2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این ایده رایج وجود دارد که اگر آزرده خاطر شدید ، باید ببخشید. در حقیقت ، افرادی که "بخشیده شده اند" اغلب نه تسکین ، بلکه وخامت وضعیت روحی و جسمی خود را دریافت می کنند. در این مقاله ، دلیل این امر را توضیح خواهم داد. من آنچه را که بخشش واقعی ، صادقانه و خیالی است به شما می گویم. چگونه بین آنها تمایز قائل شویم تا خود را فریب ندهیم. و اینکه برای بخشش واقعی و تسکین واقعی چه باید کرد.
چگونه می توان بخشش واقعی و درک شده را تشخیص داد؟
واقعیت این است که در زندگی (و در پذیرایی) با تعداد زیادی از نمونه های بخشش خیالی برخورد می کنم. من 2 مورد از عمل خودم را ارائه می دهم. اسامی تغییر کرده است.
مثال 1
زن ، 32 ساله ، 3 ماه پس از سکته مغزی. او با شکایات افسردگی ، اضطراب ، بی تفاوتی ، تحریک پذیری آمد. می پرسم قبل از سکته مغزی چه داشت. او می گوید که شوهرش به او خیانت کرده است. پس از خیانت ، آنها جدا شدند و شش ماه با هم زندگی نکردند. سپس او او را "بخشید" و آنها تصمیم گرفتند با هم دور شوند. یک هفته پس از آن ، سکته کرد.
مثال 2
مامان برای فرزند 3 ، 5 ساله درخواست کرد. دیما اکنون 2 هفته است که از رفتن به مهد کودک به طور قاطع خودداری می کند. با ذکر مهد کودک ، عصبانی می شود. دوباره می پرسم 2 هفته پیش چه اتفاقی افتاده است. شرایط ساده بود: یکی از بچه ها دیما را کتک زد. مربیان با درخواست از دیما برای بخشیدن مجرم ، اوضاع را حل کردند. دیما گفت که می بخشد. بعد از ناهار ، همان کودک دوباره دیما را کتک زد. مربیان دوباره پیشنهاد کردند که دیما مجرم را ببخشد. دیما تا آخرین بار امتناع کرد ، اما یک پسر کوچک در برابر یک معلم مداوم چه می تواند بکند؟ مجبور شدم دوباره "" همانطور که احتمالاً قبلاً حدس زده اید ، دیما در آن روز چند بار دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. و هر بار تقاضای بخشش داشتند.
مثالها نشان می دهد که در واقع بخششی وجود نداشت. فقط کلمات بود. درد ، و احساس بی عدالتی ، و ترس از اینکه شرایط دوباره تکرار شود ، و تحقیر در درون باقی ماند. یعنی کینه باقی ماند.
این اصل کل مقاله است:
تا زمانی که کینه باقی بماند ، ما در مورد بخشش واقعی صحبت نمی کنیم!
تا زمانی که آزرده خاطر نشویم و غرامت دریافت نکرده باشیم ، بخشش خیالی خواهد بود ، نه واقعی. این بدان معناست که هیچ کمکی نمی کند ، بلکه فقط باعث بدتر شدن آن می شود.
اگر بخشش واقعی وجود نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟
پس از بخشش خیالی ، چندین گزینه برای توسعه وضعیت وجود دارد ، و همه آنها بد هستند:
- انتقام ناخودآگاه (گاهی عمدی). مثلا. من با همسرم که به من خیانت کرده است می مانم ، اما به او اعتماد نمی کنم. من هر روز به او یادآوری می کنم و او را مقصر می دانم. من از نزدیکی احساسی می ترسم. من از روابط صمیمی امتناع می کنم.
- طغیان عصبانیت ، تحریک پذیری. تحریک به جایی نرسیده است ، در داخل می جوشد و دوره ای از بین می رود.
- ترس ، هراس ، حملات وحشت. ترس از این که اوضاع به پایان نرسد ، ممکن است تکرار شود و دوباره نتوانم از خودم دفاع کنم.
- روانگردان ها تشدید بیماری های مزمن یا بروز زخم های جدید. بخشش خیالی احساسات را عمیق تر می کند. آنها چاره ای نمی یابند ، در داخل می مانند و مخرب می شوند.
چه باید کرد؟
بهترین گزینه مطالبه غرامت است. لازم نیست پول باشد یا چیز ملموسی. اگرچه این اتفاق هم می افتد. اما می تواند اعتراف به گناه و توجه یا مراقبت ویژه باشد.
منظور از جبران خسارت جبران خسارت است. اگر آسیب مادی است ، ایده آل است که آن را با وسایل مادی جبران کنید. اگر مرغی را از شما دزدیدند ، آن را با مرغ جبران کنید. یا هزینه آن را پس می دهند.
اگر خسارت اخلاقی باشد ، جبران خسارت می تواند هم اخلاقی و هم مادی باشد. در اینجا لازم است فکر کنید ، و در چه چیزی ، در واقع ، آسیب. دقیقاً چه چیزی را از دست داده اید و چگونه آن را بازیابی می کنید. نیاز شما نقض شده است و چگونه می توان آن را برآورده کرد. در مثال شماره 1 ، زن باید به این فکر کند که شوهرش چقدر می تواند برای او مفید باشد تا بتواند دوباره به او اعتماد کند. شاید در مورد این موضوع با یک روانشناس صحبت کنید. اگر چنین جبرانی وجود نداشته باشد ، رابطه محکوم به فنا است.
شما فقط زمانی می توانید ببخشید که خسارت جبران شود.
اصل جبران خسارت دقیقاً برعکس انتقام است:
- انتقام: تو با من بد کردی ، حالا می خواهم تو هم احساس بدی داشته باشی.
- جبران خسارت: شما مرا اشتباه کردید ، اکنون می خواهم به من کمک کنید تا خودم را خوب انجام دهم.
و مهمترین چیز!
جبران خسارت باید به گونه ای باشد که بتوانید شرایط را برای خودتان تکمیل کنید و دیگر هرگز به یاد نیاورید.
به معنی فراموشی نیست این بدان معناست که هر روز افکار خود را برنگردانید. این بدان معناست که به خاطر نداشته باشید و سرزنش نکنید. آن شخص را سرزنش نکنید.
در صورت عدم امکان جبران خسارت
گاهی اوقات اتفاق می افتد که راهی برای جبران خسارت وجود ندارد. ممکن است فرد متجاوز در دسترس نباشد. یا مخالف.
در چنین مواردی نیز نیازی به عجله برای "بخشیدن" نیست. ابتدا باید مراقب خود باشید. یعنی به طور مستقل (یا با کمک افراد دیگر) خسارت وارده به خود را جبران کنید. بازیابی کنید.
اگر همسران مثال 1 در مورد جبران خسارت به توافق نرسیدند و با این وجود طلاق گرفتند ، خشم و عصبانیت همسر تا زمانی که شریک دیگری پیدا نکند ، باقی می ماند. کسی که با او می تواند دوباره رابطه ای قابل اعتماد داشته باشد. تنها در این صورت است که می توانیم درباره بخشش واقعی صحبت کنیم.
و بله ، او باید خودش این کار را انجام دهد. زیرا هیچ کس دیگری این مشکل را برای او حل نمی کند. حداکثر - می توانید از کمک دوستان یا روانشناس استفاده کنید.
چگونه می توانم بررسی کنم که آیا من صادقانه فردی را بخشیده ام یا خود را فریب می دهم؟
هر خواننده ای می تواند همین حالا این کار را انجام دهد. باید از خود بپرسید:
- آیا خسارتی که به من وارد می شود جبران می شود؟
- آیا می توانم صادقانه ، صادقانه از مجرم به خاطر خوبی هایی که داشتیم تشکر کنم و برای او در زندگی آینده شادی آرزو کنم؟
اگر هر دو پاسخ مثبت است ، بخشش واقعی است و وضعیت واقعاً به پایان رسیده است. اگر حداقل یک پاسخ منفی است ، وضعیت برای شما تمام نشده است و هنوز با بخشش فاصله دارد.
در خاتمه ، من یک تست روانشناسی ساده را به شما پیشنهاد می کنم که فقط شامل یک سوال است.
کدام گزینه مناسب شرایط امروز شما است:
من شما را خالصانه ، بسیار مهربانانه دوست داشتم ، مانند …
الف) خدا به شما توفیق دهد که متفاوت باشید
ب) خدا شما را دوست داشته باشد که هیچکس نباشید
توصیه شده:
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟
چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟ امروزه مشاوره دادن در هر موقعیتی بسیار شیک است. مزیت یک شبکه اجتماعی برای هر سلیقه ای در خدمت ماست. این بسیار راحت است - بدون خروج از خانه ، بدون نگاه کردن به کامپیوتر ، می توانید تمام مشکلاتی را که در طول سالها جمع شده است در یک شب حل کنید.
"نامه های بخشش کمکی نمی کند " چرا و چگونه این را تغییر دهیم؟
در کار با آسیب شناسی روانی ، علائم ما اغلب با تجربه برخی از خاطرات منفی همراه است که نمی توانیم آنها را رها کنیم. زمانی که قبلاً در مورد نوروفیزیولوژی این فرآیند نوشتم ، امروز می خواهم مقاله ای بنویسم که نه منطق و الگوریتم ها ، بلکه تجزیه و تحلیل تجربیات ذهنی من است.
"خود روانشناس نیست." چرا خود حفاری کمکی نمی کند
اغلب ما به راحتی راه حل مشکل شخص دیگر را می بینیم ، راه خروج از موقعیت را به وضوح تصور می کنیم و می پرسیم: "چگونه این می تواند غیرقابل درک باشد؟" و وقتی در موقعیت شخصی خود قرار می گیریم ، اصلاً آن را نمی بینیم یا نمی دانیم چگونه از آن خارج شویم.
وقتی امید کمکی نمی کند اما آزار می دهد
من اکنون به سمت مقدس حرکت می کنم. یعنی امید. اونی که آخرین نفر میمیره و من حتی یک فرضیه دارم که چرا امید آخرین بار می میرد. زیرا قبل از مرگ او ، کسی که امیدوار بود می میرد. اگر امیدی نبود چه کسی نمی مرد. من برای خودم زندگی می کردم ، اما امیدوارم کار تمام شود.