چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟

تصویری: چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟

تصویری: چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟
تصویری: آدمهای بسیار حساس و زودرنج. محسن محمدی نیا معین مشاور خانواده و روانشناس 2024, آوریل
چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟
چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟
Anonim

چرا مشاوره روانشناسان کمکی نمی کند؟

امروزه مشاوره دادن در هر موقعیتی بسیار شیک است. مزیت یک شبکه اجتماعی برای هر سلیقه ای در خدمت ماست. این بسیار راحت است - بدون خروج از خانه ، بدون نگاه کردن به کامپیوتر ، می توانید تمام مشکلاتی را که در طول سالها جمع شده است در یک شب حل کنید. خیلی خوب است ، در یک شب ، همه چیز را بفهمید ، بفهمید و تصمیم بگیرید. در اینترنت ، می توانید در مورد هر موضوعی مشاوره پیدا کنید:

- چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی را شروع کنیم

- چگونه با موفقیت ازدواج کنیم

- چگونه با پرخاشگری کودک کنار بیاییم

- چگونه تنوع جنسی ایجاد کنیم

- چگونه می توان پول زیادی به دست آورد

- چگونه جلوی آزرده خاطر شدن و غیره و غیره را بگیریم.

به ویژه متخصصان زیادی در زمینه روانشناسی وجود دارد. تعداد زیادی وبینار وجود دارد که نحوه فروش خدمات روانشناختی را از طریق شبکه های اجتماعی ، وب سایت ها و وبینارها ارائه می دهد. ایده اصلی چنین آموزش هایی گرفتن موضع متخصص در ارتباط با خواننده ، مصرف کننده خدمات روانشناسی است. به زبان ساده ، چنین متخصصی باید در نظر شما مجرب ترین و باهوش ترین متخصص در مورد موضوع مورد نظر شما ظاهر شود.

چگونه انجامش بدهیم؟ بسیار ساده. اول ، شما باید خود را به عنوان یک متخصص در یک منطقه خاص و باریک اعلام کنید و فقط در مورد این موضوع بنویسید. مورد دوم این است که عناوین بیشتری را برای خود تعیین کنید. چنین نوع "تابلوی افتخار". بلافاصله سزار را از فیلم "استریکس و اوبلیکس علیه سزار" به یاد می آورم ، جایی که سزار همیشه مکالمه را با یک عبارت به پایان می رساند:

- ابی ، من! (ترجمه ستایشم کن)

سومین شرط نه چندان مهم ، جمعیتی است که از مشکلات خود رهایی یافته اند. در بررسی ها ، آنها ابتدا قصیده های تحسین برانگیزی می نویسند ، و سپس به سادگی در مقابل خود راحت نیست که اثر پایدار نباشد و به همان اندازه ای که در ابتدا به نظر می رسید نیست. اما ، اعتراف به آن دشوار است ، بنابراین به ستایش ادامه می دهم ، گویی سعی می کنم خود را متقاعد کنم که همه چیز خوب است - من خوب هستم.

اگر هر سه این شرایط برآورده شود ، به احتمال زیاد به چنین متخصصی اعتماد خواهید داشت. ما اینگونه ساخته شده ایم. فقط افرادی که تفکر انتقادی شکل داده اند ، به این طعمه دامن نمی زنند. بقیه ، افسوس ، این خطر را دارند که تحت تأثیر چنین "متخصص" قرار بگیرند.

اخیراً با توصیه های یک متخصص در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان روبرو شدم. توصیه ها به نحوه رفتار والدین در رابطه با افزایش خودکشی نوجوانانی که در گروه های خودکشی در VK عضویت دارند ، مربوط می شود.

متخصص توصیه کرد وحشت نکنید و عصبانیت نکنید. وینیل والدین که توجه کمی به کودکان می کنند ، توجه بیشتری باید به کودکان توجه شود ، بهتر است آنها را دوست داشته و درک کنیم. البته توصیه ها در نگاه اول معقول و درست است. اما بعید است که کسی برای اجرای این توصیه ها رفته باشد. نه به این دلیل که والدین بد هستند یا فرزندان را دوست ندارند ، بلکه به این دلیل است که او از ترس و اضطراب برای خود و فرزند "غرق" شده است. این اضطراب غیر سازنده و غیرمنطقی است. در آن ، شخص قادر به انجام اقدامات سازنده نیست و بنابراین توصیه کمک نمی کند ، بلکه باعث عصبانیت می شود. تنها فایده چنین توصیه هایی این است که فرد از ترس برای فرزندان خود به خشم و پرخاشگری به سوی چنین مشاورانی تغییر می کند. با این حال ، عمل به پرخاشگری باعث حواس پرتی می شود ، اما به مقابله با شرایط فعلی کمک نمی کند. در چنین مواردی ، فرد نیازی به مشاوره ندارد ، بلکه به تجزیه و تحلیل وضعیت موجود ، پشتیبانی ، درک و تجربه احساسات خود و توسعه نگرش خود نسبت به موقعیت و استراتژی فعلی نیاز دارد. برای این کار باید شرایط خاصی ایجاد شود.

شرط اصلی این است که به تجزیه و تحلیل پیش داوری نکنید. این شرط بسیار مهمی است. این به شما امکان می دهد در تجزیه و تحلیل خود مولد باشید. بیایید تصور کنیم که شما در حال تلاش برای تصور خود هستید و در مورد این موضوع با مادر ، دوست یا خواهر خود صحبت می کنید. آیا بازخورد عینی دریافت خواهید کرد؟ شما از حمایت ، تسلی ، آرامش ، مشاوره - هر چیزی جز آنچه در این لحظه به آن نیاز دارید ، دریافت خواهید کرد.در این لحظه ، شما به شدت نیاز دارید که نظر و نگرش خود را نسبت به شرایط ایجاد کنید.

به هر حال ، زندگی شما پروژه نویسنده شما است.

روان درمانی م effectiveثرترین "محل کار" برای چنین پروژه نویسنده ای است.

روان درمانگر

- مانند آینه ای که شما و تجربیات درونی شما را منعکس می کند

- به عنوان شنونده ای که جز شنیدن داستان شما از شما چیزی نمی خواهد

- به عنوان مترجم ، مترجم یا مفسر رویاها ، تصاویر و ایده های شما

- مانند گاوصندوق که می توانید مخفی ترین خواسته ها و تجربیات خود را در آن ذخیره کنید

- به عنوان مرحله ای که می توانید خود را در نقش های مختلف ببینید و تمام آن احساساتی را که در زندگی واقعی تجربه می کنید تجربه کنید

- به عنوان یک پناهگاه ، جایی که می توانید مخفی شوید و آرام شوید وقتی غمها و احساسات در روح شما بیداد می کند

- شاهد تولد حال شما

نصیحت ترس و اضطراب را برای مدتی از بین می برد و سپس ناامیدی و عصبانیت به وجود می آید زیرا مشکلات را حل نمی کند. شما همه این نکات را از قبل می دانستید و بسیاری حتی این نکات را به دیگران نیز دادند. نکته این نیست که فرد نمی داند چگونه با یک مشکل کنار بیاید ، بلکه نکته این است که با احساساتی که این مشکلات ایجاد می کند کنار نمی آید.

وظیفه درمانگر این نیست که توصیه کند ، بلکه ایجاد چنین فضا و شرایطی است که در آن می توانید خود را بهتر بشناسید و به تنهایی به خود کمک کنید.

آلا کیشچینسکایا

توصیه شده: