چرا غریزه حفاظت از خود کار نمی کند؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا غریزه حفاظت از خود کار نمی کند؟

تصویری: چرا غریزه حفاظت از خود کار نمی کند؟
تصویری: چگونه انرژی منفی‌ را از خانه خود دور کنیم؟ 💚 2024, آوریل
چرا غریزه حفاظت از خود کار نمی کند؟
چرا غریزه حفاظت از خود کار نمی کند؟
Anonim

او باید در بدو تولد به همه داده شود و در طول زندگی ما را همراهی کند. برای محافظت از ما و سلامتی ما ، برای محافظت از ما در برابر خطرات و مشکلات. اما آیا اکنون واقعاً چنین است؟

از لحاظ تئوری ، بله. غریزه حفظ خود (IS) ذاتی است و از طریق DNA و به اصطلاح حافظه ژنتیکی به ارث می رسد. آنچه اجداد ما باید به صورت تجربی انجام می دادند ، ما بلافاصله به دست می آوریم. یک کودک کوچک از بدو تولد احساس خطر می کند و می داند چگونه از آن جلوگیری کند - وقتی گرسنه است ، هنگام درد یا سرما فریاد می زند و این مستلزم توجه و حمایت بزرگسالان است. با افزایش سن ، او با خطرات دیگری روبرو می شود و همچنین باید بداند چگونه در برابر آنها واکنش نشان دهد ، اما همیشه اینطور نیست. با بزرگ شدن ، برخی از کودکان حتی در جایی که خطری وجود ندارد ، بیش از حد مراقب و می ترسند و برخی نیز به هیچ وجه تهدیدی را احساس نمی کنند و خود را در معرض خطر قرار داده و با عواقب آن روبرو می شوند. چرا این اتفاق می افتد؟

IC ممکن است تقویت یا تضعیف شود

IC تقویت شده

مطمئناً شما نه تنها با کودکان ، بلکه با بزرگسالانی که به هر دلیلی مضطرب هستند ، برخورد کرده اید ، در جایی که خطری وجود ندارد ، خطر را می بینند و دائماً نگران امنیت آنها هستند. به عنوان مثال ، چندین بار بررسی کنید که آیا درها با همه قفل ها بسته شده اند یا خیر. بزرگسالانی هستند که رژیم غذایی خود را بسیار دقیق و با دقت کنترل می کنند ، از انواع غذاهای مضر اجتناب می کنند و اگر مفید نباشد ، حتی کمی خوشمزه به خود نمی دهند. افرادی بسیار محتاط و ترسناک هستند که از هرگونه موقعیت بالقوه خطرناک و نه چندان زیاد اجتناب می کنند. و همه آنها با این واقعیت متحد شده اند که احساس ترس آنها از مرگ بیش از حد واقعی است. به عبارت دیگر ، IS آنها تقویت می شود.

دلایل این چیست؟

دانشمندان و روانشناسان در سراسر جهان به طور فعال در حال بررسی این موضوع هستند و به طور قطع مشخص است که عوامل مادرزادی و همچنین اکتسابی وجود دارد که بر عملکرد IS تأثیر می گذارد.

می توان آن را از بدو تولد تقویت کرد ، به عنوان مثال ، در افرادی که نسل های متمادی در مناطقی زندگی می کنند که خطر مداوم وجود دارد - حیات وحش ، مناطق فعالیت نظامی و غیره. بنابراین ، برای زنده ماندن ، رفتار آنها ویژگی های خاصی را به دست می آورد ، که دائماً تقویت و بهبود می یابد. در نتیجه ، برای اکثر اعضای چنین جامعه ای معمولی می شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

اگر ما در مورد تغییرات IP که پس از تولد و در دوران بعدی زندگی بوجود آمده صحبت کنیم ، می توان آن را با شرایطی که خطری برای سلامتی و زندگی انسان دارد تقویت کرد. این عوامل بسیار شدید و طولانی مدت هستند ، بنابراین ، به این ترتیب بر افراد دارای IP اولیه عادی تأثیر می گذارد. IP به ویژه در مراحل اولیه رشد کودکان ، هنگامی که آنها در یک محیط نامساعد قرار دارند و احساس امنیت نمی کنند ، تشدید می شود. همچنین برای هر دوره دیگری از زندگی که بر شخص تأثیر بسزایی داشته و منجر به تغییر در واکنش به تهدیدها شده است ، صدق می کند.

IC ضعیف شده

در مورد IP تضعیف شده نیز می تواند مادرزادی و اکتسابی باشد.

اگر فردی از همان ابتدای زندگی دارای چنین ویژگی هایی باشد ، احتمالاً این به دلیل وراثت و / یا تغییرات ژنی خاصی است. و برای بخش کوچکی از مردم ، این امر از نظر تکاملی ضروری است. زیرا جامعه به افرادی نیاز دارد که بتوانند ریسک کنند ، در شرایط فوق العاده قاطع و نترس باشند. ما در مورد حرفه هایی مانند پلیس ، آتش نشانان ، ارتش ، پزشکان و غیره صحبت می کنیم. و اهمیت آنها در این واقعیت نهفته است که به دلیل ویژگی های آنها ، آنها می توانند زندگی بسیاری از افرادی را که چنین توانایی هایی ندارند نجات دهند و در نتیجه جامعه را از ضررهای بزرگ محافظت کنند.

اگر تعداد چنین افرادی در جمعیت افزایش یابد ، این از نظر تکامل قابل توجیه نیست. زیرا برای برآوردن نیاز خود به رفتارهای مخاطره آمیز ، افراد خود را در معرض خطر غیر ضروری قرار می دهند و اغلب می میرند.

در زیر نمونه هایی از این رفتار را بیان می کنم.

اگر IP هنگام تولد طبیعی بود و پس از آن ضعیف شد ، این بدان معناست که تغییرات در طبیعت به دست می آیند. عوامل گوناگونی می تواند تأثیرگذار باشد ، اما بیشتر اوقات ، تربیت در خانواده است ، به عنوان مثال. تأثیر میکروساسیوم و البته ، نباید سهم کلان جامعه را دست کم گرفت ، یعنی: جامعه ای که کودک در آن رشد می کند. کودکانی که والدین آنها بیش از حد محافظت می کنند و آنقدر نگران هستند که از تماس خود کودک با دنیای واقعی جلوگیری کنند ، به کاهش IP کمک می کنند. آنها اغلب آنها را با کمک اخلاق آموزش می دهند - "من گفتم ترسناک است ، دور شو" ، "در آتش نرو ، من می گویم: خودت را می سوزانی" ، "نرو ، آنجا خطرناک است" و غیره. بنابراین ، آنها تمام احتیاط را در سر خود نشان می دهند ، اما اجازه نمی دهند که آنها را روی احساسات ، احساسات و عواطف آزمایش کنند. و بنابراین احساس خطر برای آنها دشوار است - آنها فقط در مورد آن می شنوند. توانایی های ذاتی آنها تضعیف می شود زیرا تقویت یا آشکار نمی شوند.

در مورد جامعه ، این جامعه از طریق ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خود تأثیر می گذارد. به عنوان مثال ، بزرگ شدن در شرایط نسبتاً راحت ، داشتن غذا در دسترسی کامل ، مسکن خوب ، مراقبت های پزشکی با کیفیت و حفاظت از دولت در قالب پلیس و سایر ساختارها ، نیازی به زنده ماندن و تهیه غذا ندارد. سیستم دفاعی او کاملاً بلااستفاده است. و باز هم: داده شده توسط طبیعت از دست می رود.

اگر IC بسیار سخت کار کند یا برعکس ، قدرت خود را از دست بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟

هنگامی که IP تقویت می شود ، ما بیش از حد محتاط و ترسناک می شویم ، خود را از لذت ها و لذت های احتمالی محروم می کنیم ، زیرا می ترسیم چیز جدیدی یا ناشناخته را امتحان کنیم. ما اضطراب و ترس زیادی را در شرایطی تجربه می کنیم که برای این کار موجه نیست. ما زندگی را محدود یا پیچیده می کنیم تا از مشکلات خیالی جلوگیری کنیم.

هنگامی که ضعیف می شود ، ما با پدیده های متضاد سروکار داریم - حساسیت کم نسبت به خطرات و تهدیدها ، و همچنین احساس ضعیف ترس از مرگ. و اینها ممکن است افرادی از مشاغل "نجات دهنده" باشند ، که در بالا ذکر شد ، و تمایل آنها برای خطر از نظر تکاملی توجیه پذیر است ، اما متأسفانه ، نه شخصاً برای آنها. و همچنین دسته دوم افرادی که عمداً ریسک می کنند و از آن لذت می برند. آنها آنقدر به یک موقعیت شدید جذب می شوند که با غلبه بر آن ، آدرنالین و رضایت زیادی دریافت می کنند و برای این آماده هستند که بارها و بارها آن را تکرار کنند.

مثالهای زیر را می زنم. به عنوان مثال ، نوجوانانی که ترسشان مات و مبهم است ، خود را در موقعیت های خطرناکی می بینند بدون آنکه واقعاً بدانند. آنها می توانند رانندگی شدید را بیاموزند ، مقدار زیادی الکل بنوشند ، در روابط جنسی آزمایش کنند ، بدون در نظر گرفتن عواقب جدی که بسیار محتمل است. از آنجا که IP ضعیف آنها در ترکیب با هورمونهای جنسی فعال باعث نمی شود که تهدید را کاملاً احساس کنید.

در مورد بزرگسالان ، من در مورد انواع سرگرمی های خطرناک و ورزش های افراطی صحبت می کنم - غواصی ، کوهنوردی ، بانجی جامپینگ (بانجی جامپینگ) ، پرش از روی پایه (چتر نجات از اجسام ثابت) ، ساک لاین (طناب نوردی در ارتفاع بسیار زیاد) ، سوار شدن بر آتشفشان (نزول از آتشفشان فعال روی تخته) ، اسکیت برقی (اسکیت زیر یک مانع بسیار کم ، به عنوان مثال ، زیر ماشین در جاده) و بسیاری دیگر ، و همچنین سقف (بالا رفتن از پشت بام ساختمانهای بلند) ، حفاری (نفوذ در تاسیسات زیرزمینی) ، موج سواری قطار (سوار بر سقف قطارها ، قطارهای برقی و غیره) ، و غیره. لذت آن بسیار بزرگ و غیر معمول است و خطرات آن همیشه متناسب نیست.

با IC پیشرفته چه باید کرد؟

کودکانی که دارای IP پیشرفته هستند به محیطی ایمن ، رفتار محبت آمیز و محترمانه احتیاج دارند. برای آنها مهم است که دائماً از قدرت این جهان و ثبات آن اطمینان حاصل کنند. رعایت رژیم خواب و تغذیه ضروری است. یک محیط تفریحی خوب و عاری از صداها و صداهای مزاحم ایجاد کنید.بازی ها برای آنها باید آرام تر انتخاب شوند و در آنها هیچ لحظه ناگهانی غیرقابل پیش بینی و ناخوشایند وجود ندارد. ثبات برای آنها مهم است.

برای نسل جوان با IP ضعیف ، مهم است که یک مثال بزنید ، موارد مهم را توضیح دهید و اجازه دهید همه چیز را خودشان بررسی کنند. آنها فقط باید به این موضوع اعتماد کنند و صبور باشند. به عنوان مثال ، با آوردن دست خود به آتش ، کودک گرمای آن را احساس می کند ، سپس گرما ، و توجه به این احساسات به داخل آتش نمی رود ، زیرا احساس می کند که درجه حرارت بالا است اجازه دهید او آن را به تنهایی احساس کند ، زیرا بیشتر اوقات ما بیشتر از آنچه احساس می کنیم می دانیم. و این در مورد موقعیت های دیگر با ارتفاع ، اجسام تیز و غیره صدق می کند.

بزرگسالان با IP بالا ، که خود را با کمی اضطراب و احتیاط نشان می دهد ، باید احساس امنیت خود را افزایش دهند. به این فکر کنید که به چه چیزی بستگی دارد و اقدامات بیشتری را انجام دهید. اگر به خانه مربوط می شود ، از حفاظت فیزیکی آن (پنجره ها ، درها و غیره) مراقبت می کند ، اگر مربوط به حمل و نقل است ، گزینه ای برای حرکت آرام تر و غیره پیدا کنید. به کسانی که بیش از حد ترسناک و محتاط هستند می توان توصیه کرد که "جهان را برای قدرت خود" کم کم امتحان کنید. اگر از بازدید از برخی مکان های شلوغ ، مغازه هایی با لباس های گران قیمت و غیره می ترسید ، می توانید با شرکت شخصی که نمی ترسد و قادر به پشتیبانی است ، به آنجا بروید. نکته اصلی این است که عجله نکنید و این کار را به تدریج انجام دهید. همین امر در مورد سایر نمونه های مرتبط با میل بیش از حد به رژیم غذایی سالم ، به عنوان مثال ، یا شیوه زندگی سالم نیز صدق می کند. برای اینکه آنچه را که می خواهم امتحان کنم ، اما کم کم و به آرامی ، به احساسات درونی ام گوش دهم ، تا با این کار یا نه ، واقعا مرا خوب بفهمم ، این دانش من می گوید که این خطرناک است یا یک احساس.

افرادی که به طور قابل توجهی IS را افزایش داده اند ، با اضطراب و ترس زیاد ، که رفتار آنها را نمی توان با روش های فوق اصلاح کرد ، باید از روان درمانگر کمک بگیرند. اما به شرطی که این امر با خود فرد تداخل داشته باشد و او نیاز به تغییر را احساس کند.

برای حفظ خود با IP ضعیف چه باید کرد؟

کودکان در حال رشد ، و به ویژه نوجوانان ، در این زمینه از والدین خود کمک دیگری می خواهند و انرژی بی قید و شرط آنها را برای ریسک پذیری در جهت مسالمت آمیز هدایت می کند. آنها واقعاً بخشهای ورزشی ، هنرهای رزمی ، بخشهای نظامی و اردوهای پیشاهنگی را دوست خواهند داشت ، جایی که آنها تواناییهای خود را نشان داده و از آن لذت خواهند برد. به فعالیت هایی که فرزند شما از آن لذت می برد توجه کنید و جایگزین های مشابه اما مطمئن پیدا کنید.

آنچه برای بزرگسالانی که دوست دارند ریسک کنند و خود را همیشه در معرض خطر موجهی قرار ندهند این است که گاهی اوقات کودک باشند. خواسته های خود را تا حد ممکن و متنوع نشان دهید. شاید با برآورده کردن شوخی های کوچک خود - یاد بگیرید که نه تنها از میزان بیش از حد آدرنالین لذت ببرید ، بلکه همچنان برای سلامتی و زندگی وفادارتر عمل کنید. به احساسات ، احساسات و بدن خود نزدیک شوید. علائم و واکنش های او را بشناسید و از همه مهمتر اعتماد کنید. به هر حال ، ما حافظه ژنتیکی داریم و می توانیم از آن استفاده کنیم. ورزش ، تنفس و سایر تمرینات بدنی برای آگاهی بیشتر از خود و احساسات خود.

توصیه شده: