چرا نیازی به مدیریت بحران ندارید

فهرست مطالب:

تصویری: چرا نیازی به مدیریت بحران ندارید

تصویری: چرا نیازی به مدیریت بحران ندارید
تصویری: کلیپ طنز زودنیوز - ستاد بحران کشور اعلام آمادگی کرد 2024, ممکن است
چرا نیازی به مدیریت بحران ندارید
چرا نیازی به مدیریت بحران ندارید
Anonim

زندگی کردن بدون مواجهه با بحران غیرممکن است. اما مهمترین خواسته ای که در بحران بوجود می آید این است که این اتفاق اصلاً نباید رخ دهد. یک بحران همیشه با درد ، ترس و حملات وحشت همراه است. به نظر می رسد زندگی در مسیر اشتباه پرواز می کند.

چه کار می کنی؟

شما یا شروع به خواندن کتابهایی در مورد نحوه برخورد با آن می کنید ، یا شروع به جستجوی یک درمانگر می کنید که بتواند دقیقاً به شما بگوید برای از بین بردن آن چه باید بکنید.

هیچ کس نمی خواهد از بحران رنج ببرد.

اما وقتی اتفاق ناخوشایندی رخ می دهد ، انرژی مازاد بر بدن دارید. حیاتی است که باید به آن عادت کنید. به عنوان مثال ، روان شما برای پردازش 200 واحد از این سرزندگی استفاده می شود ، و اکنون 500 است. یک ترافیک وجود دارد.

و شما در تلاش برای از بین بردن این سرزندگی تقریباً خودکشی می کنید. زیرا برای پیشرفت ، کیفیت زندگی و حرکت به سوی شادی - این "سوخت" و ضرورت شماست. علاوه بر این:

این 300 واحد سرزندگی زندگی شماست

بدترین کاری که ما با بحران انجام می دهیم مبارزه است. آنچه شما باید انجام دهید این است که فقط نحوه برخورد با مازاد انرژی حیاتی را بیاموزید.

سرزندگی ماده ای است برای ایجاد شادی یا ناراحتی

می توان آن را صرف فرایند رشد و دگرگونی شما یا علائم خاصی مانند رگ به رگ شدن ، درگیری مداوم با عزیزان و افسردگی کرد. خودتان می توانید با علامت کنار بیایید. همیشه یک مفهوم وجود دارد که با خوشحالی انرژی بحران شما را به درد می آورد.

اما برای ایجاد شادی و دگرگونی ، به شخص دیگری نیاز دارید. این کسی است که به شما کمک می کند نه 200 واحد ، بلکه 500 واحد را کنار بگذارید. این شخص به شما کمک می کند تا با بحران کنار نیایید ، بلکه آن را تجربه کنید.

مطلوب ترین فرد روان درمانگر است. اما این تنها کسی نیست که از دانش مقدس در مورد چگونگی تجربه بیش از حد انرژی حیاتی برخوردار است. ممکن است فردی نزدیک با قلبی مهربان باشد که شما را فداکارانه از بحران نجات نخواهد داد.

صرفه جویی در بحران ، آموزش نحوه زندگی - این وظیفه اصلی این شخص است.

وقتی با چنین شخصی صحبت می کنید ، بیشتر و بیشتر شخصی را به او می گویید. این تماس حضوری نامیده می شود.

حضور در زندگی ما یک امر لوکس است

ما عادت کرده ایم که در سطح رویدادها ، درخواست ها ، وعده ها و گذراندن وقت با هم به صورت کاربردی با مردم تماس بگیریم. اما در تماس بودن یک چیز کاملاً متفاوت است.

حضور پرهزینه است ، اما در شرایط بحرانی ضروری است.

اگر حجم نشاط را مهار نکنیم ، به جای اضطراب ، احساس شادی ، گرما ، و گاهی ترس می کنیم. تنها در این صورت است که می توانیم این انرژی را صرف توسعه خود کنیم. این تنها راهی است که می توانید در بحران به خواسته هایی توجه کنید که قبلاً متوجه آنها نشده اید.

اگر با بحران کنار بیایید ، هرگز متوجه این خواسته های جدید نخواهید شد

ممکن است برخی از ارزشهای جدید را کشف کنید و متوجه شوید که افرادی که در کنار شما بودند شروع به دور شدن می کنند و کسانی که دور بودند یا اصلا در زندگی شما نبودند به هم نزدیکتر می شوند.

تغییر روابط اجتماعی در بحران اجتناب ناپذیر است

از آنجا که شما شروع به پرسیدن س yourselfالات از خود می کنید - آیا من می خواهم؟ شاید شما حرفه خود را تغییر دهید ، رویکرد خود را تغییر دهید ، منابع خلاقانه را آزاد کنید. اگر با بحران مبارزه کنید ، برای شما نمی درخشد ، اما تجربه بحران به راحتی می تواند به الهامی تبدیل شود که به یک پیشرفت خلاق تبدیل می شود.

خواهید دید که می توانید به شیوه ای جدید عاشق شوید

یک ماه یا شش ماه پس از شروع بحران ، شما به گذشته نگاه می کنید و می پرسید آیا من تغییر کرده ام؟

بحران همیشه تغییر می کند. بحران تنها راهی است که می تواند در تغییر به ما کمک کند.

وقتی همه چیز پایدار ، واضح و آسان باشد ، مردم تغییر نمی کنند

اگر در بحران هستید ، به اطراف خود نگاه کنید و به دنبال فردی باشید که دوست دارید شخصاً در مورد آنچه برای شما اتفاق می افتد به او بگوید. اگر چنین شخصی وجود ندارد ، منطقی است که به یک روانشناس مراجعه کنید تا این نشاط بیش از حد شما را از بین نبرد ، بلکه به خلاقیت سرایت کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بحران ها و نحوه زندگی با آنها ، به ما مراجعه کنید

توصیه شده: