2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
با رسیدن به اوج زندگی ، ما به مسیری که در پیش داریم نگاه می کنیم و می فهمیم که اکنون این مسیر نه به سمت بالا بلکه به سمت پایین ، به غروب و ناپدید شدن منتهی می شود. از آن لحظه به بعد ، نگران مرگ هرگز ما را رها نمی کند.
ایروین یالوم
بچه ها در حیاط جنگجو می دویدند و داد می زدند. سگهای محلی ترسیده و ناجوانمردانه از میدان جنگ فرار کردند. دخترم که از غیرت سرخ شده بود ، با شمشیری پلاستیکی آماده بود ، داشت با دوستش نیکیتا تماس می گرفت. پسر فرار می کرد ، اما به صورت دوره ای به اطراف نگاه می کرد ، تف می کرد و با صدای جیغی فریاد می زد: شما نمی توانید همه را بکشید ، ما تعداد زیادی هستیم! سپس آنها تغییر کردند و این وضعیت ادامه داشت تا اینکه کسی خسته شد. بازی زامبی تمام شد. دختر همسایه ، که بزرگان او را برای دویدن نمی پذیرفتند ، زیرا او یک دختر کوچک بود ، بی سر و صدا روی پله ها نشست و اسباب بازی ها را چید. چندین مرد عروسکی روشن توسط شاهزاده خانم کوچک به آرامی لول شدند. اکنون می توانید با یک عروسک زامبی چه کسی را شگفت زده کنید؟ شاید مادربزرگ هشتاد ساله من.
چگونه زامبی ها محبوب شدند؟
در دهه 1920 ، سربازان آمریکایی افسانه های زامبی را از جزیره هائیتی آوردند. اینها مرده هایی بودند که در مزارع نی کار می کردند. در سنت وودو ، زامبی ها اجساد کنترل شده هستند ، فقط با گذار به مراحل فیلم و تئاتر - فرهنگ مدرن زامبی ها را به گوشتخوار تبدیل کرده است.
حالا سرگرمی زامبی. آنها قهرمانان کمیک ، بازی های رایانه ای ، سریال های تلویزیونی و فیلم هایی با ستاره هایی مانند برد پیت هستند. شیدایی زامبی در زمین های بازی نفوذ کرده است. کودکان با اشتیاق مرده زنده را بازی می کنند. مجموعه ای از اسباب بازی های زامبی با محبوبیت باربی های بلوند مواجه شده است و کارتون های حماسی تیم برتون در لته غرق می شوند. آنها با زامبی های کارتونی رنگارنگ برای بچه های کوچک جایگزین شدند. داستان های ترسناک لذیذ به یک بازار عمومی تبدیل شده است. رژه های زامبی ها در شهرهای بزرگ جهان نشان دهنده روشن این امر است.
در دنیای بی ارزش شدن زندگی ما ، جایی که مردم به جای عقل ، روی جوانان ، زیبایی و رابطه جنسی تمرکز می کنند - زامبی ها ترس بی رحمانه از مرگ را در خود تجسم می دهند.
ساده ترین کاری که می توانید با یک تجربه قوی انجام دهید این است که ارزش آن را کاهش دهید ، آن را به یک سریال تلویزیونی یا یک عروسک تبدیل کنید. امروزه حتی یک کودک از بازی با مرگ نمی ترسد. او رنگارنگ است ، با لباس های زیبا ، مصرف کننده را فریب می دهد.
هرچه کمتر کسی بتواند واقعاً زندگی کند ، احساس کند ، رویاپردازی کند ، محقق شود ، بیشتر از مرگ می ترسد. ترس افسار گسیخته ای از همه زمینه های زندگی ما سرازیر می شود. وقتی رابطه جنسی از تخت دو نفر بلند شد و به نشانه اجتماعی موفقیت تبدیل شد ، صمیمیت از بین رفت. بی پروایی - نه یک اصطلاح ، بلکه یک روش زندگی است.
وسواس به جوانان ، صف های روی میز را برای جراحان پلاستیک و متخصصان زیبایی طولانی می کند. چهره های بریده و کشیشان متورم ، به جای شفافیت فریاد می زنند - ما هرگز نمی میریم!
زامبی ها فقط سمت اشتباه فرهنگ ما هستند. امروزه او علاقه زیادی به جوانی ابدی و رابطه جنسی کمی دارد.
تضاد وجودی بین تمایل به ادامه زندگی و اجتناب ناپذیری مرگ افراد را کنترل می کند. رویارویی با مرگ همیشه با ترس شدید همراه است.
بازی زامبی با مرگ قریب الوقوع روبرو می شود و با واقعیت برخورد می کند. مرگ هنوز همه موجودات زنده را در خود جذب و حل خواهد کرد. اما در بازی امیدی وجود دارد - زامبی ها می توانند کشته شوند. به زودی با مرگ مقابله کنید. این قلاب شیدایی زامبی است.
یکی دیگر از دلایل دخالت در زامبی ها نیاز به برابری است. زامبی ها همه شبیه هم هستند. برای آنها ، مهم نیست که مرده زنده قبلاً چه کسی بوده است ، میلیونر یا زن خانه دار. هر زامبی قادر است تنها با یک لقمه فک پوسیده ، سر دولت را به یک اندازه تبدیل کند. در دنیای قطبی ما ، این بر محبوبیت فرهنگ زامبی می افزاید.
قبل از مرگ ، همه برابرند. شعار رژه زامبی ها اینگونه به نظر می رسد. این نوع حرکتها شتاب بیشتری می گیرد. نه چنین رژه زامبی قبلاً در کیف برگزار شده است. ما زامبی هستیم. این ما را در جامعه و در برابر پیرزنی با داس برابر می کند. شاید ترسیدن با هم آنقدرها هم ترسناک نباشد؟
هیچ کس بهتر از ایروین یالوم نمی تواند در مورد ترس از مرگ بگوید: ما باید با جسارت با مرگ اجتناب ناپذیر روبرو شویم ، به آن عادت کنیم ، آن را تجزیه و تحلیل کنیم ، شاید بحث کنیم - و ایده های تحریف شده کودکان در مورد مرگ را که در ما ترس ایجاد می کند ، رها کنیم.
و انکار مرگ باید پرداخت شود - با تنگ کردن دنیای درونی ما ، تاری دید ، و کسل کننده ذهن. در نهایت ، ما در دام خود فریبی گرفتار شده ایم
اگر با دقت به چهره مرگ (تحت هدایت یک مربی با تجربه) نگاه کنید ، نه تنها می توانید ترس را آرام کنید ، بلکه می توانید زندگی را غنی تر ، ارزشمندتر ، "حیاتی" کنید.
نفس بکشید و روی یک چمدان پر از خواسته زندگی کنید!)
پایان.
توصیه شده:
ترجمه از کودکان یا بازی شاهزاده خانم
در متون انگلیسی زبان که مجبور بودم آنها را ترجمه ، ویرایش یا فقط بخوانم ، اغلب عبارت - برای برآوردن نیاز شما - برای برآوردن نیازها یافت می شود. همانطور که زندگی نشان می دهد ، آگاهی از نیاز شما اصلاً چنین نیست. موضوع ساده و اگر یک فرد بالغ ، وقتی چیزی را می خواهد ، اما مشخص نیست دقیقاً چه چیزی می تواند به تجربه خود ، به خاطرات مختلف روی بیاورد ، احساسات خود را تجزیه و تحلیل کند ، پس چه اتفاقی برای او می افتد یا آگاهانه از روش "
چگونه قورباغه را از شاهزاده خانم تشخیص دهیم
استعاره مشهور اریک برن از قورباغه ها و پرنسس ها معنی توسعه فردی را تبدیل "قورباغه" به شاهزاده خانم تعریف کرد. بیایید این روند را روشن کنیم و سعی کنیم یکی را از دیگری متمایز کنیم. البته فقط زنان نیستند … 1. قورباغه ها نمی توانند راه بروند.
شاهزاده خانم مرده در یک افسانه و زندگی
عدم به رسمیت شناختن زنانگی خود را از مادرش دختران و دختران در افسانه ها و در زندگی مجبور می شوند این شناخت را از اشیاء دیگر جستجو کنید از متن مقاله موضوع تحقیق من افسانه معروف A.S. بود پوشکین "داستان شاهزاده مرده و هفت قهرمان"
من به دنبال یک شاهزاده / شاهزاده خانم هستم. لطفاً برای افراد فانی ، مزاحم نشوید
اغلب ، ناتوانی در ایجاد ازدواج یا خانواده با یک چیز ساده و پیش پا افتاده همراه است - ناتوانی فرد در برقراری رابطه نزدیک. هیچ کس به او نگفت که رابطه نزدیک نه تنها شادی و درک متقابل ، بلکه کار زیاد است. ابتدا با سازگاری با ویژگی های یکدیگر.
داستان شاهزاده خانم مرده یا برنامه مادر طرد کننده
مادر سرد. پوشکین را به خاطر بسپاریم … برای مدت طولانی پادشاه تسلی ناپذیر بود ، اما چه باید کرد؟ و او گناهکار بود. سال مانند یک رویای خالی گذشت ، شاه با دیگری ازدواج کرد. راستش را بخواهید ، زن جوان واقعاً یک ملکه بود: بلند ، باریک ، سفید ، و او آن را با ذهن خود و همه گرفت.