2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
گروه های روانشناسی در FB منبع الهام ابدی هستند. به تازگی ، یکی از دختران نوشت که می ترسد با یک روانشناس رابطه ای قابل اعتماد برقرار کند ، زیرا برای او این رابطه فقط مورد دیگری است - او گوش داد و فراموش کرد. و مردم از آنها حمایت کردند - آنها می گویند ، واقعاً ، nafig به یک شخص کاملاً غریبه نزدیک می شود ، و حتی برای پول خود بدون تضمین نتیجه.
در این شرایط ، همه چیز خوب است - به ویژه ویژگی آن. من طرفدار تشخیص آواتار نیستم ، اما هر کلمه در اینجا یک درخواست برای درمان است. در متن درست روی سطح مشکلاتی در مورد اعتماد و اجتناب از صمیمیت وجود دارد (چرا حتی به کسی نزدیک می شوید) ، ناتوانی در ایجاد مرزها (روانشناس عموی شخص دیگری برای پول است ، اما در عین حال ما "رابطه" داریم) ، مشکلات مربوط به خودشناسی و عزت نفس (کاهش ارزش خودم - "گوش داده و فراموش شده") ، رقابت با چیزهای احتمالی "دیگر" برای عشق "مادری" روانشناس ("مورد دیگر" - بخوانید ، من بیشترین نیستم در بین سایر مشتریان مهم است) ، اضطراب ("عشق" به پول) ، رد ترس (جلسه را کار کرد و فراموش کرد !!!) و موارد دیگر. به طور کلی ، همه چیز آنقدر خوشمزه است که دستان شما مستقیماً خارش می یابد.
گاهی اوقات برای یک فرد دشوار است که بفهمد کجا به پایان می رسد و دیگری شروع می شود. این امر به ویژه برای مادران مادران مضطرب بسیار دشوار است ("فقط دشمنان در اطراف هستند" ، "روی زانو ننشینید - آنها تجاوز خواهند کرد" ، "آب نبات نگیرید - آنها آن را می دزدند") و بچه های دوست نداشتن که در جستجوی "پدر" در هر "عموی" یا در هر زن زیبا - "مادر" هستند. مشکلات تعیین و ایجاد مرزها و در نتیجه اعتماد. در واقع ، چگونه تصمیم می گیرید که چقدر می توانید به یک فرد خارجی اجازه دهید قبل از اینکه به "خود" تبدیل شود به شما نزدیک شود؟ و مهمتر از همه - نتیجه چیست؟ اگر بعد از نزدیک شدن ، این شخص مهم دوباره برود؟ ترس از این درد غیرقابل تحمل است - هم برای کسانی که قبلاً یکبار خیانت را تجربه کرده اند و هم برای کسانی که فقط در مورد آن خیال پردازی کرده اند.
در بزرگسالان ، این افراد بین ادغام و رد شدن عجله می کنند ، قادر به حفظ تعادل نیستند. مرز بین کنترل کامل و بی تفاوتی کامل کجاست؟ بین زندگی در زندگی دیگران و عدم پذیرش مراقبت های ابتدایی (سلام ، تفسیر بیمار مدرن از فمینیسم)؟ این درگیری آنقدر درهم پیچیده است که وابستگی کامل خارجی به یک نوع کنترل منفعل تبدیل می شود و یکی از طرفین ، مانند یک لیانا ، با تفسیر خود از "عشق" ، دیگری را خفه می کند.
ناتوانی (ناتوانی؟) درک و در نتیجه پذیرفتن خود ناگزیر منجر به مشکلات شناسایی و عزت نفس می شود. چگونه می توان خود را توصیف کرد که نه بدن خود را احساس می کند ، چه برسد به احساسات درونی؟ فقط از طریق درک دیگران ، گهگاه بازتاب خود را در چشم آنها جلب می کند. اما می دانید که هیچ آینه مخدوش کننده تری از نظر دیگران وجود ندارد. بنابراین ، به جای یک تصویر واضح و عینی ، یک شخص "بازگشت" را در قالب پیچیدگی ها و پیش بینی های دیگران دریافت می کند. اما برآورد ، بنا به تعریف ، صفات منفی است ، که ما نمی توانیم آنها را در خود بپذیریم ، بنابراین ترجیح می دهیم آنها را بر دوش دیگران بگذاریم. و بنابراین در یک دایره. خود ارزیابی نمی تواند برون سپاری شود. این همان چیز کوچکی است که ما را واقعا کامل می کند.
من می توانم به طور نامحدود ادامه دهم ، اما می ترسم که ارزش انجام این کار را به عنوان بخشی از یک مقاله محبوب سازی ندارد. با این حال ، در پایان ، من قطعاً در مورد مهمترین چیز می گویم - ارتباط با روانشناس به معنای ادغام و توسعه وابستگی عاطفی نیست. این یک رابطه عاشقانه یا دوستی نزدیک نیست ، بلکه یک اتحاد درمانی است. و وظیفه متخصص این نیست که شما را دوست داشته باشد ، بلکه ایجاد تعامل سازنده ، ایمن و بدون قضاوت در طول جلسه به منظور حل یک درخواست خاص است. هر مورد متفاوت است. هر مشتری خاص است. جایی برای مقایسه و رقابت وجود ندارد.یک روانشناس حرفه ای می تواند از پذیرش کامل هر مراجعه کننده ، فارغ از تعداد آنها ، اطمینان حاصل کند. و در هر شیوه ای ، اعم از روانکاوی یا گشتالت ، درمانگر از قوانین خاصی پیروی می کند که به بیمار اجازه نمی دهد به وابستگی عاطفی "سقوط" کند. روانشناسان به ویژه در زمینه مهار آموزش دیده اند - توانایی پذیرش احساسات دیگران ، آرام شدن و ارائه منابع لازم برای کار. و اعتماد به متخصص منتخب (منحصراً در چارچوب درمان و مشاغل) ضروری است تا بتوانید درد را راحت تر باز کنید یا ترسهای عمیق خود را بیان کنید.
من قطعاً در مورد "ضمانت نتیجه" ، که معمولاً مشتریان احتمالی را نگران می کند ، جداگانه خواهم نوشت. و برای کسانی که در حال حاضر تحت درمان هستند ، یک توصیه دوستانه: لطفاً اگر احساس اضطرابی مانند آنچه در بالا توضیح داده شد ، داشتید ، آن را نزد روانشناس خود ببرید - این مهم است. موفق باشید!
توصیه شده:
خیانت. باید باهاش چکار کنم؟ چه باید کرد؟ نحوه برخاستن و رفتن
آیا می دانید سخت ترین قسمت خیانت چیست؟ اینها احساسات لطیفی نسبت به یک خیانتکار است. چقدر ساده خواهد بود اگر آن ناامیدی باورنکردنی ، که پس از شوک اخبار بسیار دردناک سقوط کرد ، تمام احساسات گرم را به هیچ وجه نسوزاند. هیچ عشقی وجود ندارد ، عصبانیت و ناامیدی باقی ماند ، آنها صفحه را ورق زدند و رفتند.
چند بار باید به روانشناس مراجعه کرد؟
می توانید با عادی شروع کنید و مدت طولانی توصیف کنید که همه چیز فردی است و تعداد جلسات (تعداد آنها) بر اساس نیازها و توانایی های مالی مشتری تعیین می شود. برنامه و ساعات رایگان روانشناس (روانکاو یا رواندرمانگر) در نظر گرفته شده است. یا می توانید به سادگی شروع کنید:
با چه چیزی باید به روانشناس مراجعه کرد؟
در صفحه اصلی سایت ، من مزایای احتمالی را که می توانید با تماس با من به دست آورید ذکر کردم. و این لیست هنوز کامل نیست. این فقط شامل نکات اصلی است. و بیشتر به همه روان درمانی های طولانی مدت مربوط می شود. اما همه افراد به روان درمانی طولانی مدت نیاز ندارند - یا زندگی چندان خسته نیست ، یا خیلی گرم نیست ، یا خوب ، به سادگی مورد نیاز نیست ، و بس.
چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کرد؟
بهترین زمان برای مراجعه به روانشناس چه زمانی است؟ من فکر می کنم که اگر چنین نظرسنجی ترتیب دهید ، اکثریت پاسخ خواهند داد - هرگز بهتر! زیرا اگر به روانشناس (روان درمانگر ، روانکاو ، هر متخصصی که حرفه اش با پیشوند روان-- شروع می شود) مراجعه کنم ، پس من کی هستم؟ درست است - دیوانه
سایکوسوماتیک: چه زمانی باید با روانشناس مشورت کرد و چه نتایجی را انتظار داشت
متداول ترین س thatالی که یک روانشناس با موضوعات بهداشتی می شنود این است: "با چه بیماری هایی می توانم شما را درمان کنم؟ آیا می توان با بیماری من کار کرد؟ " در واقع ، لیستی از بیماریهایی وجود دارد که روان تنی در نظر گرفته می شوند. بیماری هایی وجود دارد که بروز و دوره آن بستگی به استرس دارد.