منتقد داخلی: او کیست و چگونه او را بشناسیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: منتقد داخلی: او کیست و چگونه او را بشناسیم؟

تصویری: منتقد داخلی: او کیست و چگونه او را بشناسیم؟
تصویری: خامنه‌ای با پیامی عجیب، حالی عجیب در مکانی عجیب! 2024, آوریل
منتقد داخلی: او کیست و چگونه او را بشناسیم؟
منتقد داخلی: او کیست و چگونه او را بشناسیم؟
Anonim

تصور کنید: شما اشتباهی مرتکب شده اید یا اشتباهی انجام داده اید ، شخصی به شما نزدیک می شود و می گوید: "به خودت نگاه کن ، اما تو اصلاً قادر به هیچ کاری نیستی" ، "دیگر خودت را رسوا نکن ، بنشین و سر خود را نچسب بیرون "،" من از تو شرمنده ام! "،" من نمی توانستم آن را فوراً بفهمم؟ احمق! " یا مانند این: شما از آن الهام می گیرید ، رویا می بینید ، برنامه ریزی می کنید و آنها به شما می گویند: "شما موفق نخواهید شد" ، "با این کار کنار نمی آیید و خود را شرمنده خواهید کرد" ، "اما شما کی هستید؟ رویا می بینید!" ، "خوب ، چرا شما به این نیاز دارید؟ چه ایده های احمقانه ای؟ ".

شما در این مورد چگونه واکنش نشان می دهید؟

ممکن است ناراحت و ناراحت باشید. شاید شما در یک گودال احساسی سقوط کنید و قطعه قطعه خود را جمع آوری کنید. یا برعکس ، شورش کنید و مقابله کنید. واکنش ها ممکن است متفاوت باشد ، اما من مطمئن هستم که هرکسی که چنین کلماتی را می شنود حداقل ناخوشایند و دردناک ترین خواهد بود.

وقتی مورد اهانت ، تمسخر یا بی ارزش شدن دیگران قرار می گیریم ، احساس بدی داریم. به درجات مختلف ، اما بد است. به خصوص اگر توسط افراد مهم برای ما انجام شود - والدین ، همسر ، دوستان ، رهبران. ما واقعاً دوست نداریم وقتی با ما چنین رفتار می شود. و اشکالی ندارد دوست نداشته باشید! با این حال ، در اینجا من یک پارادوکس را مشاهده می کنم که در طول تمرین روانی خود مشاهده می کنم: بسیاری از ما از دیگران انتظار احترام ، پذیرش ، عشق ، همدردی را داریم و دقیقاً برعکس با خود رفتار می کنیم. و آنها با خود همان کلمات را می گویند "نمی توانی کنار بیایی" ، "هیچکس به تو احتیاج ندارد" ، "به خودت نگاه کن و ساکت شو" ، "شما هیچکس اینجا نیستید ، جایی خالی". آنها سالها و دهها سال این را بدون هیچ تردیدی ، به طور خودکار و اغلب بدون مواجهه با هیچ گونه مقاومت یا اعتراضی به خود می گویند.

این گونه است که منتقد درونی در یک فرد زندگی می کند. و در نقطه ای ، صدای او آنقدر آشنا می شود که دیگر نمی توانید آن را بشنوید و متوجه آن نشوید ، اما در این حالت پس زمینه ای از خودکفایی و کاهش ارزش زندگی کنید-برای زندگی ، تعجب در عزت نفس پایین ، عدم تمایل ، ترس از عمل ، اشتیاق و اضطراب مبهم.

مقاله من - برای کسانی که می خواهند با منتقد درونی خود برخورد کنند و از این طریق کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.

منتقد درونی - این کیست؟

منتقد درونی بخشی از روان انسان است که به طریقی مسائل کنترل و ارزیابی را حل می کند و بخشی از شخصیت فرد است که در دوران کودکی شکل می گیرد و بر اساس تجربه شخصی کودکی او شکل می گیرد.

در جهت های مختلف روانشناختی ایده ای برای کنترل و ارزیابی بخشی از روان وجود دارد: سوپرگو در روانکاوی ، بخش ارزشیابی خودپنداره در روان درمانی مشتری مداری ، انواع شخصیت های فرعی در روانکاوی آساگیولی یا والد کنترل کننده در روان درمانی تجزیه و تحلیل معاملاتی

یک کودک کوچک نه می تواند خود را کنترل کند و نه خود را ارزیابی کند. این عملکرد توسط بزرگسالان و بیش از همه توسط بزرگسالان مهم برای او انجام می شود. و این بستگی به این دارد که بزرگسالان چگونه این کار را انجام می دهند ، درونی آن چگونه خواهد بود

منتقد یک شخص می دانید ، چنین قانونی وجود دارد: "آنچه امروز به کودک می گویید ، در بزرگسالی با خودش می گوید."

با سخنان افراد مهم ماست که منتقد در درون ما می گوید - کلمات مادر ، پدر ، مادربزرگ یا پدربزرگ ، برادر بزرگتر ، معلم یا مربی. وقتی منتقد خود را بشناسید ، حتی لحن افرادی را که بر شکل گیری او تأثیر گذاشته اند می شنوید:

* مامان ، من زیبا هستم؟ - تو معمولی

* چهار گرفتم! - کی پنج نفر خواهند بود؟

* من می خواهم … - من می خواهم ، عبور می کنم.

* این میز من است! - هیچ چیز از شما اینجا نیست.

البته نظارت و ارزیابی به خودی خود کارکردهای مهم و مفیدی هستند. اما نحوه پیاده سازی آنها نیز مهم است. به دلایل متعددی (روشهای عصبی متقابل که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند ، سطح فرهنگ روانشناختی و غیره) ، جنبه های مثبت این عملکردها غالباً تراز می شود و به طور غیرقابل تشخیص تبدیل می شود: کنترل به نظارت دقیق ، به محدودیت تبدیل می شود. آزادی و عدم انتخاب و ارزیابی بی ارزش جلوه دادن انتقادات و نفرین های تحقیرآمیز.

در نتیجه ، به جای فردی با حمایت های قابل اعتماد ، مرزهای پایدار و عزت نفس کافی (که در واقع باید به عنوان عملکرد نظارت و ارزیابی عمل کند) ، فردی را می بینیم که می گوید: "من خیلی راحت آسیب می بینم ، هر نظری من را از گردونه خارج می کند "،" هر اشتباهی برای من یک شکست است "،" من حتی بلافاصله نمی فهمم که آزرده شده ام "،" من به ستایش و ارزیابی دیگران وابسته هستم."

آیا این وضعیت را دوست دارید؟ من نمی کنم.

آیا می توانیم در تعامل ثابت و عادی با خود چیزی را تغییر دهیم؟ مطمئنم که می توانیم.

منتقد داخلی یک شی یا موضوع خارجی نیست. این همان چیزی است که در درون ما زندگی می کند ، به این معنی که این چیزی است که ما می توانیم به هر طریقی کنترل کنیم. به عنوان مثال ، ما نمی توانیم مادرشوهر دمدمی مزاج و خواستار ، رئیس بی ادب یا مادر متهم و دستکاری کننده را تغییر دهیم (اگرچه بسیاری در تلاش هستند). اما ما می توانیم "قسم" داخلی خودمان را انجام دهیم. فقط به این دلیل که او بخشی از ما است ، به این معنی که او در منطقه نفوذ ما است. و این ، من فکر می کنم ، خوش بینی اصلی روانشناسی عملی و روان درمانی است: یک فرد قادر به تغییر است. همیشه آسان نیست ، همیشه سریع نیست ، گاهی به تنهایی ، گاهی با کمک متخصص - به روشهای مختلف ، اما قادر است.

چگونه منتقد درونی خود را تشخیص می دهید؟

برای یافتن یک زبان مشترک با منتقد درونی و استفاده از آن برای اهداف مسالمت آمیز ، مطالعه آن و یادگیری تشخیص آن مهم است. این مهارت به شما کمک می کند تا ظاهر یک منتقد درونی را پیگیری کرده و به موقع به آن پاسخ دهید. با پاسخ به چهار س questionsال می توانید منتقد خود را بشناسید: او چه کار می کند ، وقتی در ظاهر ظاهر می شود ، چه احساسی پس از "سخنرانی" او دارد.

س 1.ال 1. منتقد درونی چه می کند؟

او متهم می کند ، شرم می کند ، بهانه می آورد ، تقاضا می کند ، با دیگران مقایسه می کند ، تحقیر می کند ، نادیده می گیرد ، توهین می کند ، تمسخر می کند ، شک می کند ، می ترساند ، سرزنش می کند ، له می کند

به نقاط دردناک ، منفی ارزیابی و کاهش می یابد. معمولاً ما با ترکیبی از چندین عمل روبرو هستیم: متهم ، تحقیر و بهانه جویی ، بی ارزش و توهین و غیره.

اگر گمان می کنید که منتقد داخلی در حال جنگ است ، می توانید این سال را از خود بپرسید: منتقد من در حال حاضر چه می کند؟ یا مستقیماً درباره خودم: اکنون با خودم چه می کنم؟ و اگر در پاسخ یکی از افعال فوق یا مشابه آن را به معنی نامگذاری کردید ، این نشانه ای برای شما خواهد بود که مفروضات شما صحیح است ، منتقد ظاهر شد و شروع به عمل کرد.

س 2.ال 2. منتقد درونی چه می گوید؟

در کل ، او به شما می گوید که شما خوب نیستید. این تصور درباره بدی شما می تواند خود را در عبارات معمولی که شخص روزانه یا حتی ساعتی به خود می گوید نشان دهد:

* من مادر بدی هستم

* من یک دوست وحشتناک هستم

* من احمق هستم ، من یک احمق هستم

* من بازنده هستم ، من بازنده هستم

* من هیچکس نیستم ، جای خالی ، موجودی بی ارزش

* اگر من آنجا نبودم ، همه بهتر بودند

* همه چیز خاکستر است ، همه چیز بی فایده است

* شما مقصر هستید

* شما نمی توانید اشتباه کنید ، یک اشتباه شکست و شرمساری است

* آرامش خود را حفظ کرده و ادامه دهید

* ناله کردن را متوقف کنید

* مراقب خود باشید ، آرام نگیرید

* باید بیشتر تلاش کنید

* شما نمی توانید دیگران را رد کنید ، شما همیشه نیاز به کمک دارید

* i آخرین حرف الفبا است

* شما همیشه باید خوب و مودب باشید

* من باید کار کنم و به موفقیت دست یابم ، زمانی برای استراحت وجود ندارد

* هیچ کس از شما نمی پرسد بخواهید یا نخواهید ، لازم است - یعنی لازم است!

* همه اطراف همه وقت دارند ، من تنها کسی هستم که اینقدر بی نظم هستم

* به تو نگاه کن ، تو زشت هستی ، چه کسی به تو نیاز دارد

* من "غم" ، "کینه" دارم (به جای "غم" و "رنجش")

* باید برای کمال تلاش کرد

* من بی ارزش هستم

* قطعاً مشکلی پیش خواهد آمد ، حتی امیدوار نباشید که همه چیز خوب باشد

می توانید پیش بروید و مجموعه مورد علاقه منتقد داخلی خود را پیدا کنید. این عبارات نوعی چراغ راهنما هستند که به وسیله آنها ردیابی فعالسازی این قسمت از خود را برای شما آسان تر می کند.

س 3.ال 3. در نتیجه اقدامات منتقد درونی چه احساسی دارید و می خواهید انجام دهید؟

شخصی که با او آنچه را که در پاراگراف اول توضیح دادیم انجام دادیم و مانند پاراگراف دوم با او صحبت کردیم ، به طور طبیعی احساسات ناخوشایندی را تجربه خواهد کرد: شرم ، گناه ، یأس ، عصبانیت ، خشم ، تردید ، کینه ، خستگی ، درماندگی. این احساسات و احساسات می تواند در تمایل به پنهان شدن و گریه کردن ، در تمایل به پس دادن ، یا برعکس ، در تمایل به سکوت ، در به تعویق انداختن یا تمایل به شروع انتقام برای سزاوار تشخیص ظاهر شود. این را می توان به وضوح بیان کرد ، محلی در زمان ، وضعیت:

* اشتباه کرد - خود را سرزنش کرد - عجله کرد تا ثابت کند که او بهترین است

* امتناع کرد - برای خود توضیح داد که او به سادگی شایسته نیست - در مالیخولیا فرو رفت.

یا شاید موقعیتی که در زمان گسترده شده و در پس زمینه وجود داشته باشد:

* شکست خورد - خود را سرزنش کرد و به اشتباهات خود توجه کرد - در نتیجه ، به تعویق انداختن ، نوعی "فلج" و ناتوانی در شروع اشتباه جدید.

هر یک از ما ، بسته به خلق و خو و مکانیسم های دفاعی که طی سالها توسعه یافته و اصلاح شده است ، روشهای عادی خود را برای واکنش احساسی و رفتاری به منتقد درونی خود خواهیم داشت. و درک الگوهای پایدار شما بسیار مهم است ، آنها همچنین چراغ راهنما و سیگنال هایی خواهند بود که منتقد درونی فعال تر شده است.

سوال 4. چه زمانی ظاهر می شود؟

منتقد درونی همیشه در ماست و می تواند هر لحظه ظاهر شود. با این حال ، شرایطی وجود دارد که احتمال اینکه منتقد به میدان بیاید و "گفتار" خود را آغاز کند افزایش می یابد. اینها لحظاتی است که ما آسیب پذیر هستیم: ما در حال تجربه یک شکست یا اشتباه هستیم.

* تجربه رد یا طرد شدن

* شروع کار جدید و مواجهه با ناشناخته ها

* کاری انجام داد و منتظر واکنش از بیرون هستند

* برنده ، برنده ، به موفقیت و شناخت دست یافت

* ما در وضعیت غیرمنابع (خسته ، ناامید ، بیمار و غیره) هستیم

در این لحظات ، خطر زیادی برای افتادن در زیر چاه بازی منتقد داخلی وجود دارد. این استحکام اوست - برای مبارزه با بی دفاع ، بازی روی نقاط ضعیف و فشار بر نقاط درد.

به ترتیب، یکی از مهارتهای مهم کار با منتقد درونی - به خاطر بسپارید ، درک کنید و در یک لحظه حساس به خودتان یادآوری کنید: برای مثال ، اگر احساس بدی دارید ، خسته شده اید و هیچ قدرتی ندارید ، و کسی در درون شما به شما درباره گناه ، حقارت و شکست شما می گوید ، اینها کلمات حقیقت نیستند و واقعیت این است که همه اینها فقط سخنان یک منتقد داخلی است که موضعی یکجانبه و خصمانه نسبت به شما دارد.

بنابراین ، برای یادگیری تشخیص منتقد درونی خود ، مهم است:

- مطالعه و درک آنچه معمولاً انجام می دهد ؛

- به آنچه او معمولاً می گوید گوش دهید و بشنوید ؛

- مراقب احساسات خود باشید و به احساسات معمولی خود از تعامل با منتقد توجه کنید.

- به یاد داشته باشید و به خود یادآوری کنید که موقعیت منتقد برای شما کار نمی کند.

تغییر نقش منتقد درونی در زندگی شما و کاهش نفوذ آن روندی روشمند و متفکرانه می طلبد. آنچه دهها سال است شکل می گیرد نمی تواند فوراً تغییر کند. برخی از نتایج را می توان به طور مستقل به دست آورد ، برخی - با کمک روانشناس یا روان درمانگر. و می توانید از همین امروز کار روی تغییرات را شروع کنید.

من تکالیف را پیشنهاد می کنم (توجه ، توجه داشته باشید!):

به آنچه منتقد درونی شما به شما می گوید گوش دهید و کلمات و عبارات آشنا آنها را بنویسید. شما مجموعه ای از عبارات شاخص خود را خواهید داشت که در طول زندگی شما را همراهی می کند. علاوه بر این موارد ، سعی کنید دقیقاً در چه لحظاتی منتقد تا ارتفاع کامل خود بایستد. عباراتی که ضبط می کنید در چه شرایطی صدا می دهند. بنابراین ، مناطق خطرناک خود را خواهید دید. و سوم - به خودتان گوش دهید و به احساسات و تجربیات خود در این لحظات توجه کنید.

توجه ویژه ای به مقاومتی که با آن مواجه خواهید شد (یا شاید قبلاً در هنگام خواندن این مقاله روبرو شده اید) داشته باشید: "اگر به من لگد نزنید ، من فقط خواهم خوابید" ، "من دچار زیاده خواهی می شوم ، و می کنم نمی دانم کجا منتقل می شوم "،" البته ، شما باید همیشه مراقب خود باشید ، چیزی در اطراف شما ناامن است "،" انتقاد شدید به من انگیزه می دهد و مجبورم می کنم جلوتر بروم "و غیره. این عبارات را نیز بنویسید. البته ، شما قبلاً حدس زده اید که چه کسی آنها را تلفظ می کند؟

این تمرین شما را اولین گام در کار با منتقد خود برمی دارد. در مورد سایر مراحل مهم و همچنین نحوه انتخاب استراتژی تعامل با او و مقاومت درونی در مقاله بعدی من بخوانید.

و در ادامهمشاهده شخصی ، اگر این یک کاوش آگاهانه از خود به شیوه ای سازنده باشد و خودآزمایی بی معنی و بی پایان نباشد ، نه تنها برای آینده مفید نیست ، بلکه در اینجا و اکنون مهم و مفید است. زیرا این مظهر مراقبت و احترام به خود است و همچنین فرصتی برای دیدن دیدگاه های جدید افراد آشنا - یعنی دقیقاً همان چیزی که یک منتقد خشن درونی ما را از آن محروم می کند.

توجه داشته باشید:

خود تمرین برای افراد بدون اختلالات روانی و در وضعیت عاطفی پایدار مناسب است. در غیر این صورت (وضعیت حاد ، تشخیص روانپزشکی) ، بهتر است کار را نه به طور مستقل ، بلکه با کمک یک متخصص شروع کنید.

توصیه شده: