2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما اغلب می شنویم که مردم از مفاهیم "درون گرایی" و "درون گرا" به شکل قضاوت و اتهام زا استفاده می کنند. با اشاره به خودم: "من درونگرا هستم ، ظاهراً شما باید با تنهایی کنار بیایید" ، در رابطه با دیگری: "خوب ، همه چیز با او روشن است ، او چنین درون گرا است ، شما حتی مجبور نیستید سعی کنید به او برسید."
شخص با توضیح ماهیت مشکلات روانی خود ، از درون گرایی به عنوان منبع همه مشکلات یاد می کند و گویی همه چیز بلافاصله روشن می شود. در واقع ، نه ، اینطور نیست.
وقتی از درون گرایی یا برون گرایی صحبت می کنیم ، منظور ما فقط راه های تغذیه احساسی است. اگر من یک فرد درون گرا هستم ، به احتمال زیاد من هنگام خطاب به خودم انرژی می گیرم ، در خلوت ، تأمل و بودن در بین مردم ، این انرژی را به طور فعال صرف می کنم. از سوی دیگر ، برون گرا در طول ارتباط انرژی می گیرد ، علاقه او به دنیای خارج معطوف می شود.
بله ، افراد درون گرا بیشتر مستعد درون نگری و درون نگری هستند ، اما درون گرایی مترادف با کمرویی ، ترس اجتماعی یا خصومت نیست. کمرویی ناشی از کمبود اعتماد به نفس در موقعیت های اجتماعی است و ارتباط مستقیمی با نحوه تکمیل انرژی ندارد.
من گمان می کنم معیارهای موفقیت در فرهنگ مدرن غربی به انگ زدن افراد درونگرا کمک کرده است. جامعه ما بیش از پیش رقابتی و برونگرا می شود: تصویر ، نام تجاری شخصی ، توانایی ایجاد و حفظ ارتباطات مفید و دستیابی به موفقیت از طریق شبکه مناسب ، ارزش ویژه ای پیدا می کند.
افراد درون گرا که مستعد تماس های اجتماعی اندک هستند ، وجود در این چارچوب تحمیلی را دشوار می دانند و حتی کنار آمدن با نیاز به "تبلیغات" خود دشوارتر است. در عین حال ، یک فرآیند موازی در جامعه در حال انجام است - با توسعه فناوری و نفوذ اینترنت در همه زمینه های زندگی ، افراد درونگرا این فرصت را دارند که با دنیای خارج در تماس باشند ، اما ناراحتی روانی را به حداقل برسانند.: کار از راه دور ، آشنایی از طریق اینترنت و غیره و غیره.
درون گرايي را نبايد به عنوان يك عيب تلقي كرد و برون گرايي را به عنوان يك فضيلت ، اينها مقولات كاملاً خنثي هستند. علاوه بر این ، آنها انتخاب آگاهانه ما نیستند. این تنظیمات ، مانند مزاج ، در تجهیزات اصلی ما گنجانده شده است.
به نظر می رسد برای بقای بشریت به عنوان یک گونه ، تنوع و حضور هر دو قطبی در جمعیت ضروری است. طبق مطالعات مختلف (به نقل از جردن پترسون ، روانشناس کانادایی) ، اکثر مردم هنوز در وسط پیوستار "درون گرایی-برون گرایی" زندگی می کنند و در نقاط شدید چند برابر افراد کمتری وجود دارد.
بنابراین ، تفاوت اصلی بین درون گرا و برون گرا شیوه ای است که در آن انرژی دوباره پر می شود.
برخی دیگر از ویژگیهای نگرش درونگرا:
- درونگراها آستانه تحریک عاطفی کمتری دارند ، به این معنی که سریعتر از برونگرا هستند تا از حالت محرکهای بیرونی به حالت اضافه بار برسند. به عنوان مثال ، در فرآیند ارتباط ، ممکن است این احساس وجود داشته باشد که "این شخص بیش از حد است". و برای اینکه در حالت خستگی کامل قرار نگیرید ، افراد درون گرا باید تماس های خود با افراد و همچنین اطلاعاتی را که از بیرون می آیند محدود کنند.
- درونگراها عمق را بر وسعت اولویت می دهند. این می تواند در مورد برداشتها ، اطلاعات (دانش) و کیفیت ارتباط با افراد دیگر صدق کند. بعید است یک فرد درون گرا آشنایی بیشماری داشته باشد ، اما به احتمال زیاد روابط بسیار نزدیکی با کسانی که دوست او می داند برقرار می کند.یک فرد درون گرا بیشتر از صحبتهای کوچک سبک لذت می برد تا اینکه در مورد چیزهای مهم و معنی دار صحبت کند.
- افراد درونگرا معمولاً قبل از واکنش به رویدادهای بیرونی فکر می کنند. نگرش برونگرا فرض می کند که تفکر در حین گفتار ، خود به خود اتفاق می افتد. در مورد درون گرایی ، تجزیه و تحلیل کمی مقدم بر بیانیه است. بنابراین ، به ویژه ، ارتباط تلفنی همراه با "تفکر در حال حرکت" به انرژی بیشتری از درونگراها نیاز دارد تا برون گرا.
- افراد درون گرا غالباً یک نوع ارتباط کتبی را بر شفاهی انتخاب می کنند ، بیشتر مکالمه فردی را ترجیح می دهند تا گروهی ، و اغلب نیاز به تشویق آنها برای صحبت کردن دارد (افراد برون گرا بیشتر به ابتکار خود صحبت می کنند).
با توجه به نیاز به استراحت افراد برای شارژ مجدد "باتری" داخلی خود و خستگی شدیدتر از ارتباطات ، افراد درون گرا نباید رفقای برون گرا خود را تعقیب کنند یا خود را به خاطر ناتوانی در باز بودن و معاشرت 24 ساعته در روز سرزنش کنند. درونگرایی ، مانند خلق و خوی ذاتی ، ویژگیهایی است که برای سازگاری در جامعه بدون به خطر انداختن تعادل روانی باید در نظر گرفته شود.
توصیه شده:
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ درک اینکه چرا یک مرد متاهل معشوقه خود را ترک می کند؟
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ بسیاری از معشوقه ها برای مردان متاهل (از جمله برای کیف پول خود) می جنگند ، سعی می کنند زنان خود را بترسانند ، در آنها احساس وحشت ایجاد کنند ، آنها را تسلیم کنند و داوطلبانه شوهران خود را رها کنند. برای این ، افسانه هایی در مورد برتری کل معشوقه ها بر همسران در سن ، جنسیت ، ظاهر ، شخصیت و غیره ایجاد می شود.
چرا من علاقه خود را به کسانی که مرا دوست دارند از دست می دهم / من عاشق افراد سرد هستم ، چه باید بکنم؟
"من یک دختر هستم ، 22 ساله هستم ، در دومین رابطه دائم تک همسری. پسر هم سن و سال است ، ما شش ماه با هم بودیم ، اما وضعیتی که در رابطه قبلی ایجاد شد ، تکرار می شود - دوره گل نبات به پایان رسید ، مرحله ادغام به پایان رسید و من شروع به از دست دادن علاقه به شریک خود کردم.
چرا تقلید کردن اشکالی ندارد؟
در دنیایی که فرقه فردیت شکوفا می شود ، تقلید محکوم می شود. "چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند؟”- یک س commonال متداول است که در مصاحبه از نامزدها پرسیده می شود. حتی قضات عامل X نیز در این امر مجرم هستند. یک فرد معمولی که با انگیزه های مالی هدایت می شود یا فقط به دلیل "
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.
بیایید وانمود کنیم اشکالی ندارد یا مینا در رابطه است. چگونه رابطه خود را شاد نگه داریم؟
بزرگترین و قدرتمندترین معدن در یک رابطه این توهم است که اگر شرکا در مورد آنها صحبت نکنند هیچ مشکلی وجود ندارد. یکی از ویژگی های تربیت ما این است که باید از درگیری ها اجتناب کرد ، همه مشکلات باید کنار گذاشته شوند ، کمتر شکایت کنند و بیشتر لبخند بزنند (به طور کلی ، "