اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما "شهید" ، "قربانی"

فهرست مطالب:

تصویری: اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما "شهید" ، "قربانی"

تصویری: اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما
تصویری: مدافعان حرم _شهید محمود رادمهر 2024, آوریل
اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما "شهید" ، "قربانی"
اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما "شهید" ، "قربانی"
Anonim

ممکن است برای یک فرد عادی و غیر روانی غیرقابل تصور به نظر برسد که افرادی از این نوع با وابستگی متقابل ، عدم آزادی ، نقض مرزهای شخصی و سلب مسئولیت ارتباط دارند.

باورش سخت است که با وجود این افراد شگفت انگیز ، دلسوز ، دلسوز ، بسیار راحت و در مواقعی - مانند چنین افراد ناراحت کننده ای ، ممکن است مشکلی وجود داشته باشد! هر مادرشوهر پرورش یافته اتحاد جماهیر شوروی آرزوی چنین دامادی را دارد ؛ برای چنین دامادی ، هر مادری بدون کوچکترین تردیدی با دخترش ازدواج می کند. شعار این افراد تحسین جامعه را برانگیخته است: "همه چیز برای دیگران و هیچ چیز برای خودت!" آنها مهربان هستند. آنها جایگزین نیستند. آنها مراقبت می کنند. افسوس ، آنها نیز غیرقابل تحمل هستند.

پشت هر دغدغه دوم و حل همه مشکلاتی که به وجود می آید ، میل به کنترل کامل وجود دارد. آنها با مفید بودن شما را فریب می دهند ، در دسترس بودن کمک شما را درگیر می کنند و به طور نامحسوس کل فضای اطراف خود را پر می کنند. در برخی موارد ، معلوم می شود که شما حتی نمی دانید از کدام سایت یک کتاب جدید برای خود بارگیری کنید - این کار نیز توسط یک شریک - "شهید" برای شما انجام می شود. راحت است ، اینطور نیست؟

خیلی راحت. نکته اصلی این است که این افراد شگفت انگیز در مقابل چیزی نمی خواهند. هیچ چیزی…

بنابراین ، گاهی اوقات - چیزهای کوچک. یک هشدار - این چیز کوچک دقیقاً زمانی مورد نیاز است که شما یک دقیقه رایگان نداشته باشید. و انجام آن حدود چهار ساعت طول می کشد. شما در شب ژانویه در جستجوی هلو از خشم دیوانه خواهید شد ، اما نمی توانید از روی گناه امتناع کنید.

این تله معمولی رابطه وابسته به "شهید" است که در روانشناسی پرخاشگری منفعل نامیده می شود

"شهید" همیشه مراقبت می کند ، خستگی ، عصبانیت و عصبانیت را سرکوب می کند - و سپس آنها را در قالب درخواست های "بی گناه" ، مکالمات "مراقب" ("بدون من هیچ کاری نمی توانید انجام دهید!") ، بیماری های مختلف درست در زمانی که برای شما سخت ترین است توجه داشتن به. او کلمه "نه" را نمی داند - "شهید" هرگز امتناع نمی کند ، و در نتیجه حق امتناع را از دیگران سلب می کند.

در کنار چنین فردی ، شما در قدردانی و راحتی مداوم زندگی می کنید. تا زمانی که سعی نکنید مراقبت از خود را محدود کنید. افرادی از این نوع ، کاهش حضور خود را در زندگی شما تحمل نخواهند کرد. آنها مانند هوا به قدردانی دیگران نیاز دارند ، آنها به طرز دردناکی به احساس مفید بودن خود وابسته هستند.

در لحظه ای که می خواهید بندهای خود را ببندید ، باید با کینه ، کینه ، گیجی و اشک روبرو شوید. و گناه. گناه ، با حروف بزرگ ، در روابط با چنین افرادی نفوذ می کند.

تقصیر به دلیل جدایی و گاهی اوقات تنهایی ، میل به استقلال است و نه ، خدای نکرده ، توانایی انجام کاری خوب بدون مشارکت شریک.

عیب این است که شما فقط برای "شهید" زندگی نمی کنید. و او فقط برای تو زندگی می کند. با این حال ، غیر قابل تحمل است.

به اشتراک گذاشتن این احساس با قربانی غیرممکن است. اگر سعی کنید متنی را بیان کنید که در آن "شهید" بتواند حتی کوچکترین نارضایتی را تشخیص دهد (و او می داند چگونه در بیگناه ترین اظهارات انتقاد کند) ، می توانید تبدیل یک بچه گربه بی گناه را به اژدهای تنفس ناراضی و آزرده خاطر

عصبانی ، مجروح در قلب خود "شهید" ، که جان و سلامتی خود را بر شما قرار داد ، ناسپاس ، شما را از احساس گناه در سوختگی رها می کند و با افتخار تنها می ماند تا آسیب ببیند. حدود نیم ساعت ، پس از آن او از اتاق دیگری برای شما ناله می کند: "داروهای من کجا هستند …؟"

اگر در این توصیف شریک ، مادر ، دوست دختر ، دوست را می شناسید - تبریک می گویم ، بدین معناست که شما تمایل دارید که مرزهای خود را اشتباه درک کنید ، مسئولیت زندگی خود را بر عهده دیگران بگذارید و دستکاری شما بسیار آسان است.

اما بعید است که خود را در توصیف "شهید" بشناسید ، افرادی که دارای این نوع رفتار هستند صادقانه به کمال خود اطمینان دارند و به ندرت ناامید می شوند. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد.

شاید اصلی ترین آن شدیدترین گرسنگی درونی برای عشق باشد. عشق ، که در دوران کودکی قرار بود به همین شکل ، در یک جریان بزرگ بدون قید و شرط ارائه شود - و در واقع باید با رفتار خوب ، رها کردن خود و خواسته های خود به خاطر بزرگسالان اطراف ، به طرز دردناکی شایسته آن بود. روزی روزگاری ، "شهید" به وضوح توسط والدینش توضیح داده شد - او یک فرد غیر قانونی است ، او شایسته عشق ، توجه و احترام نیست ، به خاطر مادرش از زایمان عذاب می کشید ، تا برایش شیر بخرد ، پدر در محل کار رنج می برد ، او مجرم است و شایسته عشق نیست. او می تواند تلاش کند تا آن را به دست آورد ، و بعید است که موفق شود.

احساس گناه کامل برای حضور خود در این جهان ، این شخص را به خلق پیوسته خیری سوق می دهد. درد و خالی در درون ، که من به شدت می خواهم از عشق دلداری دهم ، که طبق تجربه ، تنها با دست کشیدن از خواسته های خود به خاطر عزیزان به دست می آید. وحشت مرگبار از دست دادن عشق به دلیل قرار گرفتن در معرض نقص خود فرد را به بیماری جدی و افسردگی می کشاند. زندگی در کنار چنین افرادی سخت است. اما خود بودن چنین شخصی غیرقابل تحمل است.

توصیه شده: