چرا تبدیل شدن به "بهترین نسخه خود" کار نمی کند؟

تصویری: چرا تبدیل شدن به "بهترین نسخه خود" کار نمی کند؟

تصویری: چرا تبدیل شدن به
تصویری: Kanye West - Praise God (Lyrics) Even if you are not ready for the day it cannot always be night 2024, ممکن است
چرا تبدیل شدن به "بهترین نسخه خود" کار نمی کند؟
چرا تبدیل شدن به "بهترین نسخه خود" کار نمی کند؟
Anonim

استانداردهایی که از هر سو در رسانه ها و شبکه های اجتماعی پخش می شود ما را به این ایده می رساند که "کار بر روی خود" ، تبدیل شدن به "بهترین نسخه خود" و سپس - و تنها در آن صورت - ما شایسته آن خواهیم بود. عشق به دیگران و از همه مهمتر عشق به خود. نوعی کنترل همه جانبه در مقیاس کل جامعه.

به هر حال کنترل همه کاره چیست؟ این پدیده جالبی است زیرا دارای دو قسمت تطبیقی و مضر است. برای یک کودک کوچک ، این راهی برای کنار آمدن با درماندگی او است ، زیرا جهان برای او بسیار غیرقابل پیش بینی است ، تحت تأثیر قرار نمی گیرد و کودک ، به نوبه خود ، بسیار وابسته به جهان است.

به عنوان مثال ، یک کودک می خواهد مادرش با او بازی کند یا او را در آغوش بگیرد ، یا … او به توجه مادر ، عشق او نیاز دارد. مادر برای او اکنون تمام جهان است و از این جهان او فقط به یک چیز نیاز دارد - دوست داشتن. اما مادر در حال حاضر نمی تواند این کار را انجام دهد ، سرش شلوغ است یا باید به سر کار برود ، یا اصولاً برای کودک در دسترس نیست و سرد است. یعنی دنیا نمی تواند نیاز کودک را برآورده کند. او به معنای کامل کلمه در حال از دست دادن زندگی است - نمی تواند آنچه را که نیاز دارد به دست آورد. و اینجاست که کنترل همه کاره وارد عمل می شود: "من حدس می زنم بد رفتار کردم. و اگر دفعه بعد خوب رفتار کنم ، مادرم می ماند / مرا دوست خواهد داشت. "کودک فکر می کند که اقدامات او می تواند مستقیماً بر اعمال و احساسات مادر تأثیر بگذارد. و برای او این راهی برای سازگاری است. در آینده ، این اعتماد به نفس در مورد امکان کنترل اعمال دیگران به احساس توانایی تأثیرگذاری بر زندگی شما تبدیل می شود.

اما توانایی تأثیرگذاری و توانایی کنترل چیزهای کمی متفاوت است. و اگر یک فرد بالغ می تواند تا حدی از نفوذ برخوردار باشد ، کنترل از کنترل ما خارج است.

و فقط تأثیر "مضر" کنترل همه جانبه هنگامی پدیدار می شود که به نظر می رسد حتی در بزرگسالی در تلاش هستیم تا با این وجود این نوع کنترل همه جانبه را بر جهان و افراد اطراف به دست آوریم و بخواهیم آنها را مجبور به دوست داشتن خودمان کنیم. و سپس در این رابطه این ایده به وجود می آید که "اکنون من کمی بیشتر وزن خود را از دست می دهم / تن به تن می شوم / بر 158 تکنیک صمیمیت / عاقلانه تر / زنانگی را تقویت می کنم / یک مرد واقعی می شوم ، و سپس آنها هنوز مرا دوست خواهند داشت." و در رابطه با خود ، نگرشی بوجود می آید "در اینجا حذف ، اضافه کردن اینجا و به طور کلی من فقط پنج زبان می دانم ، به بیشتر نیاز دارم ، و سپس شما در نهایت می توانید با خود مثبت رفتار کنید." و احساس گناه و شرمندگی که هنوز جواب نمی دهد ، به این معنی که شما باید حتی بهتر تلاش کنید.

من فکر می کنم نمونه های بیشتری از چنین افکاری وجود دارد. و همه آنها در مورد این واقعیت هستند که من می خواهم یک دستور العمل برای نحوه رفتار "درست" برای به دست آوردن کنترل جهان پیدا کنم. و سپس مجبور نخواهید بود با این فقدان زندگی کنید و بپذیرید که من نمی توانم عشق مورد نظر را بدست آورم: اکنون یا اصلاً نمی توانم ، نمی توانم اینجا ، نمی توانم این کار را انجام دهم … این در واقع ، ممکن است اقدامات من به نتیجه دلخواه منجر نشود ، اما احساسات و اعمال من بستگی به کاری که انجام می دهم تغییر نمی کند.

و پذیرش آن ترسناک و دردناک است. و گاهی اوقات شرم آور است ، زیرا شما آنقدر احمق هستید که یک دستور العمل جهانی برای رفتار درست پیدا نکرده اید. و دیگران (برای مثال ، انواع مربیان اینستاگرام) - آن را پیدا کردند ، و همه چیز برای آنها خوب پیش می رود ، و آنها همچنین می توانند به شما آموزش دهند.

اما گاهی اوقات واقعاً من نمی توانم به آنچه می خواهید برسید این بسیار ناراحت کننده است و این یک ضرر است. از دست دادن شامل احساس کنترل بر جهان است. و نیاز به زندگی و پذیرش دارد ، زیرا وقتی آن را بپذیرم ، آسان تر می شود. هیچ قانون جهانی بازی وجود ندارد. و من حق دارم عشق را دریافت کنم ، صرف نظر از ظاهر من ، میزان درآمد و کارهایی که می توانم انجام دهم. ارزش من فقط توسط آنچه در این جهان هستم تعیین می شود. و من ، مانند امروز و اکنون ، در حال حاضر "بهترین نسخه" هستم. دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.

و اینجاست که سرگرمی شروع می شود.به محض اینکه تمرکز توجه من از خارج به داخلی (جایی که اتفاقا میزان تأثیرگذاری من بسیار بیشتر است) تغییر می کند ، تغییراتی آغاز می شود که قبلاً غیرقابل دسترسی بود.

من این را اغلب در مشتریانی مشاهده می کنم که سابقه طولانی و دردناک کاهش و خرابی دارند. به محض اینکه آنها تلاش خود را برای "تطبیق" با استانداردها متوقف کنند و خود را بر اساس اختلاف ایجاد کنند و بر ارزش درونی خود تمرکز کنند ، مسئله وزن به خودی خود برطرف می شود: یا در اصل بی اهمیت می شود ، یا روند کاهش وزن در حال حاضر از روی عشق به خود ، با دقت و آگاهانه اتفاق می افتد ، و میل به فوریت خوردن کل کیک ، از آنجایی که قبلاً "یکجا تکه تکه شده اید" ، از بین می رود.

به نظر می رسد هیچ دستور جهانی برای دریافت عشق از جهان وجود ندارد. و این خبر خوبی است. این بدان معناست که شما می توانید راه های خود را برای به دست آوردن آن پیدا کنید. و برای پیدا کردن آنها ، باید نه به بیرون ، بلکه به درون خود نگاه کنید. و هرچقدر هم که غیرمعمول به نظر برسد ، کار می کند.

توصیه شده: