2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چه احساسی دارید؟ واکنش شما به این سوال چیست؟
وقتی پاسخی وجود دارد عالی است - برای مثال ، من احساس شادی می کنم. یا ممکن - غمگینم ، یا حداقل - آنها مرا عصبانی می کنند.
و اگر نه. در عوض چیزی وجود ندارد.
آنچه من احساس میکنم؟ سوالی که هنوز شرایط انجماد را به من می دهد. این امر همیشه اتفاق نمی افتد ، وقتی من جمع نشده ام ، وقتی با چیزی از خودم سر و کار دارم ، وقتی منتظر سوالی نیستم ، وقتی در فیلمنامه هستم.
چه احساسی دارید؟ س stopsال متوقف می شود ، به نظر می رسد که شما با سرعت ترمز را فشار می دهید و می رانید ، سر به پا می کنید و … شوک می کنید.
چه احساسی دارید؟ س sharال به شدت بیرون می آید. مثل این است که دست خود را جلو گذاشته اید و یک دیوار وجود دارد.
شما چه احساسی دارید؟ - سوالی که من وقتی عمیق هستم اصلاً نمی شنوم. احساس می کنم؟ … من به آرامی ظاهر می شوم ، احساس سرما می کنم … من می لرزم ، من واقعاً در سطح جسمانی احساس سردی می کنم ، زیرا از افکارم بیرون کشیده شده ام ، از محل امن و امن خود ، گویی از یک تخت گرم به یک میدان سرد باد
چه احساسی دارید؟ این سوالی است که من در کارم مطرح می کنم ، حتی وقتی می دانم که این یک "در بسته" است.
وقتی رکود وجود دارد ، این سال مطرح می شود. این واکنش یا تفکر را روشن می کند ، یا یکی یکی ، به سایر اقتباس ها روی می آورد و "درهای" بسته شده را باز می کند.
"ما به مشتریانی که احساسات خود را نمی شناسند می آموزیم که درباره آنها فکر کنند" @ Elena Soboleva (TSTA-P).
با تشکر ، من از نظر ذهنی به النا سرگئونا می گویم ، از همان لحظه ای که عبارت بالا را شنیدم. این یک مجوز برای من و تأییدی بر درک من از کار با حواس یا بهتر بگویم با نسخه "احساس نکن" بود.
در کار روی خودم ، یاد گرفتم که احساسات را از طریق بدن تشخیص دهم.
هنگامی که در حال مطالعه بدن درمانی بودم ، یاد گرفتم که تکانه های بدن را به عنوان پاسخ به محرک ها بگیرم ، در نتیجه یک زنجیره منطقی برای خودم ترسیم کنم. من آموختم که برای خودم توضیح دهم که اگر پاهایم دچار گرفتگی می شوند ، این ترس است و سپس به دنبال خطر می گردم تا بفهمم واقعی است یا غیر منطقی. گاهی اوقات این امر پس از آن ، در تجزیه و تحلیل موقعیت اتفاق می افتد ، زیرا در آن لحظه Be Strong تمام احساسات را مسدود کرده و فقط غریزه وجود داشته است.
من این ایده را در کار خود با مشتریان آوردم. ما این زنجیره را قدم به قدم می سازیم و تشخیص می دهیم که ترس ، عصبانیت ، درد ، غم ، شادی در کجا زندگی می کنند. خانه در بدن از نظر هر حس کجاست.
با این حال ، وقتی بدن "قطع" می شود ، چه باید کرد؟ وقتی هیچ حسی وجود ندارد ، وقتی فقط یک کفن سفید ، مه ، حیرت ، هیچ چیز.
زنجیره منطقی برای کمک
ممکن است شخصی در لحظه سناریوی خود "احساس" نکند ، اما می داند چه اتفاقی برای دیگری می افتد یا واکنش منطقی احتمالی چیست.
از یک سو ، این یک نوع منطق است ، اما از سوی دیگر ، یک طناب نجات دهنده است که فرد می تواند در لحظه ای که می لرزید و آن را به آرامی نگه می دارد ، شروع به حرکت کند. رو به جلو ، در تاریکی احساسات و احساسات ناشناخته اش.
به عنوان نمونه ای از کار (داستان تخیلی):
"مامان فریاد می زند و دفترچه اش را بیرون می کشد و به سر او ضربه می زند"
- چه حسی داری؟
- نمی دانم. هیچ چیزی.
- به نظر شما وقتی شخصی در خیابان مورد حمله قرار می گیرد چه احساسی دارد؟ با او چه خبر است؟
از یک طرف ، ما می توانیم وارد این حالت "هیچ" شویم و به احتمال زیاد اگر در این مدت 2-3 سال درمانگر با ما نبوده است ، در آنجا گرفتار خواهیم شد. البته بخش مهمی از "هیچ" وجود دارد و خوب است بعداً ، شاید یک سال بعد ، به آن بازگردیم.
و اکنون ، در اینجا و اکنون ، وظیفه این است که احساس را بشناسیم ، به مشتری یاد بگیریم که آن را بفهمد و بشناسد ، و بر این اساس ، واکنش مناسبی به موقعیت نشان دهد.
همچنین مهم است که درمانگر منطق (واکنش ، تجربه ، فکر) خود را در پاسخها وارد نکند. اگر به عنوان مثال ، در بالا توضیح داده شد ، منطقی است که شما عصبانی باشید ، در این صورت مشتری "منطق خاص خود" را دارد و پاسخ او این است ، اینها احساسات او هستند و این همان چیزی است که شما با هم به دنبال آن هستید.
در عین حال ، این بدان معنا نیست که مشتری می پذیرد و معتقد است که این دقیقاً همان چیزی است که او احساس می کند. و حتی اگر با خوشحالی بگویید "یکنوع بازی شبیه لوتو!"
و اگر بماند ، برای مدت طولانی "بازی های خود را انجام نمی دهد".
(ادامه مثال)
- شما چی فکر میکنید…؟ - از مشتری می پرسم.
- چه فکر جالبی … - در جواب به او می گویم.
- می دانید ، آنچه می گویید نیز به من نزدیک است - اگر بیشتر با جهان بینی من مطابقت داشته باشد ، بیشتر پاسخ می دهم.
- چقدر جالب فکر می کنید ، اما به نظر من کاملاً متفاوت است ، بیشتر به اشتراک بگذارید …
- در مورد رفتار مادر هنگام ضربه زدن به کودک چه می توانید بگویید؟ آیا شبیه حمله است؟
ما سکوت کرده ایم. من عملاً نفس نمی کشم ، می ترسم در یک لحظه مهم بترسم.
مشتری یخ زد. برق در چشم ها. بینش، بصیرت، درون بینی؟
خیر دوباره خاموش شد.
نمیدانم. شاید.
بازدم بیشتر مال من.
و مشتری بسیار آرام.
بیا ادامه بدهیم. نه ، از اول شروع نکنیم. بیا ادامه بدهیم.
جرقه ای وجود داشت و دیر یا زود به انرژی عصیان تبدیل می شود ، که به دور زدن غلط های نسخه کمک می کند ، سپس انگیزه ای از انرژی کودک رایگان به وجود می آید ، که کار را به جهت دیگری تغییر می دهد ، قدرت و راه حل های جدید را ارائه دهید.
در همین حال ، ما همانطور که می رویم می رویم. زمان به زمان ، ایجاد زنجیره های منطقی و گام به گام گشودن دریچه احساسات.
RoksanaYaschuk ، CTA-P.
توصیه شده:
ماهیت روان درمانی کوتاه و مختصر است - کار شایسته با احساسات و احساسات
در این مقاله من دیدگاه خود را در مورد چگونگی کار سریع و کارآمد با حوزه عاطفی فرد به اشتراک می گذارم. من قبلاً مقاله ای در مورد احساسات ، احساسات آنها ، آنچه برای درک نحوه مدیریت حوزه عاطفی خود نیاز دارید ، نوشته ام. در اینجا من می خواهم این موضوع را از طرف دیگر لمس کنم ، یعنی درک روشن و بدون ابهام از احساساتی که مسئول چه چیزهایی هستند ، چرا بوجود می آیند و چه کارهایی باید با آنها انجام شود.
استعمار احساسات یا مهار احساسات در تجارت ، سیاست ، فرهنگ سرگرمی
ما در دنیایی از حقایق ناشی از احساسات زندگی می کنیم. داشتن احساسات مناسب به شما این امکان را می دهد که حقایق "درست" را در نظر بگیرید و واقعیت های "اشتباه" را کنار بگذارید. هویت ، اعم از شوروی و پسا شوروی ، با کنترل احساسات ایجاد می شود و تنها در این صورت است که حقایق اهمیت پیدا می کنند.
روانشناسی احساسات: چه چیزی در پشت احساسات ما پنهان است؟
سلام دوستان! بیایید در مورد احساسات و احساسات صحبت کنیم. به تصویر نگاه کنید: چه حسی روی آن می بینید؟ در کارم ، اغلب با واژه هایی مانند "عصبانیت" ، "خستگی" ، "خستگی" ، "تنبلی" و سایر عبارات مشابه ، به احساسات متفاوت قوی برخورد می کنم.
درباره احساسات و احساسات. چقدر مهم است زندگی و احساس کردن
به بسیاری از ما احساس آموخته نشده است. و این بخش مهمی از ماست که وضعیت ها و واکنش ها را نسبت به رویدادها و محیط نشان می دهد. متأسفانه ما برای انجام و احساس نکردن آموزش دیده ایم. در غیر این صورت ، چگونه می توانیم خود را کنترل کنیم؟ به هیچ وجه.
در مورد قدرت احساسات و احساسات و موفقیت
چگونه احساسات ما با موفقیت مادی و حرفه ای مرتبط است. آیا آنها به نحوی ارتباط دارند؟ آیا برای دستیابی به رشد حرفه ای و موفقیت مادی خود با مشکل روبرو هستید؟ اگر چنین است ، باید به این نکته توجه کنید: تمرکز درونی شما کجاست؟ در درون شما ، در واقع چه اتفاقی می افتد؟ تمرکز داخل چیست؟ هنگامی که تمرکز درونی به این صورت می شود: