2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تمام حقیقت در مورد "آویز جادویی" یا اینکه چگونه مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیریم.
"روزی روزگاری ایوانوشکا آنجا بود. او برای خودش زندگی می کرد ، روی اجاق دراز کشیده بود و هنوز نمی دانست چه کار کند. بله ، چه باید کرد. کجا باید رفت. بله ، چه باید کرد. او 30 سال و 3 سال در آنجا دراز کشید. تا اینکه شخصی مهربان آمد و برای او "آویز جادویی" نرم و مرتب "نوشت". و از آن لحظه همه چیز بدون مشکل برای ایوانوشکا پیش رفت. و جهت را دید. و او به وضوح شروع به درک این کرد که چه کاری و چه زمانی باید انجام داد و چگونه عمل کرد. و پس از آن او تا ابد خوشبخت زندگی کرد …"
ظاهراً مردم وقتی به اصرار "آویز جادویی" را از خویشاوندان ، از عزیزان ، از رواندرمانگر خود ، از زندگی ، از زندگی تقاضا می کنند ، اینگونه است. من اغلب این عبارت را در بسیاری از جاها می شنوم. با دعا و گاهی حتی با اشک در چشمانم. و به هر حال ، من یک روان درمانگر روانگردان هستم. و تفکر من مناسب است - روانگردان. برای کسانی که با سایکودرام آشنا نیستند ، این یک روش روان درمانی اثبات شده است که تقریباً 100 سال قدمت دارد ، یکی از اصول اساسی آن تحقق بخشیدن به هر چیزی است که در داخل و خارج اتفاق می افتد و ترجمه تصاویر مادی شده به عمل است. به اصطلاح آنها را احیا کنید.
بنابراین این ایده به ذهن من رسید: بیایید سعی کنیم با این مفهوم ، که توسط شهروندان ما بسیار محبوب است ، با "آویز جادویی" چنین اقدامی روانی نمایشی انجام دهیم. و ببینیم چه اتفاقی می افتد.
- بنابراین ، اگر در مورد "آویز جادویی" صحبت کنیم ، حداقل 2 نفر در این رویداد شرکت می کنند: یکی که لگد می زند و دیگری که لگد می شود. وقتی می خواستی به کسی لگد بزنی ، خودت را به خاطر می آوری؟ چه احساسی راجبش داری؟ من سعی می کنم حدس بزنم: عصبانیت ، عصبانیت ، پرخاشگری ، تحریک … شما به سختی می خواهید کسی را از شادی یا ناراحتی زیاد بیرون کنید. بنابراین نتیجه گیری منطقی: فردی که می خواهد "آویز جادویی" بگیرد در واقع از او تجاوز می خواهد.
- اکنون اجازه دهید در مورد قدرت تلاش کاربردی صحبت کنیم. به ندرت ضربه ای ملایم ، مرتب و محبت آمیز رخ می دهد. اگر از آن به عنوان مظهر فعال پرخاشگری صحبت کنیم ، این دقیقاً عملی است که درد جسمی را درجات مختلف به ارمغان می آورد. اما درد. کسی می گوید: "اما" ضربه جادویی "از زندگی چطور؟" من به سادگی - بر اساس تجربه - خودم ، دوستان و آشنایان ، مشتری ، ادبی - به طور معمول پاسخ خواهم داد ، "ضربه جادویی" یک رویداد آسیب زا است. به عنوان مثال ، از دست دادن شغل ، معشوق ، سلامتی ، ارزشهای مادی ، شیوه زندگی عادی ، موقعیت اجتماعی و غیره این ممکن است از نظر جسمی دردناک نباشد. اما می تواند درد حاد روانی را به همراه داشته باشد. که بسیار قوی تر از فیزیکی تجربه می شود. بدین ترتیب، با درخواست "ضربه جادویی" یک نفر می پرسد: "مرا آزار بده."
- حالا سعی کنید فرایند یک نفر را با لگد زدن در قالب یک تصویر تصور کنید. بسته به قدرت ضربه ، نقطه استفاده از پای ضربه زننده ، موقعیت ضربه زننده نسبت به ضربه زننده ، چنین ضربه ای می تواند نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. کسی که لگد می خورد می تواند به جلو ، پهلو یا عقب بیفتد. می تواند در مسیری که با ضربه وارد شده است مسافت نسبتاً طولانی را پرواز کند. و با توجه به این واقعیت که در حالت پرخاشگرانه ، بعید است که ضربه زننده در حالت تار قرار گیرد و بگوید: "دوست عزیز! لطفا آماده شوید. حالا من شما را با فلان نیرو و در فلان جهت لگد می کنم "- به احتمال زیاد آمادگی برای یک ضربه و عواقب آن 100٪ امکان پذیر نخواهد بود. البته ، اگر واکنش خوب باشد ، می توان بدن را گروه بندی کرد و تلاش های ضربه زننده را برای خود کمی صاف کرد - اما فقط برای بخش کوچکی. بدین ترتیب، مسیر ، جهت ، سرعت و نوع حرکت ضربه زننده بیشتر به ضربه زننده بستگی دارد.
اگر هر 3 نکته را جمع بندی کنیم ، سپس شخصی که "آویز جادویی" می خواهد در واقع موارد زیر را می گوید: "نسبت به من تجاوز کنید. آزارم بده و نوع / نوع حرکت و مسیری که در آن حرکت می کنم (پرواز ، دویدن ، دراز کشیدن و غیره) را به من نشان بده. "
این جمله را چگونه دوست دارید؟ و از همه مهمتر - آیا هنوز هم می خواهید این بدنام ترین "آویز جادویی" را بدست آورید؟
در واقع ، من این فرایند را تا آنجا که ممکن است اغراق آمیز توصیف می کنم تا بصری تر به نظر برسد. و نکته کلیدی در اینجا برای من فقط قسمت آخر است. به هر حال ، ضربه زننده واقعاً حرکت را تنظیم می کند. و او با لگد انتخاب نمی شود. این انتخاب برای او انجام شده است. همانطور که در دوران کودکی ، مادر و پدر برای یک کودک انتخاب کردند. تنها تناقض این است که بزرگسالان اغلب درخواست "آویز جادویی" می کنند ، که مطمئناً مادر یا پدر نباید برای آنها انتخاب کنند. و بزرگسالان باید خود و مکان حرکت (یا حرکت نکردن) را به تنهایی انتخاب کنند و (درام رول) مسئولیت انتخاب های خود را بر عهده گرفته و پیامدهای آنها را بپذیرند.
به همین دلیل است که همه درخواست ها برای "آویز جادویی" راهی توهم آمیز برای عدم انتخاب و عدم مسئولیت آن است. پس از همه ، ساده ترین راه این است که بعد از ضربه ای که قبلاً از زندگی دریافت کرده اید ، بگویید: "این من نیستم. این شرایط است. " و ماهیت وهمی این واقعیت بسیار ساده توضیح داده می شود - عدم انتخاب ، عدم حرکت خود و انتظار برای "ضربه جادویی" نیز یک انتخاب است. واقعی ترین. اینجا و الان.
دلایل چنین بی میلی از انجام هرگونه انتخاب و مسئولیت زندگی خود چه می تواند باشد؟ از روی تجربه ، ترس های مختلف در سطح نهفته است. اما تحت ترس می تواند بسیاری از چیزهای جالب باشد. و ترس به خودی خود اغلب اوقات واقعی نیست ، بلکه روان رنجور است.
چگونه می توانید در شرایطی که روح مستقیماً "آویز جادویی" درخواست و درخواست می کند ، به خودتان کمک کنید؟
- اول از همه ، به یاد داشته باشید که "آویز جادویی" چیست. شاید از این متن ، شاید از تجربه خودم. و به وضوح و با تمام جزئیات به خاطر بسپارید. و سعی کنید از خود بپرسید آیا من خواهان تجاوز علیه خودم هستم و آیا برای خودم درد می خواهم؟ به احتمال زیاد ، پاسخ شما "نه ، من این را نمی خواهم" خواهد بود.
- سعی کنید بفهمید با چه انتخابی روبرو هستید. گزینه های انتخاب را می توان با قرار دادن برخی از اشیاء در جلوی خود که برای وضوح آن را جلوه می دهند ، تجسم کرد. تحقق انتخاب به شما کمک می کند تا از بیرون به این انتخاب نگاه کنید. در چنین مواردی ، اغلب چیز جدیدی می تواند به روی شما باز شود.
-
بعلاوه ، به عنوان توصیه ، می توان پیشنهاد کرد که نتیجه این یا آن انتخاب را به صورت ملموس ، در موارد ساده و ملموس ، در نتیجه شامل آگاهی و منطق ارائه دهیم. بسیاری از ماتریس های انتخاب وجود دارد ، به عنوان مثال:
- اگر این کار را انجام دهم ، چه چیزی دریافت خواهم کرد ؛
- اگر این کار را انجام دهم ، به من نمی رسد ؛
- اگر این کار را نکنم چه چیزی دریافت می کنم ؛
- چیزی که اگر نگیرم به دست نمی آورم.
چنین ماتریسی ها به شما امکان می دهند در مورد آینده احتمالی و نتیجه خیال پردازی نکنید و بار دیگر خود را نترسانید. اما آنها با تصحیح وقایع و نتیجه به خوبی پایه گذاری شده اند ، در نتیجه اجازه می دهند احساس اضطراب و ترس را متوقف کرده و کاهش دهند. اما توجه کنید - فقط متوقف و کاهش دهید ، حذف نکنید. هنوز بهتر است با ریشه های عمیق ترس در مطب یک روانشناس یا روان درمانگر برخورد کنید.
4. سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث ترس شما می شود. بیشتر از چی می ترسی؟ سعی کنید این ترس را کمی دقیق تر برای خود بیان کنید و پیامدهای انتخاب خود را در قالب اقدامات خاص به آینده نشان دهید.
به عنوان مثال ، من می ترسم که اگر این انتخاب را انجام دهم ، موارد زیر اتفاق می افتد. و وقتی این اتفاق بیفتد ، من این و آن را احساس خواهم کرد. و وقتی این و آن را احساس کنم ، آنگاه می فهمم که این برای من به چه معناست و برای من چنین و چنان معنی دارد. و وقتی این را فهمیدم ، این کار را می کنم … و غیره در امتداد زنجیره از اعمال به احساسات ، از احساسات به افکار (معنی) و دوباره به اعمال ، تا زمانی که احساس کنید زنجیره به پایان می رسد.و باید با یک واقعیت بسیار خاص که قطعاً به شما آسیب می رساند ، متوقف شود. نه چیزهای جهانی مانند "همه از من پشت می کنند" ، بلکه یک پاسخ بسیار دقیق و دقیق است. در این مرحله ، سعی کنید ترس از انتخاب خود را با آخرین حلقه در چنین زنجیره ای ، با این حقیقت خاص مرتبط کنید. از تجربه با مشتریان و گروه ها ، و در این مکان است که آگاهی بوجود می آید که ترس واقعی نیست ، بلکه روان رنجور است ، واقعی نیست. اغلب ، پس از چنین تحلیلی ، حتی پوچ به نظر می رسد - در نهایت ، در نهایت هیچ آسیبی واقعی پیدا نمی شود.
این گزینه دشوارتر از گزینه قبلی است و برای افرادی مناسب است که یا از قبل مهارت روان درمانی خود را دارند یا در بازتاب خود مهارت دارند.
5. اگر این کمک نمی کند و ترس آنقدر قوی است که به سادگی شما را متوقف می کند و شما را یخ می زند - خود را یک روان درمانگر بیابید. مال او اغلب اوقات ، مشکل مشکلات پذیرش مسئولیت در کنار مشکل جدایی از والدین نهفته است - به هر حال ، جدایی فیزیکی و بزرگسالی مربوط به سن به هیچ وجه به معنای جدایی روحی و حسی نیست. کنار آمدن با مشکلات این نوع نه تنها ، بلکه با کمک یک روان درمانگر آسان تر است.
توصیه شده:
منبع مسئولیت. یا اینکه چگونه نویسنده زندگی خود شوید
مدتهاست می خواهم در مورد مسئولیت بنویسم. و سپس یک روز افکار در مقاله شکل گرفت. مسئولیت ، به عنوان وظیفه یا گناه ، به مسئولیت زندگی فرد ، مسئولیت افکار ، اعمال و روابط مربوط نمی شود. من به مردم نگاه می کنم و می فهمم که اکثریت قریب به اتفاق نه تنها مسئولیت خود را نمی پذیرند ، بلکه آن را بر عهده دیگران می گذارند.
مسئولیت حفاظت از مرزهای روانی بر عهده خود شخص است
انسان موجودی اجتماعی است و به همراهی افراد دیگر نیاز دارد. با این حال ، علاوه بر اجتماعی بودن ، ویژگی دیگری مانند فردیت وجود دارد. یعنی هر یک از ما علایق ، ارزشها ، نیازهای خاص خود را داریم که گاهی مغایر با علایق ، ارزشها و نیازهای افراد دیگر است.
قوانین زندگی 1 از 64: مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید
من می خواهم ایده جدید خود را به شما توجه کنم. این پروژه بلند مدت است و شامل 64 قسمت به نام "قوانین زندگی" می شود. با مشاهده حداقل 2 مورد از آنها به طور منظم ، 2 بار زندگی خود را بهبود می بخشید. از نظر مادی و از نظر وقت آزاد. این مقاله به مسئولیت ، مسئولیت زندگی شما اختصاص داده می شود.
چگونه می توان بهتر شد یا چرا آویز جادویی کار نمی کند
خوب ، همه چیز دوشنبه است تناسب اندام سلام ورزش و ذن بودیسم و کمال دویست و سی و سه را امتحان کنید (از اشعار و پرها) در شبکه های اجتماعی به یک فیلم ترسناک برخورد کردم: یک سگ روتویلر به پسری در حدود پنج سال حمله کرد. این پرونده در جایی در جمهوری آذربایجان در حال وقوع بود و با توجه به فریادهای موجود در قاب قضاوت می شد.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.