چنین می بینم؛)

بنابراین ، مهمترین چیز ، اولین و غیرمنتظره برای بسیاری از مکاشفه این است که اصطلاح "سایکوسوماتیک" (ψυχή - روح و σῶΜα - بدن) خود هیچ پیشوندی ندارد که نشان دهنده آسیب شناسی باشد. "سایکوسوماتیک" چیزی نیست جز ارتباط متقابل ذهن با بدن. و این همه)

بسیاری از مردم نمی دانند ، اما ، همراه با آسیب شناسی ، مفهوم روانگردان طبیعی (سالم) وجود دارد. این همان چیزی است که "روان تنی" را به حوزه علم ترجمه می کند ردیابی وابستگی متقابل ، بازخورد ، نتیجه و غیره را ممکن می سازد. آن ها غیرممکن است بدانید که چیزی یک آسیب شناسی است بدون درک اینکه چگونه باید طبیعی باشد !

سایکوسوماتیک معمولی (سالم)

او همچنین "روان تنی روانشناختی" یا "جسمانی - روانی" است. این حوزه ای از دانش است که تقریباً هر روانشناس از آن برخوردار است. اگر به ذات نوروفیزیولوژی ، به عنوان فرایندهای اولیه روان تنی وارد نشوید ، روانشناسان نیز آن را در کلید نظریه های اساسی شخصیت می شناسند.

همانطور که می دانیم ، حتی در دوران قدیم ، فیلسوفان ارتباطات و الگوهای خاصی را در رفتار و شخصیت افراد با هیکل و ظاهر خاص ذکر کرده اند. امروزه چنین دانشی فقط در ماهیت "علامت گذاری" نیست ، بلکه به فرد کمک می کند تا خود و اطرافیان خود را همانطور که هستند بفهمد و بپذیرد و با نگاه به آرمان های خیالی زندگی خود را بسازد. زیرا هر چقدر هم که تلاش کنیم ، برخی از فرایندها و تمایلات جسمی و روحی ذاتاً ذاتی ما هستند و قابل تغییر نیستند (به عنوان مثال ، ما نمی توانیم رنگ چشم و عرض شانه های خود را تحت تأثیر قرار دهیم ، بنابراین نمی توانیم از برخی ویژگی های شخصیتی که به طور مستقیم به ویژگی های فردی سیستم عصبی بستگی دارد خلاص شویم). چنین دانشی هم راه حل و هم پیشگیری از بسیاری از مشکلات روانی است.

علاوه بر نظریه های مشروطه درباره شخصیت ، بسیاری از تکنیک های روانشناختی دقیقاً بر اساس اصل روان تنی معمولی بنا شده اند. به عنوان مثال ، هنگامی که ما یک سری تمرینات متعادل کننده / نامتعادل را برای بهبود تفکر ، حافظه و غیره اعمال می کنیم. ما می گوییم ، "همانطور که مغز به بدن دستور می دهد تا اقدامات خاصی را انجام دهد ، یک سری اقدامات نیز مناطق خاصی از مغز را تحریک می کند." یا مثال دیگری - تمریناتی برای ساختاربندی فضا که منجر به گسترش آگاهی می شود. آن ها هنگامی که ما کار خود را بر اساس الگوریتم خاصی سازماندهی می کنیم ، برنامه ریزی می کنیم ، اصلی را از ثانویه جدا می کنیم ، به طور خودکار یاد می گیریم که احساسات ، افکار و غیره خود را تشخیص دهیم.

حتی سرگرمی های اولیه مانند بافندگی ، کنده کاری روی چوب ، نواختن آلات موسیقی و غیره ، همه اینها ، از طریق عمل ، ویژگی های روانی خاصی از شخصیت ، ویژگی های شخصیتی را ایجاد می کند. یا به سادگی با تحریک برخی گیرنده ها ، باعث ایجاد احساسات ، خلق و خوی و غیره می شود.

بدین ترتیب، همه آن جهت های روانشناختی که از طریق مطالعه و تأثیر جسمانی بر روانی کار می کند و برعکس به روان پریشی های طبیعی (سالم) اشاره دارد … جایی برای درمان وجود ندارد ، در اینجا مکانی برای تقویت یا تضعیف برخی از واحدهای روانی از طریق کار بدن وجود دارد.

هنگامی که یک نارسایی در فرایندهای طبیعی نوروفیزیولوژیکی رخ می دهد ، ما در مورد بیماری ها یا اختلالات روان تنی صحبت می کنیم.

سایکوسوماتیک آسیب شناسی

او همچنین "روان پریشی پزشکی" و "پزشکی روان تنی" است. سایکوسوماتیک آسیب شناسی تأکید را از روانشناسی به پزشکی منتقل می کند ، دقیقاً به این دلیل که روانشناسی به طور مستقل با هیچ فرآیند آسیب شناسی ، از جمله کار نمی کند. با آسیب شناسی روانی روانشناس به طور مستقل فقط با مفهوم هنجار کار می کند … بنابراین ، اختلالات روانی و جسمی بدون کمک پزشکی قابل اصلاح نیست.

برای اینکه وارد ظرافت ها و فراوانی اصطلاحات نشویم ، می توانیم آن را به عنوان یک قاعده بیان کنیم اختلالات روان تنی آنها علائم فردی را می گویند که در تصویر یک بیماری کامل قرار نمی گیرد و نشان دهنده تجزیه یک یا اندام دیگر نیست. در پزشکی ، آنها بیشتر به عنوان سندرم های عملکردی و علائم تبدیل شناخته می شوند.

احتمالاً داستانهایی مانند "پاهای او فلج شده اند ، اما او سالم است ، این چیزی روانی است" یا "او به دلیل اعصاب ناشنوا (نابینا) است ، شنیده اید ، اگر با استرسی که تجربه کرده است کنار بیایید عملکردهای او بهبود می یابد.. " یکی از پیچیده ترین و غیرقابل توضیح ترین داستان ها در این زمینه ، داستان به اصطلاح است. "درد شبح" هنگامی که فرد دردناک واقعی را در اندامی دورتر تجربه می کند. همه این اختلالات روان تنی به صورت طبقه بندی می شوند علائم تبدیل هنگامی که فرد به طور ناخودآگاه اختلالاتی را نشان می دهد که در واقع وجود ندارد.

داستانهای دیگری نیز وجود دارد ، به عنوان مثال ، در مورد اختلالات عصبی مدفوع ، سردردهای بیش از حد ، و غیره. حملات هراس و فوبیاهای مختلف ، احساسات ذهنی "توده در گلو" یا "فشار قلب" و غیره ، به عنوان طبقه بندی می شوند سندرم های عملکردی … این زمانی است که برخی از عملکردهای اندام ها مختل می شود ، اما در واقع هیچ تغییر پاتولوژیکی در اندام ها ایجاد نمی شود.

اگر آسیب شناسی ارگانیک حذف شود (بدن سالم است) ، اختلالات روان تنی خود را به خوبی برای اصلاح روانی نشان می دهد. اما ابتدا باید آنها را متمایز کرد ، یعنی معاینه پزشکی باید مبنای ذهنی چنین شرایطی را تأیید کند ، نه شرایط جسمانی.

به روان تنی همان بیماریها در واقع شامل بیماریهایی است که خود را در اختلال در عملکرد اندام ها و سیستمها نشان می دهند و در آنها ، به لطف تحقیقات طولانی مدت ، یک عامل روانشناختی همراه کشف شده است. آن ها هنگامی که تغییرات خاصی در اندام ها رخ داده است و علت این تغییرات نوعی مشکل روانی است. به عنوان مناسب طبقه بندی می شود سایکوسوماتوز ، و در واقع تعداد آنها زیاد نیست.

اول از همه ، این هفت نوع کلاسیک است: آسم برونش ، نورودرماتیت ، کولیت اولسروز ، فشار خون ضروری ، آرتریت روماتوئید ، زخم معده و زخم اثنی عشر.

در نتیجه مطالعات جدیدتر ، روان پریشی شروع به بیماری عروق کرونر قلب ، تیروتوکسیکوز سایکوسوماتیک ، دیابت ، چاقی ، سیاتیک ، میگرن ، قولنج روده و سندرم روده تحریک پذیر ، دیسکینزی کیسه صفرا و پانکراتیت ، ویتیلیگو و پسوریازیس و ناباروری کرد (در صورت وجود بدون آسیب شناسی ارگانیک / عملکردی).

علل آسیب شناسی روان تنی

در طول سالهای مطالعه این پدیده ها ، بسیاری از نویسندگان ، نمایندگان مشاغل مختلف ، علل آسیب شناسی روانی را در زمینه تخصص خود در نظر گرفتند.بنابراین ، در رویکرد روان تنی ، سه جهت وجود دارد ، روان -محوری ، سوماتوسنتریک و تئوسوفی. همانطور که احتمالاً قبلاً حدس زده اید ، هر یک از آنها بر اساس آسیب شناسی یا علت جسمانی ، یا روانشناختی یا "روحانی" است.

رویکرد سوماتوسنتریک نظریه های مرتبط با هم را ارائه می دهد:

"نظریه عامل استرس" ، وقتی می گوییم تجربیات قوی روانی ، از جمله مثبت ، باعث این یا آن آسیب شناسی روانی شود.

"نظریه ایمنی" ، جایی که علت آسیب شناسی روانی کاهش ایمنی در اثر استرس ناشی از فرد است. به عنوان مثال ، ما قبل از گذراندن امتحان یا گزارش در محل کار ، تنش طولانی را تجربه کردیم و در نتیجه ، ایمنی ما ضعیف شد و به راحتی نوعی ویروس را گرفتار شدیم.

"نظریه هورمونی". هنگامی که ما در مورد این واقعیت صحبت می کنیم که هورمون های خاص ، تجمع می یابد ، کار اندام های خاص را مختل می کند. به عنوان مثال ، بیش از حد آدرنالین منجر به بیماری قلبی و غیره می شود.

با ترکیب این سه نظریه و قرار دادن چیزی در پیش زمینه ، به نقض های مختلف و تئوری های مختلف در توضیح آنها می رسیم)

ما همچنین به طور مستقیم به رویکرد سوماتوسنتریک در مورد صدمات و اختلال در کار اندام های خاص اشاره می کنیم که منجر به آسیب شناسی روانی می شود. به عنوان مثال ، هنگامی که فردی برای مدت طولانی بیمار است یا معلول است ، تحت عمل جراحی قرار گرفته یا از بیماری لاعلاج یا کشنده رنج می برد ، این نه تنها اثری در ایجاد برخی ویژگی های شخصیتی باقی می گذارد ، بلکه منجر به ایجاد افسردگی می شود. و سایر اختلالات روان تنی

روانی محور همین رویکرد بر اساس بیماریها علل روانی را در نظر می گیرد. در بیشتر موارد ، همه آنها را می توان به موارد زیر کاهش داد:

"کار مکانیسم های دفاعی روان" ، به ویژه سرکوب. به عنوان مثال ، زنی که در دوران کودکی دچار خشونت شده است می تواند آن را فراموش کند ، اما بیماری های او به هر طریق ممکن است زندگی جنسی عادی با شوهرش را مختل کند. بیماریها در این مورد لزوماً به زنان مربوط نمی شوند.

"مزیت ثانویه" ، هنگامی که همان دندان می تواند ناگهان درد کند و دلیلی برای لغو ملاقات با فردی شود که نمی خواهید با او ملاقات کنید ، اما امتناع از آن نیز ناخوشایند است. کودک ممکن است قبل از آزمایش بیمار شود. گاهی اوقات حتی بیماریهای بسیار پیچیده به طور ناخودآگاه توسط بیماران به منظور دریافت مزایا و غرامت از دولت و غیره تشدید و "حفظ" می شوند.

"ویژگی های شخصیتی تحصیل شده (ارثی)" که بیماریهای خاصی را تحریک می کند. ما می توانیم از این به عنوان "پرتره روانشناسی یک فرد مبتلا به" زخم معده "و غیره یاد کنیم. ما نمی دانیم دلایل این یا آن شخص دقیقاً چه چیزی باعث ایجاد این زخم می شود ، اما می دانیم که اغلب چنین افرادی ویژگی های کمال گرایی را نشان می دهند.

رویکرد فلسفی ، مذهبی و / یا باطنی.

علت آسیب شناسی روانی را از طریق منشور درس ، تجربه ، مجازات ، علامت ، کارما و غیره بررسی می کند. این رویکرد بر اساس یک سیستم اعتقادی خاص است و می تواند برخلاف رویکرد علمی باشد و روند بهبود و بهبود را پیچیده کند.

مشکل اصلی این روش این است که نه می توان آن را اثبات کرد و نه می توان آن را رد کرد.

به عنوان مثال ، اگر فردی افسرده است و با داروهای ضد افسردگی بهبود می یابد ، می توانیم تأیید کنیم که نظریه هورمونی کار می کند. اگر فردی مزایای ثانویه را کشف کند یا تجربه سرکوب شده را به خاطر آورد ، از طریق آنها کار کند و علائم / سندرم از بین برود ، ما تأیید می کنیم که علت بیماری یک اختلال روانی -احساسی بوده است.

هر یک از این فرایندها در جهت مخالف عمل می کنند. در شرایط آزمایشگاهی ، ما می توانیم استرس های خاصی را در حیوانات ایجاد کنیم ، که در نتیجه به ایجاد بیماریهای خاص در آنها کمک می کند. (تغییر در شرایط تجربی منجر به تغییر در نتیجه می شود - انگیزه های مختلف - مختلف بیماریها)

در مورد جنبه معنوی مسئله ، ما نمی توانیم تأیید کنیم که آیا در واقع کارمای خاصی (درس ، وظیفه ، پیام) وجود دارد یا خیر ، آیا بیماری پیامد آن است یا خیر ، آیا وظیفه کارمی حل شده تلقی می شود ، اگر علائم ناپدید شده اند و آیا این تضمین می کند که او در آینده ظاهر نمی شود یا خیر. از نظر تجربی ، ما نمی توانیم بیماری را تحریک کنیم و همچنین محال است که بتوان به طور موثری بفهمیم که چگونه این امر در واقع اتفاق می افتد. بنابراین ، این رویکرد منحصراً بر ایمان شخص متمرکز است و منطقی است که در مواردی استفاده شود که حمایت پزشکی را منکر یا ممنوع نمی کند (از جمله معاینه ، درمان ، از جمله جراحی).

آسیب شناسی روان تنی همزمان یا مرزی

ادعا می شود سایکوسوماتیک مبدل و غیره

در روان درمانی ، تعدادی از مناطق وجود دارد که به یک منطقه مستقل تبدیل می شوند. من جداگانه در مورد آنها جداگانه خواهم نوشت ، اما در این مورد فقط می خواهم نشان دهم که بسیاری با مشکلات روان تنی مانند اختلالات جنسی ، اندوه و اندوه پیش بینی کننده ، اختلالات خوردن ، اختلالات عصبی ، از جمله اختلال وسواسی جبری ، ارتباط ندارند. حملات هراس ، افسردگی و غیره

در واقع ، علاوه بر مبنای روان تنی وقوع آنها ، ترکیبی از روش های نفوذ فیزیکی و روانی است که امکان اصلاح م effectivelyثر آنها را ممکن می سازد.

اول از همه ، با این یادداشت ، می خواهم تنوع رویکرد روان تنی را نشان دهم. هرچه بیشتر در مورد روان پریشی سالم و اختلالات روان تنی صحبت کنیم ، بیشتر خواهیم فهمید که روان پریشی شناخته شده فقط یک "قطره در اقیانوس" است ، آنها برای بسیاری از افراد مترادف "روان پریشی" و در این زمینه نیستند. در علم روان تنی آنها فضای بسیار کمتری را تصور می کنند.

درعین حال ، جنبه های دیگر علم روان تنی ، برعکس ، به ما یادآوری می کند که رابطه جسمی با روانی دائماً وجود دارد و برای رشد هماهنگ شخصیت ، نیازی به انتظار هیچ گونه آسیب شناسی نیست. توسعه و توجه کیفی نه تنها به خودسازی روانی بلکه برای حفظ بدن. مهم است که به یاد داشته باشید که نه تنها "مدیتیشن" ، بلکه ورزش ، تغذیه مناسب ، خواب و استراحت نیز لازم است ، که مشکلات روانی نه تنها از "افکار غلط" بلکه از عدم فعالیت بدنی ، که باعث رشد ذهنی کودکان می شود ، ناشی می شود. نه تنها از طریق یادگیری بلکه از طریق یادگیری و غیره نیز رخ می دهد.

و البته ، بار دیگر ، با بازگشت به موضوع آسیب شناسی روانی ، می خواهم توجه شما را به این واقعیت جلب کنم که اختلالات و بیماریهای روان تنی بدون کمک پزشکی قابل تشخیص ، تمایز و اصلاح نیست. زیرا فقط روانگردانهای طبیعی (سالم) به طور مستقل در زمینه روانشناسی قرار دارند.

توصیه شده: