کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی

تصویری: کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی

تصویری: کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی
تصویری: خودشیفتگی و خط قرمزها 2024, ممکن است
کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی
کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی
Anonim

این دو روی سکه است ، در غیر این صورت ، "من یک نابغه هستم - من یک گه کسل کننده هستم." بنابراین برای تکان نخوردن به جلو و عقب ، بهتر است بلافاصله اعتراف کنم که من هر دو هستم ، و آنچه در این بین است. و حتی در آن صورت ، و دیگری در نتیجه تعمیم ارزیابی اتفاق می افتد ، یعنی اگر یک نابغه باشد - پس در همه چیز ، و اگر مزخرف باشد - به طور کامل و برای همیشه. تعمیم "همه چیز ، همیشه ، هرگز ، همه چیز" دشمن ارزیابی و عزت نفس کافی است. ناکافی بودن فقط از دست دادن دید محلی است که در حال رخ دادن است. مناسب تر - این است "اینجا و اکنون من فوق العاده و فوق العاده هستم ، اما اینجا و اکنون کار بدی انجام می دهم." با این رویکرد ، می توانید از خود حمایت کنید تا خاک از زیر پای شما خارج نشود و بتوانید منطقه رشد پیدا کنید.

تعمیم عمدتاً به دلیل ایده آل سازی برخی جنبه های شخصیتی و مهارتها و کاهش ارزش جنبه های دیگر رخ می دهد و بدون پرسش ، تصریح می شود "چرا در اینجا و اکنون برای من بد است و چرا در اینجا و اکنون خوب است؟""

من به تازگی فیلم بیکوف "برای زندگی" را تماشا کرده ام (هنوز فیلم "زنده ماندن" سیگارف وجود دارد ، من هنوز آن را تماشا نکرده ام) ، بنابراین ، اخلاق این فیلم "اگر می خواهید زندگی کنید ، همه گناهان را مرتکب خواهید شد" ، فقط این است که اکثر مردم به چنین موقعیتی دچار نشده اند ، و بنابراین تا زمانی که به آنجا نرسید ، معتقد است که "ما سفید و کرکی هستیم" و از این منظر به دیگران نگاه می کند. همه ما تا زمانی که در خطر نباشیم خوب هستیم.

شناخت خدا و شیطان در خود نیز مفید است تا اولاً این امر کنترل شود ، طبیعت شما را در خدمت شما قرار دهد و ثانیاً بیاموزید که هم برای خود و هم برای مردم بخشنده باشید ، که به طور کلی زندگی چنین نیست. خیلی وحشتناک مقایسه کنید ، اگر من معتقدم که من یک گله استثنایی هستم ، پس در پس زمینه دیگران بطور وحشتناکی رنج می برم و در مرحله تأثیرگذار با دیگران بسیار ظالم خواهم بود ، و اگر معتقد باشم که یک قدیس هستم ، از دست او عصبانی می شوم ناقص بودن دیگران و صدمه دیدن از اینکه کسی به پرتو چشم من اشاره می کند. هم در مورد اول و هم در مورد دوم ، من از احساس گناه و شرم رنج می برم و از آنها اجتناب می کنم ، از خود ، زندگی و مردم دوری می کنم. نه یکی و نه دیگری در نتیجه شادی خاصی را به ارمغان نمی آورد. هر دو منجر به تنهایی و افسردگی می شوند.

من و تو از یک خون هستیم ، من و تو. قانون جنگل.

توصیه شده: