پیگمالیون و درمان

تصویری: پیگمالیون و درمان

تصویری: پیگمالیون و درمان
تصویری: اثر پیگمالیون در روابط عاطفی؛ نیروهای پنهان در رفتار؛ قسمت اول؛ روانشناسی رابطه 2024, ممکن است
پیگمالیون و درمان
پیگمالیون و درمان
Anonim

بر هیچ کس پوشیده نیست که روان درمانی شامل تغییر است. مردم اغلب برای این کار می آیند. خلاص شدن از شر یک علامت ، تغییر در تفکر ، نگرش نسبت به خود و جهان - همه اینها همان تغییرات در یک فرد است که ما خیلی مشتاق آن هستیم.

و یک نکته مهم وجود دارد - هیچ کس نمی تواند دیگری را تغییر دهد. عوامل زیادی دخیل هستند ، مانند مکانیسم های دفاعی ، مقاومت طبیعی و خودباوری که با اهداف تغییر در تضاد است. یکی از اولین مواردی که به درمانگران آموزش داده می شود این است که ما مستقیماً مراجعه کننده را تغییر نمی دهیم ، بلکه فقط شرایط مناسب را برای این امر ایجاد می کنیم.

و سپس چه اتفاقی می افتد برای تمایل ما به مشارکت در تغییرات دیگری؟ به سختی می توان انکار کرد که اکثر متخصصان سلامت روان این تمایل را دارند. این بسیار خوب است که ببینید زندگی مشتریان شما چگونه برای آنها بهتر می شود. و سپس به دام می افتیم.

گرفتار والدین خودشیفته. همان لحظه که درمانگر این واقعیت را از دست می دهد که تغییر برای او از مشتری مهمتر می شود ، مشکلات شروع می شود. هر شخص سرعت خود را دارد ، ایده های خود را در مورد زندگی و "تصویر رفاه و سلامتی" خود را دارد. در تلاش برای تغییر یا حتی "شفا" مشتری ، ما چشم انداز خود را از جهان به او تحمیل می کنیم. و این لحظه ای است که خود درمان می میرد. در واقع ، درمانگر به جای حمایت و علاقمندی واقعی به فرد ، برای او والدینی خودشیفته می شود. کسی که انتظار می رود "بالاتر ، سریعتر ، قوی تر" به جای یک دید واقع بینانه از یک فرد ، انتظار داشته باشد. در چنین موقعیتی ، نیازی به صحبت در مورد هیچ گونه کمک روانی نیست.

علاوه بر این ، چنین "تله" می تواند در درمان یا مشاوره طولانی مدت و کوتاه مدت رخ دهد. در همه جا وسوسه وجود دارد ، همانطور که در پیگمالیون برنارد شاو توضیح داده شده است. وسوسه خالق بودن ، مجسمه سازی انسان. این عمل تا حدودی شبیه جراحی پلاستیک است ، فقط در حوزه ذهنی. به نظر من ، درام پیگمالیون این بود که او متوجه شخص نشد. فقط یک عمل خلقت وجود داشت. این ممکن است انگیزه قابل قبولی برای ارائه "بهترین" به مشتری داشته باشد. فقط این س arال مطرح می شود: بهترین برای چه کسی مناسب است؟

به هر حال ، این امکان وجود دارد که یک فرد ارزشهای کاملاً متفاوتی داشته باشد و عزت نفس خود را متفاوت از درمانگر خود تقویت کند. بخش قابل توجهی از داستانهای درمان یا مشاوره شکست خورده ، داستانهای روانشناس است که چیزی خاص خود را برای مشتری بیگانه می کند. ساده ترین راه برای سوء تفاهم توسط مشتری ، تحریک کردن او با عصبانیت یا حتی آسیب رساندن به او ، رعایت اخلاق است.

من پیشنهاد نمی کنم که روان درمانی نباید منجر به تغییر شود. بالاخره او برای همین کار می کند. تغییر نباید به خودی خود یک درمانگر باشد. آنها احساسات دلپذیری را از جمله احساسات خودشان برمی انگیزند ، با این حال ، کمک روانی نه تنها برای جلب رضایت روانشناسان و درمانگران وجود دارد. بهتر است وقتی تغییرات برای خود مشتری معنادارتر شود. و فراموش نکنید که مراجعه کننده با کمک روان درمانگر خود را تغییر می دهد. علاقه مثبت به شخص ، تمایل به درک او و حمایت از او چیزی است که فضا را برای چنین تغییراتی ایجاد می کند.

توصیه شده: